...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
اسپینوزا از نگاهِ من عارفترین فیلسوف غربیست و تمام تلاشاش برای بنیان کردن یک ماوراءطبیعه چیزی نیست جز کوششی برای پیریزی شناختی شهودی و درونی از خدایی که جوهر هستیست و همهی آنچه که او از تبیینها و تاویلهای دکارتیِ برهانهای الهی ارائه میکند در واقع در حاشیهی این محور قرار دارند. تاثیر و نفوذ اسپینوزا در عقلگرایی مدرن غرب، به زعم بسیاری، از کسانی چون دکارت نیز فزونی دارد؛ اگر از من بخواهید بپرسید، میگویم علتش همانا تفسیرهای الحادیای بود که از فلسفهی او میشد. هگل در فلسفهی تاریخ در مورد اسپینوزا اینگونه میگوید:
Thought must begin by placing itself at the standpoint of Spinozism; to be a follower of Spinoza is the essential commencement of all philosophy.
برای نقد فلسفهی اسپینوزا باید با دقت بسیار اندیشید. او خود را متعهد به هیچگونه سادهگویی نمیداند. هنوز در مورد فلسفهی او جنگ و جدل زیاد است و خیلی از جاها هستند که هنوز کسی به اطمینان از آنها سردرنمیآورد.
من چندباری کتابِ اخلاق او را زیر و رو کردهام و دو سه کتاب و مقاله هم در تفسیر فلسفهی او خواندهام و با اطمینان میگویم که خود را متخصص فلسفهی اسپینوزا نمیدانم. با اینحال اگر در حالت روحی فعلی نبودم، گمان میکنم که میتوانستم پرسشهای شما را در این مورد پاسخ دهم، اما از آنجا که بود و نبود من در اینجا تابع هیچ میزانی از قطعیت نیست، قول نمیدهم، ولی شما بپرسید اگر آمدم و توانستم پاسخ میگویم.
عارفمسلکی در عصر ما آخرین نفسهایش را میکشد و در نهایت شما میتوانید کالتهای شبه عرفانی را ردگیری کنید.
ویرایش از سوی Dariush : 12-09-2013 در ساعت 07:47 PM
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
Anarchy (12-09-2013),Nevermore (12-09-2013),Russell (12-09-2013),sonixax (12-09-2013),undead_knight (12-11-2013)
خوشحالم که در این انجمن، کسی هم یافت می شود آنطور که شایسته است، چنین ژرف و با دقت، به فلسفه ی اسپینوزا می پردازد.
من آنطور که شایسته ی این فیلسوف بزرگ می باشد، به ژرفای فلسفه ی او نپرداخته ام و پرسش هایم مقدمه ایست در رهگذر مقاله ها و مطالبی که از وی در برخی کتابها مطالعه نموده ام.
شما به جز "رساله اخلاق" چه اثر های دیگری را از او خوانده اید؟ و آیا وارد شدن عمیق به فلسفه ی اسپینوزا را بایسته می دانید؟
من برای گفتگوهای فلسفی، بیشترین جدیت، حساسیت و اهمییت را در نگر می گیرم. از این روقسمت قرمز رنگ پاسختان را ...!!! و نیکو تر می نماید نخست به پرسش هایی که بی پاسخ
گذاشته اید بپردازید تا در ادامه ببینم تاب گفتگوی فلسفی با مرا دارید یا خیر!
من مدت ها بود که قصد داشتم به "عرفان" بپردازم. ولی سختی های زندگی امانم نمی داد؛ اکنون اما که به اوج خردگرایی باز می گردم، با شور و صلابت به این موضوع نیز می پردازم.![]()
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
مهمترین اثر اسپینوزا، همان اخلاق است. اما رسالهی سیاست و چند نوشتهی پراکنده نیز از او خواندهام. از آنجا که در درک و فهم ِ اینها درماندم، از چند کتاب و مقاله برای تفسیر فلسفهی او نیز بهره بردم. برای انتخاب کتابی در مورد فلسفهی اسپینوزا باید دقت به خرج داد، چرا که بسیاری نظرات او نفهمیده یا اینکه با نوعی سوءگیری دینی به سویش میروند. به ویژه اسپینوزا در ایران بسیار طرفدار دارد در میان مسلمانانِ شبهفیلسوفی چون حداد عادل(!).
در اینکه اسپینوزا به وجود خدایی باور داشت شکی نیست، اما در ماهیت این خدا مناقشه بسیار است. هر چه هست، با خدای دینی بسیار متفاوت است.
راستش، نه! البته تا حدی بستگی دارد به اینکه از او چه میخواهید. اسپینوزا یک فیلسوف شاخص در تاریخ فلسفه است که مطالعه پیرامون او بر هر کسی که میخواهد در فلسفه حرفی برای گفتن داشته باشد، بایسته است. اما خواندنِ فلسفهی اسپینوزا به طور جدی و ژرف را من در این زمان پیشنهاد نمیکنم. چنانکه مطالعه لایبنیتز یا پاسکال را به این شکل در این زمان پیشنهاد نمیکنم. اما خواندن در موردشان را، اکیدا پیشنهاد میکنم.
کدام پرسشهای بیپاسخ؟
خب پنج شش سالی از مطالعه من پیرامون اسپینوزا گذشته است.
پرسیدن بُوَد آسان، پاسخ دادن ...
اما شما بپرسید، من با همان شرایطی که گفتم اگر شد پاسخ میدهم.
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
Rationalist (12-15-2013)
امروز، عصر حاضر، زمانی که در آن فلسفه در چرخهی مابعدالطبیعه نبوده و از دگمهای فلسفی سنتی خارج شده.
یعنی امکانِ گفتگوی من با شما در اینجا مشروط به کیفیتِ پاسخهای من در آن جستار است؟!
من پرسشهای شما را در آنجا ندیدهام، اکنون بدانها نگاهی خواهم کرد.
Confusion will be my epitaph
As I crawl a cracked and broken path
If we make it we can all sit back
And laugh
But I fear tomorrow I'll be crying,
Yes I fear tomorrow I'll be crying
.Yes I fear tomorrow I'll be crying
...و به این موجودات دوپا بگو: آن ارادهای است مهیب که قدرت آن مهلک است!!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)