Alice(12-24-2013),Philo (12-23-2013),sonixax (12-23-2013),undead_knight (12-25-2013)
آنارشی جان هزینه قاچاقی از کشور بیرون زدن از 4-8 سال دانشگاه رفتن به مراتب کمتره! آینده بسیار روشن تری هم داره (کمترینش یادگیری یک زبان دیگر است که برای همان باید 4 سال بروی دانشگاه) تازه در مورد کشوری مثل ایران ریسکش هم کمتره*!!!
*نصفه شبی نمیریزند توی خوابگاه از پشت بوم بندازنت پایین بگن قربونی حضرت زهرا!!!
همیشه قبل خواب دو تا شات بزن راحت بخواب!
دکتر ساسی
Anarchy (12-23-2013),kourosh_bikhoda (12-23-2013),undead_knight (12-25-2013)
بله درست میگید... البته در سطح همون ایراد خودرو و سایپا هم نیازی نیست کسی بلد باشه در این سیستم !! ولی حرف من این بود که در همون علوم محض هم پخی نیستیم جز مقلد برادران غربی و گاهی هم شرقی...
نه در واقع از برهان خلف استفاده کردم... گفتید چرا دانشجویان ما اینگونه هستن ، ما هم دلیل آوردیم!!!
خب مگه من گفتم چنین کاری درسته ؟ اگر صرفا حرف و درد دل بود که هیچ ، اما اگر نگاه به قول معروف آسیب شناسانه باشه ، بدون در نظر گرفتن ریسک فاکتور ها که نمیشه تحلیل درستی ارائه داد...
بله شانس رو بالا میبره ، اما با عرض معذرت با ریده شدن در این سیستم دانشگاهی ایران و رشد قارچ گونه دانشگاه ها در همه سایزها و اندازه ها در اقسا نقاط کشور پهناور اسلامی ایران برای سرگرم شدن همان نوازادان دهه 60 و حالا 70 هجری شمسی ، راه های رسیدن به خدا بسیار ساده تر از قبل برای هر ننه قمری فراهم شده... در نتیجه به -قول عاغا- شایسته سالاری به تخمی ترین سطح خودش رسیده !!
حالا ببینید در این سیستم چرا کسی وقتش رو تلف کنه برای درس خوندن وقتی اصولا تخصص شرط لازمی برای کاریابی هم حتی نیست ؟
راستش من متوجه نمیشوم دوست عزیز. اگر دانشگاه رفتن هیچ تاثیری در آیندهی من ندارد خب کسخل هستم بروم دانشگاه یا که چه؟ اگر دانشگاه رفتن و نرفتن با هم برابر است (جز در زمان تلف کردن) خب پس بدون دانشگاه رفتن هم میشود کار پیدا کرد و زندگی کرد، آنگاه چرا باید بروم دانشگاه؟ نه خیر هرگز نمیروم. در این حالت پرسشِ شما یک دشواری دروغین یا فالس آنالوژی است. به دانشگاه نرفتن الزاما به معنای بیکار بودن نیست، میتوانید کار کنید، میتوانید خودتان مستقل از دانشگاه متخصص شوید (از طریق تجربه)، میتوانید مدرک بینالمللیای که برای هر رشتهای هست بگیرید که برخی از آنها در ایران از فوقالیسانس هم برد بیشتری دارند (همچون MCSE یا MCSD و مدارک IEEE) ، میتوانید از ایران خارج شوید و هزار راه دیگر.
موضوع این است: من وقتی وارد دانشگاه میشوم نمیتوانم به بهانهی قبول نداشتن سیستم دانشگاهی کشور درسها را بپیچانم، چون من با قبول این شرایط وارد دانشگاه شدهام. در اینکه برخی از درسها (همچون وصایای امام و تاریخ اسلام و...) بیخود هستند و ربطی به تخصص ما ندارند شکی نیست اما دروس تخصصی و مربوط به رشته را پیچاندن به این بهانههای واهی، قابل قبول نیست.
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
Anarchy (12-24-2013),sonixax (12-23-2013),undead_knight (12-25-2013)
خیر، این همهی دلیل نیست و بازهم شما علت و معلول را جای هم نشاندهاید. وقتی صاحب کار یک تحصیل کردهی دانشگاه را میآورد سرکار و میبیند که هیچ چیز بارش نیست و فقط مدرک دارد، آنگاه به جای آنکه برود از فارغالتحصیلان دانشگاهها استخدام کند، میرود آگهی میدهد در روزنامه که هرکس که فلان چیزها را بلد است بیاید استخدام شود. دانشجوی لیسانسی که چند واحد دیتابیس هم پاس کرده موقع مصاحبه هنوز کاربرد distinct در کوئری را نمیداند، این دیگر تقصیر دانشگاه و سیستم دانشگاهی نیست که.
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
چرا یک دانشجوی مقطع دکتری یا ارشد که از ایران رفته و در خارج در حال تحصیل هست، حاضر میشه در رستوران و کافه کار کنه و یا صندوق دار بشه، اما همون شخص در ایران و در حین تحصیل حاضر نیست همچین کاری کنه؟؟؟!
بحث پول بیشتره؟ خب کارهای دیگری هم هست که پول بیشتری داره. مثل کارگری ساختمان. ولی حاضر نیست بره! بنظرتون چرا؟
چرا رفتار های ما در مکان های مختلف تغییر میکنه؟
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
sonixax (12-26-2013)
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
Russell (12-26-2013),sonixax (12-26-2013),Spehr (12-27-2013),undead_knight (12-27-2013)
باز هم نادرست است. در میانگین ١٢ ساعتی که هرکس بیدار است, نزدیک ٢ ساعت آن به گفتگو و همسخنی و نویسندگینوشته اصلی از سوی Rationalist
میگذرد. پس به سخن دیگر, ١٠ ساعتِ یک روز دارید روی یک زبان "میاندیشید" و نزدیکِ تنها ≈١٥ تا ٢٠% آنرا برای "ارتباط" با دیگران.
پس میبینیم زبان نه ابزاری "تنها" برای گفتگو است, چنانکه اینجا گفته بودید:
نه هتّا "ارزشمندتر از همه" برای گفتگو و رساندن "مقصود" به کار میرود, چنانکه اینبار گفته بودید.نوشته اصلی از سوی Rationalist
پس با در نگر داشتن همهیِ اینها, کارآمدیِ زبان را نمیشود در چیزیکه ١٥% روز بیشتر کاربرد ندارد, کوتاهید.
پ.ن.
بماند که ١٢ ساعتی که خفتهاید هم مغز اتان دارد از زبان کار میکشد و ما اینرا چشمپوشیدیم (;
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (12-26-2013),undead_knight (12-27-2013)
هماکنون 51 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 51 مهمان)