• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 1757

    جُستار: آشنایی‌ با صهیونیسم و کشور اسرائیل

    Hybrid View

    1. #1
      شناس
      Points: 273, Level: 5
      Level completed: 46%, Points required for next Level: 27
      Overall activity: 0%
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      mhgh آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Mar 2014
      نوشته ها
      32
      جُستارها
      1
      امتیازها
      273
      رنک
      5
      Post Thanks / Like
      سپاس
      0
      از ایشان 23 بار در 15 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      آنچه در پی می‌آید از آقای م.ص. است!

      پرسش: ادعای حق تاریخی یهود بر سرزمین فلسطین چقدر می‌تواند مورد استناد قرار گیرد و آیا چنین ادعایی صحیح است؟

      پاسخ: ادعای اسرائیل مبنی بر حق تاریخی بر فلسطین، برای اولین‌بار به وسیله سازمان صهیونیسم جهانی به شورای عالی نیروهای متفقین در كنفرانس صلح پاریس در سال 1919 تسلیم شد. این سازمان در یادداشتی كه در تاریخ 3 فوریه 1919 به شورای عالی نیروهای متفقین در این كنفرانس داد، قبول راه‌حلی را پیشنهاد كرد كه بدان وسیله نیروهای متفق، حاكمیت تاریخی مردم یهود را بر سرزمین فلسطین و حق آنها را برای بازسازی این كشور به عنوان وطن ملی به رسمیت بشناسند.(1)

      ادعای صهیونیستی مبنی بر حق تاریخی قوم یهود بر فلسطین كاملاً بی‌اساس است، زیرا پیش از بنی‌اسرائیل اقوام دیگری مانند كنعانیان، حتیان در حوالی شهر هبرون، عموئیان در ناحیه عمان، موآبیان در شرق بحرالمیت، ادومیان در جنوب شرقی زندگی می‌كردند. همزمان با ورود عبرانی‌ها، فلسطینیان نیز از سوی دریای اژه رسیدند و بین منطقه كارمل و صحرا ساكن شدند. كسانی كه امروزه، به نام فلسطینی شناخته شده‌اند فقط از نسل عرب‌ها نیستند بلكه از نسل كنعانیان هستند كه از 5000 سال پیش در آنجا زندگی می‌كردند. آنان همچنین از اسلاف پارسیان، یونانیان، رومیان، عرب‌ها، ترك‌ها، حتیان و مصریان هستند.

      در ضمن به این نكته نیز باید اشاره كرد كه برخی ادعا کرده‌اند فلسطینیان كنونی مهاجمانی هستند كه در خلال حمله مسلمانان به فلسطین در قرن هفتم میلادی آمدند، در صورتی كه این مطلب از نظر تاریخی صحت ندارد زیرا فلسطینیان جزو اولین و اصلی‌ترین ساكنان فلسطین هستند.

      فتح فلسطین در سال 637 میلادی توسط مسلمانان، آغاز حكومت عرب‌ها بر فلسطین نبوده است، بلكه عرب‌ها، جزو اقوامی هستند كه پیش از اسلام در فلسطین زندگی می‌كردند وگرنه عرب‌های مسلمانی كه فلسطین را در قرن هفتم میلادی فتح كردند بسیار كم بودند و در مردمان بومی فلسسطین حل شدند. پروفسور ماكسیم رودنسون در این‌باره گفته است: «مردمی بیگانه آمده بودند و خود را بر مردم بومی تحمیل كرده بودند. عرب‌های فلسطین، به تمام مفاهیم رایج كلمۀ بومی، بومیان فلسسطین هستند. جهل كه گاهی تبلیغاتی ریاكارانه از آن پشتیبانی می‌كند در مورد این موضوع سوءتفاهماتی به وجود آورده كه متأسفانه مورد قبول اكثر مردم است. گفته شده است كه چون عرب‌ها در قرن هفتم، فلسطین را تسخیر نظامی كرده‌اند، آنها نیز مثل رومیان و جنگجویان صلیبی و تركان، اشغالگر هستند. در این صورت چرا باید عرب‌ها را بیش از دیگران و بویژه بیش از یهودیان، بومیان منطقه به شمار آورد؟ چرا كه یهودیان نیز در دوران باستان، بومیان این منطقه بودند یا لااقل مدتی درازتر از دیگران اشغالگر منطقه بوده‌اند. این درست است كه گروه كوچكی از عرب‌های عربستان در قرن هفتم، فلسطین را تسخیر نظامی كردند، ولی مردم فلسطین بزودی زیر سلطة عرب‌ها، عرب از كار درآمدند، همان‌طور كه قبلاً عبرانی، آرامی و تا حدودی حتی یونانی شده بودند. اینها طوری عرب شدند كه هرگز مثلاً رومی یا عثمانی نشده بودند، زیرا با بومیان به طور ریشه‌داری درهم آمیختند. احمقانه خواهد بود اگر انگلیسی‌های امروز را تسخیركنندگان و اشغالگران بنامیم، تنها به دلیل اینكه انگلستان در قرن پنجم و ششم به دست قبایل انگل و ساكسون از دست قبایل كلت درآورده شد. مردم، انگلیسی شدند و كسی ادعا نمی‌كند كه مردمانی چون ایرلندی، ولزی و بوتون كه كمابیش زبان‌های كلتی را حفظ كرده‌اند، باید بومیان واقعی كلت و سافلوك به شمار آیند و انگلیسی‌هایی كه اكنون در این مناطق زندگی می‌كنند حق بیشتری نسبت به این مناطق داشته باشند.

