• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 137

    جُستار: آیا ذهن از جسم متمایز است؟

    Hybrid View

    1. #1
      شناس
      Points: 1,235, Level: 19
      Level completed: 35%, Points required for next Level: 65
      Overall activity: 0%
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      فیلیپ آواتار ها
      تاریخ هموندی
      May 2011
      نوشته ها
      59
      جُستارها
      1
      امتیازها
      1,235
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      26
      از ایشان 63 بار در 34 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      ببینید، من هم با شما هم رای هستم و می‌گویم که «Qualia» مادی نیست
      دوست گرامی، من در متن مدنظر شما، سخنی در مورد مادی/غیر-مادی بودن «Qualia» نگفته بودم. به مهر یک بار دیگر نگاهی به مطلب من بیندازید:

      ". اشاره ی من به پروسه هایی کاملا معمول و به اصطلاح "طبیعی" از ذهن (خود-آگاهی، اراده، احساس sensation ...) و فاعل آنها (ذهن، منیت،...) میباشد. اینکه این پروسه ها صرفا از طریق بدن و جسم قابل تجربه اند نیز کاملا مشخص است (شما خود-آگاهی را از چه چیزی جز حرکات جسم شخص و امواج صوتی تولید شده از هنجره ی وی و ... تجربه می کنید؟) لذا از آنجایی که ذهن-نامتجسم قابل تجربه نیست، نمی توان از عدم تجربه ی آن، لزوما عدم وجودش را نتیجه گرفت. اینکه ما خود-آگاهی بدون مغز ندیده ایم میتواند صرفا به این دلیل باشد که ما قادر به دیدن چنین پدیده ای نیستیم، نه اینکه چنین پدیده ای وجود ندارد."

      سخن بنده صرفا در خصوص غیر-قابل تجربه بودن ذهن (و نه مادی/غیر مادی بوده آن) است. عرض من این بوده که ذهنی-نامتجسم نمی تواند قابل تجربه باشد، لذا استفاده از "استقرای تجربی" برای نشان دادن اینکه "یک ذهن بدون مغز وجود ندارد"، یا پرسیدن:
      یک ذهن (mind) به ما نشان دهید که بدون مغز (brain, hardware, etc) باشد.
      از اساس بیهوده اند.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      اکنون آری، ذهن می‌تواند یک چیز سراسر نامادی باشد که تنها توسط مغز درک می‌شود، اما این چیزی بیشتر از
      یک انگارش (فرض) نیست و هیچ داده‌ و استدلالی پشت آن، بیشتر از اینکه چنین چیزی «احتمال وجود دارد» نداریم.
      این یک "پهلوان پنبه" (Straw man) است.
      آیا اینکه ذهن (حالا از هر طبیعتی که می خواهد باشد) تنها از طریق جسم قابل تجربه است تنها یک "انگارش" نا مستدل است؟ اینکه ما نمی توانیم یک خود-آگاهی (حال چه مادی باشد چه نامادی) را خارج از بدن انسان تجربه کنیم تنها یک فرضیه ی ممکن است؟
      بگذارید اینطور مسئله را مطرح کنیم:
      آن ذهن (سوم-شخص) را میتوان به خودی خود یا به طور "مستقیم" تجربه کرد؟ در بیانی دیگر آیا احتمال اینکه «یک ذهن (سوم شخص) بخودی خودتجربه شود»، وجود دارد؟ اگر ندارد، پس گفتن اینکه: "ما ذهن-نامتجسم را تجربه نکرده ایم پس چنین چیزی وجود ندارد" یک استدلال بی مورد است. مثل این است که بگوییم چون چیزی در یک سیاه-چاله دیده نمی شود پسر هیچ چیزی در سیاه-چاله وجود ندارد.

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      شما گزینه سومی را جا انداختید، ...

      اراده آزاد از ماده می‌آید ولی چگونگی آنرا هنوز نفهمیده‌ایم.
      اگر اراده از ماده بیاید آنگاه اراده از توابع ماده است. در این صورت این "اراده"ی شما deterministic خواهد شد که بدیهیست با مفهوم راستین اراده ناسازگار است. لذا اراده نمیتواند از ماده بیاید که حال ما خواهیم چگونگیش را کشف کنیم.

      فرآیند تصمیم گیری پیوندی با «خردمندانه» بودن یا نبودن آن ندارد.

      باورهای من (که از راه پروسه‌های الکترو-شیمیایی نورون‌ها بر من تحمیل شده‌اند) می‌توانند بر این باشند که شما وجود خارجی نداشته و تنها در ذهن من هستید، و یا
      باورهای من (که همچنان از راه پروسه‌های الکترو-شیمیایی نورون‌ها بر من تحمیل شده‌اند) می‌توانند بر این باشند که شما وجود بیرونی داشته و خارج از ذهن من هستید.

      از دید منطقی، باور دوم منطقی است و از همین‌رو خردمندانه‌تر (more rational)
      اشاره ی من به «خردمندانه بودن گزاره ها» (حقیقی/منطقی بودن گزاره ها) نبوده. گزاره ها مسلم است که میتوانند مستقل از ما و اراده ی آزاد ما صحیح/منطقی باشند.
      عرض بنده در مورد «خردمندانه بودن ما» است که برخلاف «خردمندانه بودن گزاره ها» جنبه ای غیر-عینی (subjective) داشته و مستقیما بر ما وابسته است. برای اینکه باور ما به X خردمندانه، باشد، باور ما به X بایستی موجه justified باشد. تحمیل یک باور به ما، از طریق یک سری فعالیت ها نرون ها، هیچ اساسی برای توجیه justification باقی نخواهند گذاشت.

