Warning: preg_replace(): The /e modifier is deprecated, use preg_replace_callback instead in ..../includes/class_bbcode.php on line 2958
نمایارها (آواتارها)
  • Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 44

    جُستار: نمایارها (آواتارها)

    Hybrid View

    1. #1
      نویسنده دوم
      Points: 10,679, Level: 68
      Level completed: 58%, Points required for next Level: 171
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      آغازگر جُستار
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      بهمنیار آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Mar 2011
      نوشته ها
      226
      جُستارها
      27
      امتیازها
      10,679
      رنک
      68
      Post Thanks / Like
      سپاس
      203
      از ایشان 604 بار در 207 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      3 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor نمایش پست ها
      ثروت( یعنی پول و هر چیزی که بشه با پول خرید! (از همه مهمتر و هرچی بیشتر بهتر))

      من تنها در میان همه ی بیخدایان تا کنون دو تا نفر را دیده ام که به پول خود بیشتر از انسان بودن و به ویژه خردمند بودن ارزش می دهند. یکی از آن ها شما هستید. البته بزرگترین پند به انسانی که معیار برتری خود را تنها پول می داند این است که دین و خدا به شما در نگهداری پول و نابرابری به وجود آمده با پول و ثروت کمک می کنند. هیچ دلیلی آرام کننده تر از این که خواست خداست که شما فقیر باشید و من دارا نمی تواند جلوی توده مردم را بگیرد.

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از بهمنیار گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-13-2011),sonixax (05-09-2011)

    3. #2
      سرنویسنده یکم
      Points: 27,797, Level: 98
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 553
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سرگرم
       
      مشغول
       
      Reactor آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,377
      جُستارها
      9
      امتیازها
      27,797
      رنک
      98
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,641
      از ایشان 2,863 بار در 1,134 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی بهمنیار نمایش پست ها
      من تنها در میان همه ی بیخدایان تا کنون دو تا نفر را دیده ام که به پول خود بیشتر از انسان بودن و به ویژه خردمند بودن ارزش می دهند. یکی از آن ها شما هستید. البته بزرگترین پند به انسانی که معیار برتری خود را تنها پول می داند این است که دین و خدا به شما در نگهداری پول و نابرابری به وجود آمده با پول و ثروت کمک می کنند. هیچ دلیلی آرام کننده تر از این که خواست خداست که شما فقیر باشید و من دارا نمی تواند جلوی توده مردم را بگیرد.
      چرا حرف در دهان من میگذارید؟
      1. من هیچوقت نگفتم پول از انسان بودن ارزشش بیشتره یا کمتره . انسان بودن یک موجودیته و پول هم یک موجودیت. فکر کنم مشکل شما این باشه که فکر میکنید کسی که پولداره الزاما انسانیتش رو زیر پا گذاشته تا به پول رسیده.
      این طرز فکر میتونه در مورد خیلی ها صدق کنه ولی در مورد همه اشتباهه.

      2.هر چند که آدم بی دین و ایمانی باشم ولی به قدرت پول ایمان دارم.
      پول بخش خیلی مهمی از زندگیه و هر کس غیر از این بگه داره خودش رو گول میزنه. کسی که از پول فراری باشه از دنیا فراریه و باید سعادتش رو در دنیای آخرت و بعد از مرگ جستجو کنه!!!!!!!

      برای من نوعی انسان بودن و خردگرایی خیلی مهمه. اگر نبود این راهم نبود. ولی پول هم فاکتور بسیار مهمیه. ما داریم در دنیای واقعی زندگی میکنیم که دنیا برای ما حکم میکنه نه ما برای دنیا!! در این دنیا پول خیلی قدرت داره و خیلی حرف ها میزنه.
      این که بخواهیم خودمون رو گول بزنیم و حرف از توده و خلق و ... بزنیم و برخلاف جاذبه ی زمین حرکت کنیم فقط داریم وقت و انرژیمون رو هدر میدیم و با قوانین طبیعت سرشاخ میشیم که نتیجه اش هم قبلا گفتم از قبل معلومه! شکست...

      ما همه ماده ایم و از این جهان مادی بوجود اومدیم و این طبیعت مادی حکم میکنه که پول ارزش خیلی زیادی داشته باشه. پول قانون طبیعته چه خوشمون بیاد چه نیاد و میدونیم که مقاومت هر قدرتی جلوی قانون طبیعت محکوم به شکسته!

      بهتره وقت و انرژیمون رو بر سر اختراع و اکتشافاتی که قبلا انجام شده قرار ندیم و سعی نکنیم تا چرخ رو از نو اختراع کنیم.
      سعی هم نکنیم انسانیت رو در مقابل پول قرار بدیم. میشه بدون قربانی کردن هیچ کدوم از این دو به اون یکی هم رسید.
      انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد

    4. 2 کاربر برای این پست سودمند از Reactor گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-13-2011),sonixax (05-11-2011)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor
      برای من نوعی انسان بودن و خردگرایی خیلی مهمه. اگر نبود این راهم نبود. ولی پول هم فاکتور بسیار مهمیه. ما داریم در دنیای واقعی زندگی میکنیم که دنیا برای ما حکم میکنه نه ما برای دنیا!! در این دنیا پول خیلی قدرت داره و خیلی حرف ها میزنه.
      این که بخواهیم خودمون رو گول بزنیم و حرف از توده و خلق و ... بزنیم و برخلاف جاذبه ی زمین حرکت کنیم فقط داریم وقت و انرژیمون رو هدر میدیم و با قوانین طبیعت سرشاخ میشیم که نتیجه اش هم قبلا گفتم از قبل معلومه! شکست...
      من فکر می‌کنم دوستان دیگر نگر بالا را درست برداشت نکردند، اما من نمود آنچه در بالا گفته شد
      را زندگی به خوبی می‌بینم. خردگرایانی که در دانش و هوش بسیار سرتر از دیگران هستند، در پوشش
      و رفتار و شیوه برخورد خود با اطرافیان ضعف‌های شخصیتی بسیاری دارند و معمولا آن اندازه در
      بحث‌های فکری غرق شده‌اند که به چیزهای زمینی‌تر مانند ظاهر، جسم و درآمد خود اهمیتی نمی‌دهند.


      ویژگی‌های بدتری نیز میان خردگرایان به چشم می‌خورد، فکر می‌کنم همه دوستان با این امر که آدم‌های
      سبک‌سر و نادان همواره از خود مطمئن هستند و خردگرایان همواره در گمانه‌زنی و شک به سر می‌برند موافق باشند.

      از دیدگاه خردگرایی و منطق، روشن است که ما نمی‌توانیم درباره هر چیزی مطمئن باشیم،
      نمی‌توانیم حتی به خوبی درباره یک آواتار و مفهوم نماد پشت آن از خود مطمئن باشیم، ولی
      نبایستی پروانه اینکه این مطمئن نبودن ما را به منفعل بودن و سکون بکشاند را نیز به خود بدهیم.




      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی بهمنیار نمایش پست ها
      هیچ دلیلی آرام کننده تر از این که خواست خداست که شما فقیر باشید و من دارا نمی تواند جلوی توده مردم را بگیرد.



      در کتاب سینوحه، پزشک فرعون نیز همواره به این رویکرد قدرتمند دین به زیبایی و تفصیل اشاره می‌شد.

    6. 2 کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-13-2011),sonixax (05-13-2011)

    7. #4
      سرنویسنده یکم
      Points: 27,797, Level: 98
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 553
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سرگرم
       
      مشغول
       
      Reactor آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,377
      جُستارها
      9
      امتیازها
      27,797
      رنک
      98
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,641
      از ایشان 2,863 بار در 1,134 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      من فکر می‌کنم دوستان دیگر نگر بالا را درست برداشت نکردند، اما من نمود آنچه در بالا گفته شد
      را زندگی به خوبی می‌بینم. خردگرایانی که در دانش و هوش بسیار سرتر از دیگران هستند، در پوشش
      و رفتار و شیوه برخورد خود با اطرافیان ضعف‌های شخصیتی بسیاری دارند و معمولا آن اندازه در
      بحث‌های فکری غرق شده‌اند که به چیزهای زمینی‌تر مانند ظاهر، جسم و درآمد خود اهمیتی نمی‌دهند.


      ویژگی‌های بدتری نیز میان خردگرایان به چشم می‌خورد، فکر می‌کنم همه دوستان با این امر که آدم‌های
      سبک‌سر و نادان همواره از خود مطمئن هستند و خردگرایان همواره در گمانه‌زنی و شک به سر می‌برند موافق باشند.

