
نوشته اصلی از سوی
مزدك بامداد
آهان،
این نشد
tu quoque
این،
ad hominem
این هم نشد، این
Appeal to Force
تقیه دیگران تقصیر ما نیست که !!

نوشته اصلی از سوی
مزدك بامداد
بیجاست، همین است که میگوم که توان جداسازی چم های باریک را ندارید:
این گزاره که سودابه در پاسخ اورده، دارای دو برداشت است:
سودابه- تو خودت هم هفته پیش در صف مترو همینکار رو کردی، نکنه یادت رفته=
1- تقلب در صف اتوبوس بد نیست، چون تو خودت اینکار را کردی (= سفسته)
2- تو که خودت متقلب هستی ، سزامندی نکوهش مرا نداری: تو یکی خفه شو ( فرنودین)

نوشته اصلی از سوی
مزدك بامداد
ما میگوییم که یک دزد،
سزامندی[٢] فرامنشیک برای نشستن در جایگاه والای
داوری و نکوهش را ندارد!
خب اگر انشالاسپاگتی این حرف آخر است که:
The main thing to keep in mind is the distinction between argumentation and testimony. The whole point of logic is to develop techniques for evaluating the
cogency of arguments independently of the arguer's identity. So, ask the question: is the person being criticized arguing or testifying? Are reasons being presented, or must we take the person's word for something? If the person is arguing, the
argument should be evaluated on its own merits; if testifying, then credibility is important
یک نکتهیِ جالب اینکه استدلال اخلاقی همچنان یک استدلال است !!