      اگر باور من، مبنی بر اینکه شما وجود خارجی دارید، تنها از طریق نرون ها بر من تحمیل شده باشد، آنگاه من هیچ دلیلی منطقی برای این باور نداشته و این باور ناموجه و درنتیجه نابخردانه میباشد.

      اراده آزاد تنها «تضمین» می‌کند که هر آدمی، می‌تواند با بکار بستن «اراده آزاد» خویش منطقی و خردورز
      باشد.
      کملا صحیح است.
      در نتیجه
      1. درصورت نبود اراده ی آزاد هیچ تضمینی برای منطقی بودن نخواهیم داشت.
      درواقع
      2. احتمال صحیح بودن همه ی باور های ما برابر با احتمال نادرست بودن آنهاست.
      همچنبن
      3. باور "اراده ی آزاد وجود ندارد" یکی از این باورهاست.
      درنتیجه
      4. احتمال صحیح بودن باور "اراده ی آزاد وجود ندارد" برابر است با احتمال نادرست بودن آن. (از 2 و 3)
      همچنین
      5. اگر احتمال درست و نادرست بودن یک گزاره با هم برابر باشند، آنگاه باور ما به آن گزاره منطقی نیست/درواقع آن گزاره موجه نیست و لذا باور ما به آن نابخردانه است (از اصول epistemology)
      درنتیجه لزوما:
      6. باور ما به اینکه "اراده ی آزاد وجود ندارد"، نابخردانه است (از 4 و 5)

      این یعنی اینکه:
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی فیلیپ
      گزاره ی «اراده ی آزاد وجود ندارد» چیزی بیشتر از یک گزاره ی خود-مخروب نیست.
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد
      جدا از گفتگوهای دیگر، گرامی اگر شما یک ماشین را ببینید که توانا به انجام دادن همه کارهایی است
      که یک آدم می‌توانند، همانند سخن گفتن، گفتگوی فلسفی کردن!، راه رفتن و ... آنرا چگونه توضیح می‌دهید.
      اگر از مکانیزسم این چیز آگاه باشم و بدانم که این چیز تنها یک ماشین است، آنگاه خواهم دانست که این رفتارها صرفا حاصل یک سری برنامه بوده و درنتیجه جعلی هستند. (رجوع بفرمایید به Chinese Room Argument)

      "fiat lux"

      اet facta est lux


    2. #2
      مدیر تالار
      Points: 94,728, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.7%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      وضعیت؟
       
      Empty
       
      kourosh_bikhoda آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      صهیونیستستان
      نوشته ها
      2,339
      جُستارها
      40
      امتیازها
      94,728
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      4,209
      از ایشان 4,997 بار در 2,197 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      26 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی فیلیپ نمایش پست ها
      اگر اراده از ماده بیاید آنگاه اراده از توابع ماده است. در این صورت این "اراده"ی شما deterministic خواهد شد که بدیهیست با مفهوم راستین اراده ناسازگار است. لذا اراده نمیتواند از ماده بیاید که حال ما خواهیم چگونگیش را کشف کنیم.
      اینطور نیست جانم. در جایی گفتم که چه جبریون و چه غیر اونها، نمیتوانند قوین موضع خودشون رو اثبات کنند (تابحال که نتونستند). به سخن دیگر هر موضعی میتونه مورد چالش موضع مقابل تاحدی قرار بگیره و در جاهایی لنگ بزنه. مثلن همین الان شما ایرادی که گرفتید با تعریفی که خودتون در پست 21# از اراده آزاد آوردید تناقض داره. بر اساس تعریف شما
      اراده ی آزاد هنگامیست که موجودی عاقل یکی از احتملات را انتخاب کند. این حالت ممکن، نه لزومی داشته تا بالفعل شود و نه به طور شانسی چنین شده است.
      میبینید که اراده آزادی که مهربد اشاره کردند در تعریف شما میگنجه. اصولن میشه به نوعی هیچ سیستمی رو تحت آزادی مطلق ندونست. حتا اگر اون سیستم مستقیمن از سوی یک اراده مافوق مانند خداوند تامین شده باشه

      چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
      جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
      ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
      ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
      «توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»

      خردگرایی و ایمان ستیزی

    3. یک کاربر برای این پست سودمند از kourosh_bikhoda گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (07-30-2011)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. چنگیز خان و قوم مغول
      از سوی atila در تالار چهره‌ها
      پاسخ: 8
      واپسین پیک: 04-04-2014, 10:18 AM
    2. احکام شگفت‌انگیز اسلامی
      از سوی Dariush در تالار دین
      پاسخ: 30
      واپسین پیک: 06-07-2013, 06:05 PM
    3. زمین لرزه تبریز و آذربایجان
      از سوی Mehrbod در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 13
      واپسین پیک: 10-07-2012, 07:57 PM
    4. همه چیز درمورد طهران قدیم!
      از سوی philsof در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 1
      واپسین پیک: 10-30-2010, 10:02 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •