شاید:
تنها چیزی که من میبینم این است که با امدن شما، همه چی بهم خورده
و روال کجدارو مریزی که اینجا بود و همه بگونه ای با هم میساختند
به هم خورده است. پیش از ترکیدن بمب اتم وجدان شما، اینها داشتند
همدیگر را بر میتابیدند و چه بسا آشتی هم میکردند. برای نمونه کوروش
با سرشت آرامی که دارد به ایندو گفت که داستان را کش ندهید ، تا اینکه
شما امدید و ...
•