      مردم بومی، استقرار اشخاصی را كه باید خارجی نامیده شوند نپذیرفتند. علاوه بر این، خارجی‌ها كه از نام مؤسساتی كه داشتند شناخته می‌شدند خود را استعمارگر معرفی كردند. باز، در این مورد نیز مردم جهان، عرب‌‌ها را محكوم شناخته‌اند و ما فعلاً بدون آنكه بكوشیم به رفتارهای مختلفی كه ممكن است در پیش گرفته شود ارزش اخلاقی و نسبت بدهیم، باید این نكته را روشن كنیم كه عكس‌العمل عرب‌ها كاملاً منطقی بوده است. در این هیچ تردیدی نیست كه در دوران‌های گذشته مردمان بیگانه موفق شده‌اند خود را به یك منطقه تحمیل كنند و دیر یا زود عرف و قانون بر عمل آنان صحه گذاشته است. معمولاً چنین كاری در مراحل اولیه از طریق اعمال زور صورت گرفته است».(2)

      پروفسور رودنسون در جای دیگری دربارة حق تاریخی یهود می‌گوید: «مسئلة حق تاریخی یهودیان بر سرزمین فلسطین را من فقط به عنوان یادآوری ذكر می‌كنم و ننگ فریفته شدن به چنین دلیلی را به خوانندگانم نسبت نمی‌دهم. آخرین دولت واقعاً مستقل یهود در فلسطین، در سال 63 ق.م از بین رفت، یعنی وقتی كه پمپه اورشلیم را گرفت.

      آخرین تلاش‌های یهودیان در فلسطین، به قیام بركوجنا در سال 135 میلادی مربوط می‌شود. اهالی یهودی فلسطین زیر تسلط روم، بر اثر تبعیدهای مكرر و بردگی و به دنبال دو قیام بزرگ تحلیل رفتند، ولی عامل عمده در این امر، بویژه مهاجرت بود كه قرن‌ها قبل از بین رفتن استقلالشان گسترش قابل ‌ملاحظه‌ای گرفته بود. سپس گرویدن یهودیان به بت‌پرستی، بعد به مسیحیت و سرانجام به اسلام، از این نقطه‌نظر (یعنی ادعای حاكمیت و مالكیت یهود بر فلسطین به خاطر حكومت موقت دوران قدیم آنان بر سرزمین) پس عرب‌ها هم می‌توانند نسبت به اسپانیا ادعاهایی داشته باشند، زیرا عرب‌های مسلمان نیز نزدیك به 8 قرن بر اسپانیا حكومت كردند. همچنین دلیلی هم كه اغلب صهیونیست‌ها پیش می‌كشند یعنی خواست همیشگی یهودیان به بازگشت به ارض موعود (صهیون تاریخی)، به همین اندازه سست است. معنای این حرف آن است كه ما مسائل درونی یك نفر را برای نفر دیگر به صورت قانون درآوریم. این دلایل هر اندازه هم كه برای پاره‌ای در فكرهای مذهبی یا آغشته به مرام ناسیونالیستی گیرا باشد، هیچ چیز وجود ندارد كه بتواند استقرار یك عنصر خارجی را به زبان اهالی بومی (به معنای متداول این كلمات) مبدل به مسئله ساده بازگشت به كشور زادگاه كند».(3)

