گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
کوشا دیدی آخرش توی داستان خدامراد حرفی از دین و مذهب و نماز و روزه نبود؟
اسمی از پیامبر و امام هم نیامد. حتی کوچکترین اشاره ای بهش نبود.
خب این چه چیزی رو ثابت می کنه؟

البته من با همین نوع عرفان حال میکنم! چون با عقل من بیشتر تطابق داره.
این تطابق با عقل من چه نوع استدلال و برهانی است؟
بنظر من راههای زیادی برای پیشرفت در بعد معنوی و وارد شدن به سطوح برتر هست.
چه دلیلی بر صحت و درستی این راهها وجود دارد؟
ولی نزد عموم تصور اینه که فقط دین و مذهب باید داشته باشی و اگر نداشته باشی وضعت اونور خرابه.
اما من اینطور فکر نمیکنم.
عموم استدلال مخصوص به خودشون رو دارن، شما چی؟

همه چیز پیچیده و قابل تردید است.
چرا؟
دلیلتان بر این مدعا چیست؟
اما من فکر میکنم بهرحال گریزی از این نیست که هرکس بر اساس خود واقعیش پیش بره.
برای من این راه و زندگی اجتناب ناپذیر بود. این تفکر.
به چه دلیل؟
و فکر میکنم اینطوری سرعت پیشرفتم حداکثری شده. حداکثر ممکن برای من در حال حاضر!
چرا باید به سرعت حداکثری رسید؟
بهرحال مهم نیست.
چرا مهم نیست؟
باید مثل خدامراد بود.
به چه دلیلی؟
زیاد سخت نگرفت به خود.
باز هم چرا؟
ما تلاش خودمون رو میکنیم در جهتی و تاحدی که براش انگیزه و دلیل و توان کافی داریم.
در کدام جهت و تا چه حد و مقدار، چرا کمتر نه و چرا بیشتر نه؟
دیگه نباید که خودمون رو بخاطر چیزهای نامعلوم شکنجه کنیم و آزار بدیم.
شکنجه یعنی چه و چرا نباید خود را شکنجه دهیم؟
آدم باید اول در حق خودش مروت و مهربانی و عدالت رو روا بکنه.
پایه این استدلال چیست؟
و برای این من به حرف این و اون و منابع دینی مراجعه یا اکتفا نمیکنم، چون بهرصورت قانعم نکردن.
نخواستید قانع شوید و یا واقعا قانع کننده نبودند؟