حسادت که به کسی آسیب نمیرساند! شما بایستی یک مرز میان آسیب رسان بودن و نبودن داشته باشید.
برای نمونه، من برای شما تضمین میکنم هر چیزی که شما بگویید، مطلقا هر چیزی که شما بگویید مایه ناراحتی
یک آدمی در یک جایی خواهد شد. اکنون اگر شما بخواهید با استناد به اینکه سخن گفتن شما مایه ناراحتی آدمهای
دیگر میشود دیگر چیزی نگویید آزاد هستید، ولی در اینجا، سخن نگفتن شما نه اخلاقی خواهد بود نه کاربستی.
این امر برای آزادی بیان، برای نمونه آزادی حقوق همجنسگراها نیز همین گونه است. همان گونه که
برای خود من دیدن اینکه دو همجنسگرا (یِ مرد) بخواهند در بیرون از خانه خود یکدیگر را ببوسند
مطلقا جالب نیست، ولی از دیدگاه اخلاقی حقی برای جلوی آن گرفتن را نخواهم داشت، در
حقیقت، اگر جلوی آن دو را بگیرم کاری نااخلاقی انجام دادهام اگرچه هنجارهای جامعه نیز پشت من باشند.
در نمونه بالا نیز درد از گونه بدنی بود، درباره دردهای ذهنی اصولا گفتگویی در کار نیست،
مگر آنکه این دردهای ذهنی از نوع «تهدید زبانی» یا شکلی باشند که تنها یک گام به عملی بودن نزدیک باشند.