      ماكسیم رودنسون سؤال دیگری را دربارة عدم پذیرش استعمار یهود از سوی فلسطینیان طرح می‌كند و خود به نحو مطلوبی پاسخ آن را می‌دهد. او می‌گوید: «هنگامی كه استعمار یهود شروع شد فلسطینیان تحت تسلط امپراتوری عثمانی ـ‌ كه تركان بر آن حكومت داشتند ـ بودند. پس چرا اكنون نباید سلطه جدید صهیونیسم را كه ممكن است مانند سابق به دنبال خود جذب و تحلیل اهالی منطقه را داشته باشد، قبول كنند؟ وقوع چنین حادثه‌ای قرن‌ها و حتی چند دهه قبل از ورود یهودیان غیرممكن نبود، ولی صهیونیست‌ها با بداقبالی روبه‌رو شدند، زیرا اكنون وجدان دنیا رشد كرده است و دیگر حاضر نیست حق تصرف و تسخیر خارجی را بپذیرد یا حداقل اینكه آن را به زحمت می‌پذیرد. جذب و تحلیل فرهنگی بین مردم امكان‌پذیر است، ولی اكنون هر ملتی بشدت هویت خود را حفظ می‌كند. این حقیقتی است كه كسی قدرت ندارد علیه آن اقدامی كند. صهیونیسم به عنوان یك نیروی زنده در دوران ناسیونالیسم پیدا شد و خود جلوه‌ای از این ناسیونالیسم بود. سپس صهیونیسم در دوران فرو ریختن بنای استعمار به حیات خود ادامه داد. مردم جهان دیگر حاضر نیستند تسخیر و تصرف را قبول كنند و می‌جنگند تا هویت خود را حفظ كنند و استقلال خود را یا نگه دارند و یا اگر از دست رفته است، آن را بازستانند. عرب‌های فلسطینی پس از رهایی از یوغ حكومت تركان، نه تسلط انگلیسی‌ها را می‌خواستند و نه تصرف صهیونیست‌ها را،‌ گرچه آنها با نمك‌شناسی بسیار عناصر فرهنگیی كه انگلیسی‌ها و اسرائیلی‌ها با خود آورده بودند می‌پذیرفتند و با مقادیر كم و بتدریج در مدتی طولانی آنها را جذب می‌كردند، ولی هرگز نمی‌خواستند انگلیسی و اسرائیلی بشوند. آنها می‌خواستند هویت عربی خود را حفظ كنند و به همین دلیل مایل بودند تحت حكومت یك دولت عربی زندگی كنند. با درنظر گرفتن تقسیم آسیای صغیر عربی در سال 1920، آنها می‌خواستند در چارچوب جوامع ملی عربی مختلف یك جامعه ملی فلسطینی را تشكیل بدهند و همان‌طور كه آن جوامع عربی براساس بعضی از نظریه‌های عمومی جاری حق داشتند از یك وحدت نسبی برخوردار شوند، اینها نیز حق داشتند. در نتیجه آنها امیدوار بودند كه در فلسطین یك دولت عربی ببینند.

      علاوه بر این، وجدان مردم جهان اكنون از مردمی كه به خاطر دفاع از هویت خود می‌جنگند، دفاع می‌كند. از نظر فلسطینیان این بی‌عدالتی بزرگی بود كه دنیا در مورد آنها استثنایی قایل شود، تنها به دلیل اینكه استعمارگران آنها یهودی هستند. مردم سراسر جهان فریاد می‌زدند: «مرگ بر استعمار» و فلسطینیان اخیراً دیده بودند كه عده‌ای از فرانسویان این فكر را كه «جز استعمار فرانسوی مرگ بر هر نوع استعمار دیگر» و عده‌ای از انگلیسی‌ها این فكر را كه «جز استعمار انگلیسی مرگ بر هر نوع استعمار دیگر» قبول ندارند و مرگ استعمار را در همه جای د نیا می‌خواهند. تنها چیزی كه فلسطینیان می‌خواستند این بود كه «استعمار یهود» نیز ریشه‌كن شود و دیگر چنین استعماری وجود نداشته باشد. به هر حال بومیان فلسطین خارجیان را قبول نكرده بودند.

      یك مسئله دیگر هم هست كه باید روشن شود: دنیای عرب بارها استقرار خارجی را در خاك خود پذیرفته است، نمونه‌اش وضع ارامنه است كه از تعقیب و شكنجه ترك‌ها در سال 1920 فرار كردند و در كشورهای عربی مستقر شدند. عده‌ای نیز حتی قبل از این تاریخ وارد مناطق عربی شده و عموماً در خاك كشورهای عربی مورد پذیرش قرار گرفته بودند. با وجود این، ‌اكثر پناهندگان بویژه آنهایی كه در سال 1920 وارد مناطق عربی شده بودند، خواهان حفظ هویت و زبان و فرهنگ و عادات خاص خود به عنوان یك ملت بودند. اگر این مهاجران در مقابل جذب و تحلیل نسبی از خود مقاومتی به خرج دهند، شكی نیست كه در آینده جدالی به وجود خواهد آمد! با وجود این تاكنون عرب‌ها نسبت به ارامنه خصومتی نشان نداده‌اند و از قرائن معلوم است كه این عدم خصومت به دلیل آن است كه ارامنه قصد نداشتند در مناطق عرب‌نشین، دولتی ارمنی به وجود بیاورند.

      اگر آنان هنوز ادعایی شبیه ادعاهای صهیونیست‌ها داشته باشند در مورد منطقه‌ای است كه در حال حاضر متعلق به ترك‌هاست و در مورد استقرار یهودیان نیز مخالفتی از سوی عرب‌ها مشاهده نشده بود تا اینكه مهاجرت جنبه صهیونیستی به خود گرفت.

      مخالفت عرب‌ها، لحظه‌ای بروز یافت كه قصد صهیونیست‌ها نسبت به تأسیس یك دولت به نام اسرائیل با جدا كردن بخشی از خاك فلسطین از جهان عرب، علنی شد و این مخالفت هنگامی اوج گرفت كه طرح صهیونیست‌ها وضوح بیشتری یافت و موقعی آشتی‌ناپذیر شد كه صهیونیست‌ها به موفقیت نزدیكتر شدند. به همین دلیل عرب‌ها با آنها به عنوان خارجی مخالفت نكردند، بلكه آنها با اشغال سرزمین خود به وسیله خارجیان مخالفت می‌كردند. حال اگر ما چنین پدیده‌ای را استعمار بنامیم یا نه، خود مسئله دیگری است. به همین دلیل، جدال در اصل، مبارزه مردم بومی یك سرزمین با اشغال قسمتی از خاك خود به وسیله خارجی‌هاست. البته این جدال جنبه‌های دیگری نیز دارد كه می‌توان درباره‌اش بحث كرد، ولی هیچ‌كدام از اینها ربطی به تعریف اساسی جدال ندارد».(4)

      بدین ترتیب، فلسطینیان امروز، فرزندان همان فلسطین و كنعانیان و سایر قبایل اولیه هستند كه در این كشور ساكن شده بودند. آنها از آغاز تاریخ در این سرزمین زندگی كرده‌اند و استقرار آنها در این سرزمین حداقل به چهارهزار سال قبل می‌رسد. بنابراین، اولین ساكنان، همین فلسطینیان (تمام اقوام ساكن فلسطین) هستند كه از سحرگاه تاریخ در آنجا سکونت داشته‌اند.

      در ادامه این مطلب رودنسون جدال و عدم ناسازگاری فلسطینیان با صهیونیست‌ها را در اخراج آنها می‌داند و می‌گوید: «ریشه جدال در این نهفته است كه مردمی جدید، در منطقه‌ای سكنا گزیده‌اند كه پیش از آنها مردمی بومی در آنجا زندگی می‌کردند و حاضر نبودند استقرار مردمی دیگر را در منطقه خود قبول كنند. این نكته غیرقابل انكار و سخت روشن است. استقرار این قوم جدید ممكن است تماماً یا تا حدودی قابل توجیه باشد، ولی نمی‌توان منكر آن شد، همان‌طور كه می توان خودداری مردم بومی از پذیرفتن این قوم جدید را غیرموجه دانست. براستی كه این قوم، قومی جدید بود و با قوم ساكن در منطقه تفاوت بسیاری داشت».(5)

      نتیجه دیگری كه از مطالعه تاریخ فلسطین در رابطه با ادعای تاریخی یهودیان بر این سرزمین به دست می‌آید این است كه زمانی كه عبرانیان در سال 1300 ق.م، خواه از طریق جنگ و خواه از طریق نفوذ، از مصر به فلسطین آمدند، در واقع حكم اشغالگرانی مانند بابلیان، مصریان و... را داشتند. اگر حقانیت ادعای تاریخی آنها بر فلسطین پذیرفته شود، این ادعا را باید از جانب هریك از اشغالگران فوق نیز پذیرا شد. مثلاً باید پذیرفت كه رومیان نیز نسبت به انگلستان ادعای مالكیت تاریخی داشته باشند، زیرا اجداد آنها سیصد و اندی سال بر انگلستان سلطه داشته‌اند (41ـ410 م) درست همان مدتی كه یهودیان بر فلسطین حكومت كرده‌اند. با این تفاوت كه رومیان آثار مفیدتر و ارزنده‌تری در انگلیس باقی گذاشته‌اند. اگر ادعای تاریخی را مبنای مالكیت قرار دهیم باید منتظر دگرگون شدن تمام جهان باشیم.

      یهودیانی كه امروزه در اسرائیل زندگی می‌كنند از فرزندان قوم بنی‌اسرائیل نیستند، بلكه اعقاب آنهایی هستند كه بعداً به آیین یهود گرویده‌اند و نمی‌توان پیوند نژادی بین آنها و یهودیان معاصر با حضرت عیسی«ع» و یا قبل از او قائل شد. برخی از مورخان یهودی نیز خود به این حقیقت مسلم اعتراف دارند. برای نمونه به گفتار ژوزف رینخ* كه یك سیاستمدار فرانسوی یهودی‌الاصل است اشاره می‌شود. رینخ معتقد است: «اساساً صحبت كردن در مورد وجود نژاد یهود، یا از روی غرض‌ورزی است و یا از روی جهل و نادانی، زیرا نژاد عرب سامی وجود داشته و نژادی تحت عنوان نژاد یهود وجود نداشته است و یهودیان هرگز نژادی را تشكیل نداده‌اند».(6)

      او معتقد است یهودیان به طور گسترده به تبلیغ آیین یهود پرداختند و گروه زیادی از عرب‌ها، یونانیان، مصریان و رومیان به دین حضرت موسی«ع» روی آوردند و می‌توان گفت دین یهود، آسیا، سراسر شمال افریقا، اسپانیا، ایتالیا و سرزمین گُل (فرانسه كنونی) را تحت نفوذ خود درآورده بود. همان‌طور كه در كتاب گرگواردوتور آمده است: «رومیان و گل‌های یهودی، جوامع یهودی را تحت‌الشعاع خود قرار دادند. اكثریت بزرگی از یهودیان روسیه، لهستان، گل، از قبیله خزر و قوم تاتار در جنوب روسیه هستند كه همگی یكباره در زمان شارلمانی به آیین یهود درآمدند و اینان اصلاً ارتباطی با یهودیان اولیه‌ای كه در فلسطین زندگی می‌كرده‌اند ندارند».

      وی معتقد است یهودیانی كه اصالتاً به فلسطین وابستگی دارند، اقلیت ناچیزی را تشكیل می‌دهند.

