
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد

Fallacies of definition - WiKi
addicted to what ؟به شخص؟در اعتیاد ما باید "استفاده" داشته باشیم،اگر سکس منظورته که خب میشه اعتیاد به سکس.
باید دقت کنی هر "علاقه ای" ای اعتیاد نیست،اگر کسی مثلا یک شی رو دوست داره و همیشه حملش میکنه بهش "معتاد" نیست،چون اعتیاد علائم دیگه ای هم داره.
به خود عشق؟این که میشه دور.
اعتیادهای رفتاری مثل اعتیاد به خرید،یا اعیتاد به مواد،مثل مواد مخدر ،علائم خاصی داره:
- loss of willpower
- harmful consequences
- unmanageable lifestyle
- tolerance or escalation of use
- withdrawal symptoms upon quitting
addiction - definition of addiction in the Medical dictionary - by the Free Online Medical Dictionary, Thesaurus and Encyclopedia.
شاید اینها در موارد خاصی از روابط موجود باشه ولی عشق در تعریف عام لزوما این ویژگی ها رو نداره.بعد اگر عشق "اروتیک" رو اینطور تعریف کردی باید به این نکته هم توجه کنی که سایر انواع دوست داشتن که بهشون عشق میگن"مثل مادر به فرزند" اشتراکات زیادی با عشق اروتیک داره،آیا اونها هم شامل این تعریف میشند؟!
+معادل پارسی اعتیاد رو کژخویی نمیدونم،دو تا معنی داره و کژخویی معنی دومش رو دربر نمیگیره.ببین:
ad·dic·tion
[ ə díksh'n ]
- drug dependence: a state of physiological or psychological dependence on a potentially harmful drug
- devotion: great interest in a particular thing to which a lot of time is devoted
ویرایش از سوی undead_knight : 03-15-2014 در ساعت 10:21 AM
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Alice(03-15-2014)

ویرایش از سوی Mehrbod : 03-15-2014 در ساعت 03:22 PM
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (03-15-2014)

so what ؟ تناقضی بین این و دیدگاهم نمیبینم.آرَش تو که جای دیگر خود ات دریافته بودی, شکر برای این خوشیآور نیست چون شیرین و شکرین است, برای این خوشیآوره که مغز آنرا خوشیآور مییابد.
خب اینجا رو هم من مثال زدم،اعتیاد به خرید میشه نرم افزاری، و اعتیاد به مثلا کوکائین میشه سخت افزاری.خوگیریها و کژخوییها از اینرو دو دسته هستند, نرم و سخت. نرم بیشتر همان برنامههای درونی برای فعالسازی گذرراههایِ پییاختهاین (neural pathways) میباشند, سخت نیز دستکاری خود مغز براه مادههایِ شیمیایی و کنشگرهایِ آهنکهربایین.من بهتر دریافته بودم! :)) ولی بیشتر این پستت رو صرف چیزی که کردی که اختلافی توش نداشتیم.برای دریافت بهتر اینجور ببین که مغز چون رایانه به دو شیوه میتواند دستکاری شود. بگوییم تو یک iPhone داری و میخواهی "قفل" آنرا بشکنی یا jailbreak کنی,این قفل به دو راه نرمافزار و سختافزار میتوانست شکسته شود.خب خوبه یه پله عقب نشستی این رو انداختی گردن طبیعت و نه زن ها:))ببین هنوز اول نگفتی اعتیاد به "چی یا کی"؟!دوما اینکه اعتیاد یه تعریف مشخص داره که 5 فاکتور داره،اگر میخوای عشق رو اعتیاد بدونی باید این 5 فاکتور رو توش نشون بدی.پس با برگشت به پُرسمان, دلباختگی چگونه کژخوییای است؟ دلباختگی در دستهیِ روانیک/نرمافزاریک مغز جای میگیرد. مغز میتواند از راه بازشناسی الگوهایِ چهره, بوی تن, سدا و .. یک مُدل یادین (mental model) از دوستگان بسازد که در فرهود یک روتین فرگشته است و کارکرد آن نیز در راستای پایبندانی زن و مرد به یکدیگر و آوردن بچه است. به دیگر سخن:کژخویی در راستای زادآوریمعادل انگلیسی رو برات گذاشتم تا ببینی توی انگلیسی اعتیاد میتونه وجه مثبت هم داشته باشه و تقریبا هم معنی با "وقف کردن" هست.در هر حال روی واژه اینجا حساسیت ندارم،ظاهرا داری اعتیاد رو به معنای منفیش و نه وقف کردن به کار میبری،بنابراین با همین فرض جلو میریم.خوگیری = عادت کردنکژخویی = اعتیاد پیدا کردندُژخو = بداخلاقکژخو = معتادخوگرفته = عادت کرده...
ویرایش از سوی undead_knight : 03-15-2014 در ساعت 03:35 PM
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Mehrbod (03-15-2014)

ویرایش از سوی Mehrbod : 03-15-2014 در ساعت 03:50 PM
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد

come on
مهربد گرفتی ما رو؟!:)) من دارم مثال اعتیاد به خرید! رو میزنم!اعتیاد به سکس! اعتیاد به یک رفتار! بعد اون وقت من رو متهم به نفهمیدن بعد نرم افزاری اعتیاد میکنی؟!:))))
ما در همه اعتیادهای "پذیرفته" شده چیزی داریم که بهش متعاد میشیم،چه در نمونه های رفتاری و چه در نمونه های "ماده ای" یک "چیز" این وسط وجود داره.
حالا بگو در عشق ما به "چه چیزی" معتاد میشیم؟
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-

بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (03-15-2014),undead_knight (03-15-2014)

مهربد جان میتونی "استفاده از "شخص رو اینجا برای ما روشن بکنی که به چه معناست!؟
loss of willpower
harmful consequences
unmanageable lifestyle
tolerance or escalation of use
withdrawal symptoms upon quitting
addicted to what ؟به شخص؟در اعتیاد ما باید "استفاده" داشته باشیم،اگر سکس منظورته که خب میشه اعتیاد به سکس.
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-

ویرایش از سوی Mehrbod : 03-15-2014 در ساعت 05:07 PM
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (03-15-2014)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)