ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني
سوره مائده آیه 33
إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ.
سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پیامبر او مىجنگند و در زمین به فساد مىكوشند جز این نیست كه كشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یكدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند این رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Anarchy (01-13-2014),kourosh_bikhoda (01-15-2014),sonixax (01-13-2014),Theodor Herzl (01-13-2014),مزدك بامداد (01-14-2014)
ما در عالمي زندگي ميكنيم كه جلوهگاه خداوند متعال است و جاذبه او اعماق وجود هر موجودي را فرا گرفته است و در پرتو همين جاذبه، از بزرگترين پديدههاي عالم تا كوچكترين ذره آن، ميل دروني به سوي مبدأ اعلا دارند. بزرگان عرفان و حكيمان هستيشناس نام اين ميل را ابتهاج و شوق معشوقي يا عشق نهادهاند. يعني خداوند متعال با شوق باطني صبغه عاشقي را همراه صبغه معشوقي دارد. خداست كه اول عاشق ما شده است و عشق او هم خالص است، اما عشقبازيهاي ما عموماً با غرض و منافع ما همراه است. دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Anarchy (01-13-2014),Soheil (03-22-2014),sonixax (01-13-2014),مزدك بامداد (01-14-2014)
جون من یعنی یادتون رفته بوده یا جدی نگرفتید؟
من فکر میکنم عملا نتونستید.
ببین عزیزم الان دنیا همه به هم ربط دارن و وابسته هستن.
اگر کسی بخواد ایزوله باشه باید مثل کرهء شمالی بشه، که تازه اونم اونطور نیست و عملا به چین و قدرتهای دیگری وابستگی داره و استقلال واقعی نداره.
توی دنیای امروز قدرت اقتصاد حرف اول رو میزنه و منشاء همه چیزه.
قدرت نظامی هم بدون اقتصاد مشکل اساسی داره.
اون اسلامی که هزار سال پیش بوده، با شرایط اون زمان قابل اجراست.
یعنی مثلا کشور ما رو هم اول باید بکنید مثل افغانستان زمان طالبان، اونوقت میشه اون اسلام رو اجرا کرد.
یعنی فقط طبیعت باشه و زندگی اینقدر درهم تنیده و پیچیده و وابسته به هزار و یک جور دنگ و فنگ و کشورها و صنایع و غیره نباشه.
والا اگر از اول اینطور میکردید حداقل تکلیف مردم روشن بود. مثلا من بجای اینکه دنبال کامپیوتر و علم و فناوری مدرن برم، میرفتم کنگفو، روشهای بقا در حیات وحش، تیراندازی، شکار، جنگ، خلاصه اینا رو یاد میگرفتم.
ولی الان دیگه نمیشه. مگر اینکه بخوایم این مسیر رو برگشت کنیم.
مردم الان زندگی مدرن و رفاه دارن و میخوان. بهم بزنید، اگر شورشی آشوب و ناامنی چیزی نشه، حداقلش دیگه پیشرفت در زمینهء علم و فناوری و اقتصاد هم نخواهیم داشت، و باید بشیم نهایت یه چیزی شبیه کرهء شمالی.
ولی اینم باز نمیتونید.
زور حکومت به مردم نمیرسه.
کمتر کسی هم دیگه برای اسلام و این حرفا حاضر میشه این هزینه ها رو بپردازه و برگرده توی عصر حجر زندگی کنه.
همینطوریش توی این چند وقته مملکت بدجوری لطمه خورد.
یا نفهمیدید یا خودتون رو زدید به نفهمی.
فکر میکنید مثلا اگر ادامه پیدا میکرد، یا جنگ میشد، به چی میرسیدید؟ این مملکت، مردمش، حتی حکومتش به چی میرسیدن؟
دیگه هیچکس ظرفیت چنین چیزهایی رو نداره، مگر همون دوتا جوجه بسیجی و نوجوان خام یا آدمهای خیلی کس مغز و متعصب دوآتشه مذهبی.
همین الان اثرات اون لطمات دارن تازه درمیان و هنوز تموم نشده.
تعداد گداها زیاد شده. خیلی کار و کاسبی ها خوابیده. فقر گسترش پیدا کرده. بچه های دستفروش و خیابانی زیادتر شدن. بعضی از صنایع رو به نابودی رفتن. والا بجای این همه علم و فن و صنعت اگر دنبال دلالی و خرید و فروش رفته بودیم بهتر بود. توی مملکت ما چیزهایی که ثبات و بازدهی بیشتری داره فقط همینه. خرید و فروش و دلالی و بازار مسکن (که تازه اینم وضعش خوب نیست الان) و دوتا جنس از یه جا بخری ببری جای دیگه چند برابر قیمت بفروشی. دقیقا مثل اقتصاد و صنایع زمان اسلام!
اینا که میگم فکر نکن روی هوا میگم. خودم آمار و اطلاعات عینی دارم.
شما اینقدر نادان هستید که حتی از ولایت فقیه هم میخواید پیشی بگیرید.
ننگ بر شما
اسلام واسه کس شعر گویی امثال شما و اینکه هر نادانی بیاد واسه خودش یه تصور و افکاری داره یه چیزی ببافه البته خوبه.
کلا ادیان و باورهای ماورایی واسه این چیزها همیشه خوب بودن و کاربرد داشتن.
