یکی از مواد درسی مورد علاقه من که از دبیرستان در اون نمره بالایی همیشه میگرفتم زبان و ادبیات فارسی بوده. به لطف داشتن پدری ادبی و وجود سه کتابخانه پر از کتاب های تاریخی و ادبی، من از این بخش از ادبیات فارسی از کودکی بسیار سیر شدم. ولی کتابی که بیش از همه مطالعه کردم و داستانهاش رو شاید چندین بار یک به یک خونده باشم، گلستان سعدی هست که انصافن حکایت های بسیار شیرین و جذابی داره. جز این بطور پراکنده و سرسری به مطالعه قابوس نامه، کلیله و دمنه، تاریخ جهانگشای جوینی، سفرنامه ناصرخسرو، چهار مقاله، سیاست نامه و چندتای دیگه که یادم نیست پرداختم. بسیاری از اینها دستمایه قصه های شبانه پدرم برای من بوده در کودکی که در سنین نوجوانی سعی در کشف منبعشون داشتم
به این خاطر که خیام با زبان کنایی و ادبی به زیبایی و روشنی تصویر واقعی و طبیعی از جهان رو ترسیم میکنه. خیام با ما یاد میده که رها کردن دنیا به طمع آخرت کار بیهوده ایه و درست اینه که نقد رو بچسبید به جای اینکه همون نقدی ها رو در فردای خیالی به گدایی بپردازید.
خیلی جالبه. آدم فکر میکنه پرسش ها تموم شدند ولی باز هم میبینه که ادامه داره
زیاد ایده ای نسبت به ایشون ندارم. ولی فکر میکنم خانمی لاغز اندام و سبزه رو باشند.
بدنش احتمالن شبیه آواتارش عضله ای و متراکمه. صورتش هم فکر میکنم کمی کشیده و موهاش کمی بند باشه. سفید رو و خوش سیما و قد متوسط.
قد بلند، لاغر، سفید رو، موهای بلند، صورتی آرام و معصوم. احتمالن ناخن های نیمه بلند و بدون لاک.
قد کوتاه، سرخ و سفید، ناخن های بلند و لاک زده، سینه های برجسته و سکسی :) احتمالن شبیه یکی از دوست دخترهای سابق من هستید.
قد متوسط رو به بالا، موهای نیمه بلند، ابروهای پر، چهره جدی، دستان پشمالو، تیپ راحت.
لاغر یا متوسط، قدبلند، همیشه خندان، یک هندزفری استریو در گوشش که داره موزیک گوش میده، شلوار جین، صورت استخونی.
هیکلش که میدونم عضله ایه، ولی صورتش احتمالن مربعی یا چمیدونم گرد باشه با پوست سرخ. صورتش باید استخونی هم باشه.
قد کوتاه، هیکل متوسط بدون چربی اضافه، سفیدرو، پیرهن آستین بلند که آستینش رو تاه زده، بدون عینک، صورت صاف و تراشیده یا ته ریش یه روزه، ناخن های دستی با برقشون حکایت از سلامتی میده.
راسل فرقش با آنارشی اینه که عینک میزنه (احتمالن دودی :) ) ، از اول پیرهن آستین کوتاه میپوشه و ته ریشش سه روزست و ناخن هاشم برق نمیزنه.
قبلن خیلی از نظرم شبیه اون آواتار کریه المنظرش بود. الان بیشتر شبیه اون آواتار قبلی که داشت اوور کت رو در تنش تنظیم میکرد میاد.
سفید و تپل، صورت ته ریش دار و صمیمی، قد متوسط و احتمالن کلی سیم و کابل و شارژر و هندزفری بهش آویزان :)
لاغر و قدبلند و سبزه، موهای بلند تا کمر، ناخن های بلند و لاک زده، چهره غیرسکسی، سینه های کوچک :)
قد کوتاه و هیکلی پر رو به چاق، موهای سر نیمه پریشان و نیمه مرتب، وضعیت لباس آراسته، ته ریش یک روزه، چهره قابل اعتماد.
قد بلند و بدن نیمه پر، دستان و انگشتان کشیده، موهای یک مقدار بلند، چشمان گرد، تیپ آراسته و جین
لاغز و تکیده، موها و سبیل های جو گندمی، سبیل نصفه به سبک شازده اسدالله میرزا، موها رو به عقب که در وسط یک مقدار خالی تر هست، لبخند همیشگی روی لب، پوست سرخ و سفید، خوش پوش و ساده پوش، بوی عطر و ادکلن فرانسوی.
از ایشون زیاد ایده ای ندارم ولی به نظرم قدکوتاه و سینه برجسته و ناخن های بلند دارند :) و لاغرند
با پوزش از فیونای گرامی از ایشون که اصلن دیگه ایده ای ندارم. زیاد وجودشون رو درک نکردم. قول میدم به محض دریافت نخستین پالس ها ایده ام از ایشون رو مکتوب کنم :)


















































