من با تحلیل علمی کاری ندارم. مشکل من با تئوریهای فیلسوف مابانهی
شماست که تحت عنوان «روانشناسی/تفسیر فرگشتیک» از هر دری با
زنان میستیزید و به زنان را جوری مینگرید که مثل نگاه خصمانهی شتر
به نعلبندش...!!
مراد من از آمار و منبع این بود که به شما نشان بدهم که شمار مردان عملی هم
با شتابی فزاینده رو به افزایش است! اگر زنان ایرانی نقاشی و صافکاری* میکنند
مردان ایرانی هم «آمپولی» و «تزریقی» هستند. در عوض شما هم به من میگویید
خب مردان دروغگویی میکنند زنان هم تنگنمایی میکنند...! :) این حرفها خنده آور
است و اصلا ارزش پی گرفتن ندارد... انگار اینجا آمدهایم تا گیس و گیسکشی کنیم
و این آمار و آن سند را به صورت هم بکوبیم!
من حرفی ندارم و از اول هم نداشتم، در این قسمت هم شما را با تبلیغات ضّد ماتیک
خودتان رها میکنیم: پیروز باشید.
---
*ضمناً دفاع من از اینها به منزلهی توجیهشان نیست و شخصاً از صافکاری و
آرایش غلیظ بیزارم. ولی مثلا از رژ لب قرمز خوشم میاید که گویا شما سر
ستیز و کینورزی ایدئولوژیک با آن دارید. :))