شما فقط خودتون توهم دارید که چیزی میدونید.
من مثل شما علاف نیستم هی برم توی قرآن و اسناد مذهبی دیگه دنبال آیه و حدیث بگردم واسه خودم از تصور و دانش و بینش ناقص خودم یه تفسیر و نتیجه ای بگیرم و بیام بلغور کنم و بخوام باهاش سیاست خارجی و داخلی درست کنم.
الان عقل خود آدم، علم و تجربیات تاریخی، ترجیح دارن.
نیازی نیست خیلی تخمی تخیلیش بکنیم!
تخمی تخیلی فقط توی فیلمهاست که بنظر واقعی میاد.
سوپرمن توی فیلم هاست.
شما هم سوپرمن اسلامی دارید، فقط اسم و شکلش فرق میکنه.
عملا فرق چندانی میان انسانها در این زمینه ها نیست.
آمریکایی یجور فکر و تصور و دیدگاهی دربارهء زندگی داره که آلوده به تخیل و خوشایند و تصورات خام خودشه، سوپرمن داره، هالیوود داره، مسلمان ایرانی و عرب هم واسه خودش همینطور یکسری داستان و کس شعر ردیف کرده و فکر میکنه جواب تمام سوالات بزرگ زندگی رو داره (حداقل اونایی که به فهم و تصمیمات دنیا مربوط میشن).
جوگیری و تخیلات زیاد محکم نیستن و طول عمر طولانی ندارن.
فکر کن ما خودمون انقلاب اسلامی رو داشتیم با اون همه شور و هیجان و اکثریت و شعار و ایمان و غیره و غیره. بنظر همه چیز ایدئال و معجزه میامد. اما ادامش چی شد؟ چرا دوام پیدا نکرد؟ یعنی حداقل اونطوری که ما فکر میکردیم دوام نیافت و خیلی داستانها 180 درجه خلاف اون چیزی شد که ما فکر میکردیم. مثلا وضع مردممون رو امروز ببین. وضع جوونا.
پس ما خیلی ساده و خوش خیال بودیم که فکر میکردیم کار به این سادگیه و چیزی که با شور و هیجان و آرمانگرایی و ایمان (که شاید ظاهری و هیجانی و گذرا بوده) شروع شده تا آخر به همین سادگی و اطمینان پیش میره.
دین و این حرفا واسه هیجان و انجام کارها و ریسک های بزرگ گذرا شاید خوب باشن. واسه انقلاب کردن مثلا. ولی در ادامه این زندگی به روال طبیعی و انسان در حالت نرمال و واقعی خودش هست که تعیین میکنه کلیت و نهایت و عمدهء زندگی چطور بگذره.
حالا شما هم زیاد هیجان زده شدی فکر کردی بله چون یه آیه قرآن گفته که فلان کنید خشونت کنید نترسید بزنید بکشید یا خودتون کشته و شهید میشید، پس دیگه تموم و اشکال همین چیز به این سادگی بوده و بقیهء چیزها ردیف و چیز دیگه ای و پیچیدگی و ابهامی درکار نیست دیگه.
خب بنظر من خیلی خوش خیالی.
همینکه به این آیات بقول شما عمل نشده خودش بخاطر اینه که زندگی و واقعیت به اون سادگی شعار و هیجان گذرای جوانی و شور مذهبی که شما فکر میکنی نیست که با دوتا جمله و حکم از توی کتاب مربوط به 1400 سال پیش بشه راحت برای الان استنتاج کرد و راهکار اساسی ارائه داد.
هیچ چیزی تصادفی نیست.
ما هم مطمئن باش اگر میتونستن و میشد، تاحالا کرده بودن و بقول شما الان بخاطر حقوق مسلم دست گدایی جلوی بیگانه دراز نمیکردن. نتونستن چون عملا و در واقعیت نمیشد. حالا آدمش نبودن یا کلا نشدنی بود و اینا دیگه نمیدونم بحث و تحلیل و تخصص و داستان خودش رو داره واسه خودش.
شما یجوری میگی انگار فقط بخاطر دوزار غفلت بوده یا نخواستن و این حرفا.
نه عزیزم خیلی ساده لوحانه دربارهء زندگی و واقعیت ها فکر میکنی.
فکر میکنم سنت نباید زیاد باشه. شاید تو هم نوجوان کم تجربه ای بیش نیستی.
به وارونه، چون سده ها از این آیه ها پیروی کردید و به دیگران تاختید و زدید و کشتید
و شهرمندی هارا ویران کردید و آزادی هارا از میان بردید و میلیونها برده گرفتید و ...
به این روز افتادید. اگر بهنگام توانایی و فرمانروایی که گاه بیش از ۷۰۰ سال به درازا کشید,
بجای زورگویی، فرامنشی را روا میکردید، اکنون با خودتان هم نیک منشانه برخورد میشد.
ولی شما برای نمونه رفتید اسپانیا را بزور شمشیر گرفتید و مردم را به گاری بستید و
پس از ۷۰۰ سال فرمانروایی در آنجا، آنگاه که کفگیرتان ته دیگ خورد، از آنجا که هیچ
ارزشی نیافریده بودید، همه تان را بیرون کردند و نشانه ای از اسلام گندوگوزتان نماند.
دل استوار باشید که در جاهای دیگر جهان هم اسلام در نشیب سرنگونی است.
•
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)