      «آرتور كستلر» نیز كه یك یهودی است در این‌باره می‌گوید: «تقریباً نه دهم یهودیان اروپا و امریكا از تبار خزرهای ترك هستند و ربطی به اسباط دوازده‌گانه بنی‌اسرائیل و قوم موسی«ع» در فلسطین ندارند و تصادفاً همین دسته از یهودیان هستند كه با زمینه‌سازی‌های تبلیغات صهیونیستی بویژه پس از جنگ جهانی دوم از اروپا به فلسطین رفته و اسرائیل را به وجود آورده‌اند. اینك تاریخ بروشنی و صراحت بر بطلان دعوی موهوم صهیونیست‌ها كه خود را از فرزندان یعقوب در اسرائیل و قوم برگزیده خدا قلمداد می‌كنند، گواهی می‌دهد و بدین‌گونه مبانی مذهبی و تاریخی ادعای یهودیان بر ارض موعود و فلسفه وجود كشوری به نام اسرائیل كه با توسل به زور و قلدری و تجاوز و خیره‌سری خود را بر منطقه تحمیل كرده است، یكسره از میان می‌رود».(7)

      در همین زمینه «كلنل بن سل» در خاطراتش درباره تحقق خواسته صهیونیسم و مشكلاتی كه بر آن مرتب است در كنفرانس صلح پاریس نوشته است: «اگر مقاصد یهودیان افراطی انجام شود، مشكلاتی ایجاد خواهد شد كه بسیاری از مردم دانا و مطلع یهود آن را تصدیق می‌كنند. این مطلب مسلم است كه ساكنان كنونی فلسطین قرن‌ها در این سرزمین مستقر بوده‌اند. در حقیقت بعضی از جوامع سوری ادعا می‌كنند كه از اعقاب حتیانی هستند كه در آغاز تاریخ در این سرزمین زندگی می‌كردند. ممكن است این مطلب صحیح باشد، ولی همه كسانی كه این مسئله را از نظر واقعی و تاریخی بررسی می‌كنند و تحت تأثیر تبلیغات نیستند، تصدیق خواهند كرد كه این مردم دو هزار سال است كه در این كشور سكونت دارند و اشغال فلسطین به وسیله یهود در زمان‌های خیلی قدیم، حقی را برای ایشان اثبات نمی‌كند، بعلاوه مدت اقامت آنها در آنجا و قبل از آوارگی‌شان از آن سرزمین، كوتاه بود. بنابراین، باید پرسید كه چرا ساكنان اصلی آواره شدند تا برای تازه‌واردان جا باز شود؟»!(8)



      پی‌نوشت‌ها:

      1- J.C.Hurewitz, Diplomacy in the Near and Middle East, van Notrand, 1956. Vol 11, P45.

      2ـ رودنسون، ماكسیم، اعراب و اسرائیل، ترجمه رضا براهنی، (تهران: خوارزمی، 1348)، صص 260و 261.

      3ـ همان، ص 265.

      4ـ همان، صص 268 -270.

      5ـ‌ همان، ص 272.

      * Joseph Reinach

      6- Translation From Journal des De'bats, 30 March 1919 Cited by Philippe de Saint Robert in Le Jeude La France en Mediterranee, Julliard, 1970.P222.

      7ـ كستلر، آرتور، قبیله سیزدهم، ترجمه جمشید ستاری، (تهران: نشر آلفا، 1361)، ص 19.

      8- Stephen Bonsal, Suitors and Suppliants at Versailles, New York, Prentice – Hall, 1946.P45.


      سوتیترها:

      * ادعای صهیونیستی مبنی بر حق تاریخی قوم یهود بر فلسطین كاملاً بی‌اساس است، زیرا پیش از بنی‌اسرائیل اقوام دیگری مانند كنعانیان، حتیان در حوالی شهر هبرون، عموئیان در ناحیه عمان، موآبیان در شرق بحرالمیت، ادومیان در جنوب شرقی زندگی می‌كردند.

      * فتح فلسطین در سال 637 میلادی توسط مسلمانان، آغاز حكومت عرب‌ها بر فلسطین نبوده است، بلكه عرب‌ها، جزو اقوامی هستند كه پیش از اسلام در فلسطین زندگی می‌كردند وگرنه عرب‌های مسلمانی كه فلسطین را در قرن هفتم میلادی فتح كردند بسیار كم بودند و در مردمان بومی فلسسطین حل شدند.

      *پروفسور ماکسیم رودنسون: دلیلی كه اغلب صهیونیست‌ها پیش می‌كشند یعنی خواست همیشگی یهودیان به بازگشت به ارض موعود (صهیون تاریخی)، به همین اندازه سست است. معنای این حرف آن است كه ما مسائل درونی یك نفر را برای نفر دیگر به صورت قانون درآوریم!

