منهم خوشحالم که دوباره در جمع دوستان هستم.
چیزی که من با آن مخالفم اینست که دشواریهای امروز بشر را به مذهب تقلیل بدهیم. قطعا یکی از بزرگترین مشکلات و چالشهای ِ ما رادیکالیسم ِ مذهبیست(چیزی که پیشتر به آن اشاره کردم)، در آمریکا مردم به مذهب رأی میدهند و حتی در فرانسه سر و کلهی کسانی پیدا شده که از بازگرداندن هویت مسیحی به آن کشور سخن میگویند. به نظر میرسد مذهب پس از دو قرن تحمل حمله، دست به ضدحملهای همه جانبه و (متأسفانه) قدرتمند زده. وانگهی من اینرا بخشی از مشکل میدانم نه دلیل ِ آن، سوالی که ما باید بپرسیم اینست که چرا در هجمهی اطلاعاتی ِ بیسابقهای در تاریخ بشر، اکثریتی از مردم نه فقط ندانستن را انتخاب میکنند، بلکه حاضرند برای دفاع از آن بکشند و کشته شوند. اینهم هست که فراموش نباید بکنیم بزرگترین فجایع ِ تاریخ بشر در نظامهایی مذهب گریز، یا دستکم سکولار اتفاق افتادند. نازیسم چه مایه علمی و علمگرا نبود اما نظامی سراسر مدرن و مذهبزدوده محسوب میشد، و کمونیسم حتی بار علمی ِ قدرتمندی داشت(تازه چهل سال پس از مرگ مارکس نخستین نقد ِ قدرتمند فلسفی به او اتفاق افتاد و انتقادات اقتصادی حتی مدت بیشتری طول کشید).
راسل عزیز جای ِ دیگری نمیشود این حرفها را زد، چون اسلامگرا زیاد است و فضا آلوده و انتقاد از مدرنیته اینطور تعبیر میشود که چون روشنگری به کورههای آدمسوزی ختم شد و حتی کسی مثل هیدگر به دفاع از نازیسم پرداخت پس برویم پیش پای ِ آقا زانو بزنیم و دختر 9 ساله صیغه بکنیم!

















































پاسخ با گفتآورد