• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 238

    جُستار: رهایی از اسارت (یک)

    Hybrid View

    1. #1
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      بعد یک مقدار جالبه چون در سراسر این کتاب که گذاشتید یادم نمیاد حتی یک مورد چیز خاصی درمورد خدا و دین و نماز و روزه آمده باشه! حتی یک اسم هم یک بار نیامده.
      علت چیست؟
      اگر تمام معارف اساسی و لازم در منابع دینی و ادیان است، چرا هیچ اشاره ای به آنها نشده است؟
      براستی خدامراد کیست؟ آیا نماز هم میخواند؟

    2. #2
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی folaani نمایش پست ها
      بعد یک مقدار جالبه چون در سراسر این کتاب که گذاشتید یادم نمیاد حتی یک مورد چیز خاصی درمورد خدا و دین و نماز و روزه آمده باشه! حتی یک اسم هم یک بار نیامده.
      علت چیست؟
      اگر تمام معارف اساسی و لازم در منابع دینی و ادیان است، چرا هیچ اشاره ای به آنها نشده است؟
      براستی خدامراد کیست؟ آیا نماز هم میخواند؟
      من خودم هنوز دیدارهای دوازدهم تا چهلم را مطالعه نکرده ام شاید چیزی در این مورد آمده باشد
      اما آنچه من از مطالعه قسمتهایی که مطالعه کرده ام برداشت کرده ام این است
      که عبادت یا هر عمل دیگری که ممکن است مطلوب انسان باشد یک پیش نیاز بسیار مهم دارد و آن درک حضور در آن عمل و غایب نبودن است و
      خدامراد در حال آموزش دادن این نکته است
      به طور مثال بعد از مطالعه و کمی به کار گیری درس دیدار چهارم
      نمازهای من رنگ و بویی دیگر گرفته است و با اطمینان می توانم بگویم که گاهی تا حدود هشتاد درصد متوجه نماز خواندن خود هستم و سیل خیالات واهی مرا با خود نمی برد.

    3. 2 کاربر برای این پست سودمند از کوشا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      folaani (12-12-2013),Spehr (12-12-2013)

    4. #3
      سخنور یکم
      Points: 9,302, Level: 64
      Level completed: 84%, Points required for next Level: 48
      Overall activity: 90.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      folaani آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      نوشته ها
      673
      جُستارها
      44
      امتیازها
      9,302
      رنک
      64
      Post Thanks / Like
      سپاس
      380
      از ایشان 567 بار در 352 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      2 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      من احساس کردم که خودم هستم.
      و نمیتونم چیز بیشتری باشم.
      کوچک یا بزرگ.
      و بعد از مدتی دیگر، هرگز از چیزی که بودم خجالت نکشیدم.
      خواستم خدایم نیز مرا همینطور دوست داشته باشد و بپذیرد.
      امیدم این بود.
      و خدای دیگری نمیخواهم.
      و قلبم شکسته است.
      آخر اگر من بی ارزشم برای چه مرا آفریدی ای خدا؟
      برای چه وقتی سوگلی های خودت را آفریدی و آنها را بیشتر از من دوست داری، وقتی آنها کیفیتشان بیشتر است، خوشبختی مال آنهاست، وقتی همه چیز مال آنهاست، من بیچاره را اینطوری آفریدی! من هم دل داشتم. آیا این روا بود؟
      احساس میکنم من برای تو تحت الشعاع آنها قرار گرفته ام.
      و نمیدانم چرا باید خودم نباشم، و چگونه میتوانم خودم نباشم.
      چه اهمیتی دارد، وقتی هستی داشته باشی، اما تمام هستی برای خدا و سوگلی هایش باشد.
      در این هستی آدمی تنها محروم و تحقیر میشود.
      و دیگر حتی خدایش هم زیبا نیست.
      و دیگر حتی خدایش هم دوست داشتنی نیست.
      چرا که انگار اینها همه حرف است: عشق، محبت بی آلایش...
      سوگلی هایت هم مرا دوست ندارند. یعنی چنین انتظاری ندارم.
      فکر میکنم بخاطر اینکه آنها هم فقط تو را دوست دارند، و شبیه تو هستند، و بخاطر توست که دیگران را هم دوست دارند. وگرنه به چه دلیلی باید به امثال ما اهمیتی بدهند؟ برای آنها تو به تنهایی کافی هستی.
      اگر کسی میخواست مرا دوست داشته باشد، آن خودت بودی، من این ظرفیت را از مخلوق تو انتظار ندارم، ولی از تو داشتم، آخر هرچه باشد تو خدا هستی! تو بی مرز و بی محدودیت هستی، تو میتوانستی.

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. پاسخ: 38
      واپسین پیک: 07-10-2015, 04:13 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •