نارواست؟ این دقیقن مد نظر من بود. من میدونستم که منظور شما بحث اخلاقیِ این انتقاد هست نه صحت و درستی اون. ولی خب اینجوری که شخص ستیزی حساب میشه
بیجاست حضرت شیخ العلماء
یک سیگاری هم میتونه موعضه و نصیحت در باب سیگار نکشیدن بکنه. ایرادی به این موضوع وارد نیست. همونطور که یک معتاد میتونه بگه سمت مخدر نرو تا گرفتار نشی. واقعن چه ایرادی در این سخن هست؟
خیلی جالب هست که دانش منطقی دو کمونیستِ اصیل این انجمن در هنگامِ نصرفیدن ته میکشه. من بابت این به رخ کشیدن سواد منطقی تان از شما به طور کیلویی و عمده سپاسگزارم
ولی جهت روشن شدن اذهانتان و یادگیری، نظر شما رو به موارد زیر جلب میکنم:
گیر بعدی احمدینژاد به چیه؟ | وبلاگ رسمی آرش بیخدا...وقتی به شما ایراد میگیرند که چرا اعدام میکنی چرا شکنجه میکنی چرا توی اقتصاد ادراریدی چرا اینترنت را سانسور میکنی چرا و چرا، بجای پاسخ گو بودن میتونی برگردی بگی خودت هم همینطور
مثال هایی از "خودت هم همینطور":
خودت هم همینطور | شرح مغالطات منطقیسودابه – وزن اضافه داشتن برای سلامتی تهدید بزرگی به شمار میرود، سعی کن وزن اضافه نداشته باشی.
کاوه – تو خود اضافه وزن داری، بنابر این به من این رو نگو.
کاوه – بنابر تحقیقاتی که من انجام دادم و آنها را ارائه کردم، استفاده از لباسهای چرمی و پشمی به دلیل اینکه کشتار غیر ضروری حیوانات را ترویج میکند غیر اخلاقی است.
سودابه – ولی تو خود کفش چرمی به پا داری، چگونه میتوانی چنین ادعایی کنی؟
کاوه- تو دیروز وقتی در صف اتوبوس ایستاده بودی تقلب کردی و حق دیگران را ضایع کردی، نمیفهمی که اینکارت بده؟
سودابه- تو خودت هم هفته پیش در صف مترو همینکار رو کردی، نکنه یادت رفته؟
ولی جنبه "شخص ستیزی" این سخن جناب کسرا خیلی ملموس تر هست:
حمله شخصی | شرح مغالطات منطقیسودابه- مطهری میگوید که هر آدمی که اهل تفکر باشد به مسئله وجود یا عدم خدا فکر میکند
کاوه – ولی مطهری یک آخوند است، بنابر این سخن او ارزشی ندارد
کاوه- مایکل جکسون معتقد است که سبک موسیقی او انقلابی در موسیقی پاپ بوجود آورد
سودابه – مایکل جکسون یک کودک آزار پلید است، او نمیتواند چنین انقلابی را بوجود آورده باشد.
مغالطات/ علی اصغر خندان/ چاپ دوم/ ص 200... زیرا ممکن است یک انسان فاسد الاخلاق، سخن صحیح و مستدلی بگوید و برای آن دلیل و برهان محکمی نیز اقامه کند. چنانچه سلامت اخلاقی یک شخص نیز دلیل صحت و درستی تمام عقاید و سخنان او نیست. بنابر این به هر حال برای نقد یک سخن و عقیده باید صرفا توجه خود را به ارزش منطقی آن معطوف بداریم و از ارزش گزاری و نقد شخصیت سخن گو پرهیز کنیم، زیرا در آن صورت جایی برای بررسی اصل سخن باقی نمی ماند.
حالا در مقابل این مغالطه، من هم میتونم بگم از نظر من کمونیست ها و چپی های سرکوبگر و حاضری خور در مقامی نیستند که بخواهند از ارزش انسانی در اقتصاد کاپیتالیستی انتقاد کنند!
والسلام و علیکم.
پ.ن: در مثال های حضرت آرش بیخدا به وارون سریال های ایرانی، فرد مغالطه گر با اسامی عربی ظاهر شده![]()