      از دیدگاه خردگرایی و منطق، روشن است که ما نمی‌توانیم درباره هر چیزی مطمئن باشیم،
      نمی‌توانیم حتی به خوبی درباره یک آواتار و مفهوم نماد پشت آن از خود مطمئن باشیم، ولی
      نبایستی پروانه اینکه این مطمئن نبودن ما را به منفعل بودن و سکون بکشاند را نیز به خود بدهیم.
      به نظرم مطالعه فلسفه و فلسفی فکر کردن میتونه شخصیت یک خردگرا رو منزوی و غیر اجتماعی و برزخی کنه.
      یک مسلمان وقتی بشه یک لامذهب , منطقیه که نظم فکری و زندگیش بهم میریزه ولی کم کم این نظم به حالت عادیش برمیگرده.
      اما گرفتار فلسفه شدن هست که همه ی زندگی فرد رو تبدیل میکنه به سوال و شک های سنگین و فرد رو ممکنه یک عمر بین زمین و هوا نگه داره و دست اخر هم نتیجه ای به بار نیاره.
      برای همین من یکی که از فلسفه و فلسفه بافی فراریم!
      انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد

    8. 2 کاربر برای این پست سودمند از Reactor گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-13-2011),sonixax (05-13-2011)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor نمایش پست ها
      به نظرم مطالعه فلسفه و فلسفی فکر کردن میتونه شخصیت یک خردگرا رو منزوی و غیر اجتماعی و برزخی کنه.
      یک مسلمان وقتی بشه یک لامذهب , منطقیه که نظم فکری و زندگیش بهم میریزه ولی کم کم این نظم به حالت عادیش برمیگرده.
      اما گرفتار فلسفه شدن هست که همه ی زندگی فرد رو تبدیل میکنه به سوال و شک های سنگین و فرد رو ممکنه یک عمر بین زمین و هوا نگه داره و دست اخر هم نتیجه ای به بار نیاره.
      برای همین من یکی که از فلسفه و فلسفه بافی فراریم!
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مهربد نمایش پست ها
      خردگرایانی که در دانش و هوش بسیار سرتر از دیگران هستند، در پوشش
      و رفتار و شیوه برخورد خود با اطرافیان ضعف‌های شخصیتی بسیاری دارند و معمولا آن اندازه در
      بحث‌های فکری غرق شده‌اند که به چیزهای زمینی‌تر مانند ظاهر، جسم و درآمد خود اهمیتی نمی‌دهند.
      مشکل از فلسفه نیست، مشکل از فلسفیدن ِ ماست.

      کلا این مسائل به مراتب شخصی‌تر از آن هستند که ما قادر به صدور احکامی چنین جامع پیرامون ِ آنها باشیم، با وجود این من تصور می‌کنم سرآمدی در هوش و دانش قطعا میزانی مشخص از غرور و پیرو ِ آن بیزاری از حماقت را در پی خواهد داشت. به گمان ِ من «دلیل» این پدیده غرق شدن در افکار ژرف و والا نیست، اینست که آدم به محض ِ آنکه سرش به تنش ارزید، از آنچه عوام‌الناس دیپلمه درباره‌اش می‌اندیشند فارغ می‌شود و به جای تلاش برای رفتن به ویترین «آدم‌های_از بعد اجتماعی_موفق» می‌کوشد آنطورکه می‌پسندد و راحت است زندگی بکند، و یک چیز ِ تقریبا عمومی اینست که آدم با موی ژولیده و ریش ِ نتراشیده و شغل ِ کمتر مزاحم به مراتب آسوده‌تر است تا آرایشگاه ِ هفتگی و صورت ِ سه تیغ و حرفه‌ای با پرستیژ و درآمد(و طبعا مسئولیت)بالا. آدم ِ حسابی در بند ِ تائید ِ آقای مهندس ِ همسایه و خانم دکتر فامیل نمی‌تواند باشد، که اگر باشد دیگر آدم حسابی نیست!

      در بازگشت به بحث: ما در ایران قشری عینی و واقعی به نام «خردگرا» نداریم، یک جنبش ِ روشنفکری دانشگاهی است که پوپر می‌خواند و چایکوفسکی گوش می‌کند و پیرو ِ محرک نسلی ِ خود لامذهب است و به علم بیشتر از دین احترام می‌گذارد، یک روشنفکر حاشیه‌ای داریم که فوکو می‌خواند و نامجو گوش می‌کند و سیگار می‌کشد و پیرو محرک نسلی ِ خود لامذهب است و به علم با تردیدی پست‌مدرنیستی نگاه می‌کند. اغلب فکر می‌کنم صد سال بعد جوانهای نزدیک سی سال درباره‌ی جوانهای نزدیک سی سال ِ زمان ما چه فکری خواهند کرد. ما از هرچه در غرب دارند(از طیاره و طلبه و طبیب گرفته تا روشنفکر و خردگرا و هنر)، یک کاریکاتورش را داریم.
      زنده باد زندگی!

    10. 5 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (05-13-2011),Mehrbod (05-14-2011),Russell (05-14-2011),sonixax (05-13-2011),undead_knight (02-24-2013)

    11. #6
      سرنویسنده یکم
      Points: 27,797, Level: 98
      Level completed: 45%, Points required for next Level: 553
      Overall activity: 99.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سرگرم
       
      مشغول
       
      Reactor آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      نوشته ها
      1,377
      جُستارها
      9
      امتیازها
      27,797
      رنک
      98
      Post Thanks / Like
      سپاس
      1,641
      از ایشان 2,863 بار در 1,134 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      10 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Ouroboros نمایش پست ها
      مشکل از فلسفه نیست، مشکل از فلسفیدن ِ ماست.

      کلا این مسائل به مراتب شخصی‌تر از آن هستند که ما قادر به صدور احکامی چنین جامع پیرامون ِ آنها باشیم، با وجود این من تصور می‌کنم سرآمدی در هوش و دانش قطعا میزانی مشخص از غرور و پیرو ِ آن بیزاری از حماقت را در پی خواهد داشت. به گمان ِ من «دلیل» این پدیده غرق شدن در افکار ژرف و والا نیست، اینست که آدم به محض ِ آنکه سرش به تنش ارزید، از آنچه عوام‌الناس دیپلمه درباره‌اش می‌اندیشند فارغ می‌شود و به جای تلاش برای رفتن به ویترین «آدم‌های_از بعد اجتماعی_موفق» می‌کوشد آنطورکه می‌پسندد و راحت است زندگی بکند، و یک چیز ِ تقریبا عمومی اینست که آدم با موی ژولیده و ریش ِ نتراشیده و شغل ِ کمتر مزاحم به مراتب آسوده‌تر است تا آرایشگاه ِ هفتگی و صورت ِ سه تیغ و حرفه‌ای با پرستیژ و درآمد(و طبعا مسئولیت)بالا. آدم ِ حسابی در بند ِ تائید ِ آقای مهندس ِ همسایه و خانم دکتر فامیل نمی‌تواند باشد، که اگر باشد دیگر آدم حسابی نیست!
      یعنی انسانی که تمیز و شیک از خونه بیرون بیاد و به نیازهای اساسی زندگی توجه کنه آدم دهن بین و بدرد نخور و خنگیه؟ و موجودی که با چهره ی درب و داغون در اجتماع ظاهر بشه با هوش و آدم حسابیه؟

      در بازگشت به بحث: ما در ایران قشری عینی و واقعی به نام «خردگرا» نداریم، یک جنبش ِ روشنفکری دانشگاهی است که پوپر می‌خواند و چایکوفسکی گوش می‌کند و پیرو ِ محرک نسلی ِ خود لامذهب است و به علم بیشتر از دین احترام می‌گذارد، یک روشنفکر حاشیه‌ای داریم که فوکو می‌خواند و نامجو گوش می‌کند و سیگار می‌کشد و پیرو محرک نسلی ِ خود لامذهب است و به علم با تردیدی پست‌مدرنیستی نگاه می‌کند. اغلب فکر می‌کنم صد سال بعد جوانهای نزدیک سی سال درباره‌ی جوانهای نزدیک سی سال ِ زمان ما چه فکری خواهند کرد. ما از هرچه در غرب دارند(از طیاره و طلبه و طبیب گرفته تا روشنفکر و خردگرا و هنر)، یک کاریکاتورش را داریم.
      خیلی از لامذهبان عزیز نه پوپر و فوکو رو میشناسند نه چایکوفسکی!! فکر نمیکنم تغییر مذهب برای کسی بازی بوده باشه که بخواد از مد تبعیت کنه!! برای بازی و سرگرم شدن و روی مد بودن و جلب توجه خیلی کارهای دیگر هم میشه کرد...
      انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد

    12. یک کاربر برای این پست سودمند از Reactor گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (05-14-2011)

    13. #7
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Reactor نمایش پست ها
      یعنی انسانی که تمیز و شیک از خونه بیرون بیاد و به نیازهای اساسی زندگی توجه کنه آدم دهن بین و بدرد نخور و خنگیه؟ و موجودی که با چهره ی درب و داغون در اجتماع ظاهر بشه با هوش و آدم حسابیه؟
      هر چیزی را با این لحن بگویید مسخره می‌شود،
      حکم من این نبود، از آنچه من گفتم این منتج نمی‌شود که هرکس ظاهری آراسته دارد فلان است و هرکس ظاهری ژولیده دارد بهمان. این بود که اصولا فردیت مستقل با اهمیت دادن به نظر دیگران در تعارض است. آدم واقعا باهوش، کسی که واقعا تحصیل کرده(و نه کسی که تحصیل او را کرده)و کسی که در یک کلام سرش به تنش بیارزد، برای خوش‌آمد دیگران روزی نیم ساعت جلوی آینه وقت نمی‌گذارد چون اصولا برای نظر دیگران آنقدر احترام قائل نیست، نه آنکه «اصلا» احترام قائل نباشد_که البته این تیپ آدم هم زیاد دیده‌ام_، «آنقدر» احترام قائل نیست که آسودگی خیال خود را برای آنها به خطر بیاندازد.

      هزاران استثنا برای این حکم هست، مثل کسانی که برای خوش‌آمد خودشان این کار را می‌کنند و..، برای همین هم ابتدای آن پست گفتم این نظری‌ست بسیار کلی‌گویانه. پیرو ِ این تز ممکن است آنچه شما در بخش دوم پیام خودتان گفتید هم اصالت پیدا بکند، اینکه آدمهای خوش‌تیپ و کلا از نظرگاه اجتماعی «پسندیده» آدم‌هایی هستند که تائید برای بودن آنطورکه هستند را نزد دیگران جستجو می‌کنند.

      ولی من چنین عقیده‌ای ندارم، این ارائه‌ی یک باور نیست، ارائه‌ی درک من از واقعیت اجتماعی ِ ایران بود.(یعنی من فکر نمی‌کنم که این حالت «درست/نادرست» مسائل است، هیچ موضعی نگرفته‌ام، بلکه می‌گویم این حالت «موجود» مسائل است.). مثلا در اروپا کروات بخشی از لباس رسمی مردم است، اما در ایران نوعی اعلام تعلق به یک طرز فکری خاص، طبقه‌ی اجتماعی خاص و روش زندگی ِ خاص.

      خیلی از لامذهبان عزیز نه پوپر و فوکو رو میشناسند نه چایکوفسکی!! فکر نمیکنم تغییر مذهب برای کسی بازی بوده باشه که بخواد از مد تبعیت کنه!! برای بازی و سرگرم شدن و روی مد بودن و جلب توجه خیلی کارهای دیگر هم میشه کرد...
      تغییر مذهب یا لامذهبی که برابر با خردگرایی نیست، آدمی که اندیشیده مذهب را ترک کرده می‌شود خردگرا، و خردگرای لامذهبی که به طور سیستماتیک نقش مذهب در جامعه را انکار می‌کند و قصد همراه کردن باقی مردم با خود را دارد اسمش می‌شود روشنفکر ِ لامذهب.

      مشکل من پیروی کردن یا نکردن از مد نیست، ما در جهان لطیفه‌ها زندگی می‌کنیم، و یکی از لطیفه‌های موجود هم مُد شدن تقبیح ِ پیروی کردن از مد است! کلا با هیچ «باور» یا «عمل» به خصوصی مشکلی ندارم، جلب توجه، مدگرایی، خریت، مذهب زدگی و مذهب گریزی.. یک بار در تاپیک «چگونه به باورهای امروز خود رسیدید» گفتم که مشکل ِ من با نوع برخورد ِ انسان ایرانی با عقایدش است نه چیستی ِ آنها، افراط و تفریط تا سرحد جنون. در این مملکت حد وسط و یک قشر ِ قدرتمند از آدمهای میانه‌رو وجود ندارد(مثلا کسی که مسلمان نیست، اما هر مسلمانی را یک راس الاغ نمی‌پندارد، یا کسی که مسلمان است و خواستار اعدام هرکس به ریش پیامبرش خندید نیست). آدمهای متعدد این چنینی در ایران هستند، اما نتوانستند یک گروه عینی اجتماعی را تشکیل بدهند.
      زنده باد زندگی!

    14. 2 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Nocturne (05-15-2011),sonixax (05-15-2011)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •