اینکه خاستگاه روان شناسی کجا بوده و یا در مطالعه آن با مفاهیمی چون فرهنگ و دین نیز سروکار داریم؛ فرنودی بر تعبیر شما از روان شناسی نمی شود. چرا که این شاخه از دانش بسیار مهند است و بشر بسیار کم بدان پرداخته و البته جای اصلاح و بازنگری فراوانی در آن می باشد. بنابراین با تعبیری که شما از آن بیان می نمایید، روان شناسی محقر خواهد ماند و شاید اصلا نتوان نام "دانش" را بر آن نهاد. و همه ی اینها در حالیست که روان بشر از مهندترین چیزهایی می باشد که تاکنون آنچنان که بایسته است، بدان پرداخته نشده است.
همچنین بر چه اساس فروید را آغاز گر روان شناسی معرفی نمودید؟!
ضمن اینکه به برخی از پرسش هایم، پاسخی ندادید!