      *«آرتور كستلر» نویسنده یهودی: تقریباً نُه دهم یهودیان اروپا و امریكا از تبار خزرهای ترك هستند و ربطی به اسباط دوازده‌گانه بنی‌اسرائیل و قوم موسی«ع» در فلسطین ندارند و تصادفاً همین دسته از یهودیان هستند كه با زمینه‌سازی‌های تبلیغات صهیونیستی بویژه پس از جنگ جهانی دوم از اروپا به فلسطین رفته و اسرائیل را به وجود آورده‌اند.
      ویرایش از سوی mhgh : 03-19-2014 در ساعت 05:09 PM

    2. یک کاربر برای این پست سودمند از mhgh گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (03-20-2014)

    3. #2
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mhgh نمایش پست ها
      ادعای صهیونیستی مبنی بر حق تاریخی قوم یهود بر فلسطین كاملاً بی‌اساس است، زیرا پیش از بنی‌اسرائیل اقوام دیگری مانند كنعانیان، حتیان در حوالی شهر هبرون، عموئیان در ناحیه عمان، موآبیان در شرق بحرالمیت، ادومیان در جنوب شرقی زندگی می‌كردند.
      خب بفرمایید نمایندگان این اقوام رو به ما معرفی کنیم ببینیم امروز چیزی از اونها به طور مستقل وجود داره یا نه ! ضمنا شما احتمالا یک بار هم به طور دقیق و به نقل از منابع مستقل ، تاریخچه تشکیل کشور یهودی رو مطالعه نکردید و گرنه میدانستید بحث حق تاریخی نبود و ارتباط و ریشه های تاریخی بود !!

      Whereas recognition has thereby [i.e. by the Treaty of Sèvres] been given to the historical connection of the Jewish people with Palestine, and to the grounds for reconstituting their National Home in that country ...[29]



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mhgh نمایش پست ها
      فتح فلسطین در سال 637 میلادی توسط مسلمانان، آغاز حكومت عرب‌ها بر فلسطین نبوده است، بلكه عرب‌ها، جزو اقوامی هستند كه پیش از اسلام در فلسطین زندگی می‌كردند وگرنه عرب‌های مسلمانی كه فلسطین را در قرن هفتم میلادی فتح كردند بسیار كم بودند و در مردمان بومی فلسسطین حل شدند.
      تقریبا ریشه ژنتیکی کلیه اقوام ساکن سرزمین فلسطین یکسان هست و این ربطی به موضوع نداره !! حداقل از دیدگاه مسلمانان مساله یک اختلاف قدیمی پیامبر اسلام با یهودی ها هست که منجر به نفرت اونها از یهودی ها شده ... یهودی ها هم حق حیات رو از اعراب مسلمان سلب نکردن ، خود عرب ها بودن که با نپذیرفتن طرح تقسیم سازمان ملل ، خودشون رو به دردسر انداختن ...



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mhgh نمایش پست ها
      پروفسور ماکسیم رودنسون: دلیلی كه اغلب صهیونیست‌ها پیش می‌كشند یعنی خواست همیشگی یهودیان به بازگشت به ارض موعود (صهیون تاریخی)، به همین اندازه سست است. معنای این حرف آن است كه ما مسائل درونی یك نفر را برای نفر دیگر به صورت قانون درآوریم!
      بیخود از این فردی که نمیشناسید مایه نگذارید . ایشون مثل شما و همفکرانتون ، خواستار نابودی اسرائیل نبودن :

      His approach to the Israeli–Palestinian conflict included a call for peaceful negotiations between Israeli Jews and Palestinians. Israel could not be regarded only as a colonial-settler state but a national fact too. Israeli Jews had collective rights that the Palestinians had to honor:
      If there are two or more ethnic groups in the same country, and if the danger of the domination of one by the other is to be avoided, then both these groups must be represented as distinct communities at the political level, and each must be accorded the right to defend its interests and aspirations.
      That is the reason why he disagreed with the Palestinian Liberation Organisation (PLO), warning them against the illusion based on the Algerian FLN guerilla warfare which had driven out French "colons". At the same time, he urged the Israelis to stop pretending to be part of Europe and accept being a part of the Middle East, then, Israelis have to learn to live with their neighbors, by reckoning the injustices made against the Palestinians and adopting a language of conciliation and compromise.

      البته باز هم دلیل شما پوچ است . یهودیان و البته جامعه ملل هرگز به دنبال این نبودن که حقوق بقیه اقوام ساکن سرزمین فلسطین رو پایمال کنن ، اونها از طریق همون مجامع بین المللی سعی در تشکیل کشور داشتن و این کار رو انجام دادن ...

      ضمن همین جناب پروفسور که ازش چشم بسته نقل قول کردید ، انقلاب اسلامی ایران رو "فاشیسم اسلامی" خطاب کردن ، فلذا به قول علما از این سوتی ها پرهیز کنید :



      Rodinson joined the French Communist Party in 1937 for "moral reasons", but later turned away after the party's Stalinist drift. He was expelled from the party in 1958. He became well known in France when he expressed sharp criticism of Israel, particularly opposing the settlement policies of the Jewish state. Some credit him with coining the term "Islamic fascism" (le fascisme islamique) in 1979, which he used to describe the Iranian revolution.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mhgh نمایش پست ها
      «آرتور كستلر» نویسنده یهودی: تقریباً نُه دهم یهودیان اروپا و امریكا از تبار خزرهای ترك هستند و ربطی به اسباط دوازده‌گانه بنی‌اسرائیل و قوم موسی«ع» در فلسطین ندارند و تصادفاً همین دسته از یهودیان هستند كه با زمینه‌سازی‌های تبلیغات صهیونیستی بویژه پس از جنگ جهانی دوم از اروپا به فلسطین رفته و اسرائیل را به وجود آورده‌اند.
      برای اینکه ببینیم شما ماشین کپی پیست هستید یا از خودتون هم قوه تعقل و تفکر دارید ، لطف کنید ادعاهایی که در این بند شده رو با مدرک و سند ثابت بفرمایید ...

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (03-20-2014),undead_knight (03-20-2014)

    5. #3
      شناس
      Points: 1,545, Level: 22
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 55
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خونسرد
       
      Shaily آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Mar 2014
      ماندگاه
      اورشلیم - شهرطلا.. ظهر نور.. شهر برنز
      نوشته ها
      52
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,545
      رنک
      22
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4
      از ایشان 97 بار در 47 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      0 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Anarchy نمایش پست ها
      برای اینکه ببینیم شما ماشین کپی پیست هستید یا از خودتون هم قوه تعقل و تفکر دارید ، لطف کنید ادعاهایی که در این بند شده رو با مدرک و سند ثابت بفرمایید ...
      فهمیدن اینکه این عزیزان ماشین کپی/پیست هستند کار سختی نیست.. سیستم در ایران طوریست ک آنجا یک سایت دروغ و راست را ب هم میبافد و بعد خروجی اش میشود 1000ها دلیل.. تا ظهور مهدی محال است بتونه همین هایی ک نوشته است توضیح دهد.. برای مثال من یک پاراگراف آن را گوگینگ کردم و تمام مواردی ک اینجا گذاشته اند آقای mhgh عینا بدون یک الف کم و زیاد آورده اند.. ب همین دلیل هم این گونه بجث ها دیگه ادامه پیدا نمیکنه و با بازپاسخ های شما دیدیم ک متوفق شد..

    6. 4 کاربر برای این پست سودمند از Shaily گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (03-20-2014),sonixax (03-20-2014),Theodor Herzl (03-20-2014),undead_knight (03-20-2014)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم
      از سوی Mehrbod در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 2182
      واپسین پیک: 08-12-2018, 12:19 AM
    2. شیوه گفتگو
      از سوی بهمنیار در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 2
      واپسین پیک: 02-28-2013, 11:00 AM
    3. مازوخیسم / سادیسم / لذت‌جویی و ...
      از سوی yasy در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 6
      واپسین پیک: 01-20-2013, 08:03 PM
    4. شیوه ی نوشتار در تالارهای گفتمان
      از سوی Nocturne در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 24
      واپسین پیک: 10-06-2012, 05:15 PM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •