Alice(12-02-2013)
اوه اوه مثل خیلی دیگر از مذهبی ها رفتی توی حال و هوای شعار و مورچه گاز گرفتگیا
نه عزیزم بنده به القاب خاصی متوسل نشدم، بلکه دلیل آوردم، دلیل روشن و منطقی، و بعد خواستم اشاره کنم به اینکه کسانی که اینطور دلایل رو نبینن از هوش و خرد بالایی برخوردار نیستن.
شما هم بجای تعصب و توسل به باورها و شعارها و تبلیغات کور دینی میتونستید این دلیل روشن و منطقی رو بفهمید و اگر جوابی با منطق و سند درخوری داشتید بدید.
ضمنا ما که مواهب و جیره و مواجب و شتری چیزی نصیبمون نشده از این حرفا. بلکه بخاطرش شاید باید هزینه های سنگینی هم بدیم. خود دین هم که بقدر کافی گسترده و پیچیده و پرهزینه و شاق هست.
اصولا مخاطبان عمدهء ادیان و مذاهب، توده ها و عوام بوده و هستند.
سربازانشان!
وگرنه کدام ذهن قدرتمندی، کدام هوشمند، کدام خردمندی، کدام دانشمندی میتواند به این سادگی ها این همه ادعاهای بی پایه و متناقض و بعضا مزخرفات محض را که به اسم گفته ها و فرمانهای خدا و اولیا در ادیان و مذاهب آمده اند باور کند و بپذیرد؟
چرا میان دانشمندان در این زمینه هیچ اکثریت و توافقی وجود ندارد؟
چرا میان دانشمندان و هوشمندان و کسانی که تحصیلات و هوش بالا دارند اینقدر از نظر آماری تعداد زیادی افراد آتئیست، اگنوستیک، و افرادی با باورها و تفاسیر و مکاتب ماورایی و دینی خاص و سفارشی وجود دارد؟
آیا چیزهایی که بنده میگویم روشن نیست؟
برای خود من که به تجربه و عقلم در زندگی هر روز روشن تر شده است که اینطور است.
هرچند این به معنای نفی اساسی و کلی خدا و ادیان و پیامبران نیست (من خودم بارها گفته ام که از نظر احتیاط هم که شده سعی میکنم حداقل به مشترکات میان ادیان پایبند باشم - در این مشترکات مشکل زیادی وجود ندارد از نظر منطقی).
حال باز شما بیایید با شعارهایتان، با تهمت های کلیشه ای تان، مثل استکبار و نمیدانم مغلطهء مشابه آوردن از گذشته (بجای سند و استدلال و اثبات منطقی)، و غیره.
همین ذهن ناکارا و رفتار ناروای شما در مذهبیون آمار بسیار بالایی دارد، و خب عجیب هم نیست که یک منشاء آن خود مذهب و روش تفکری که ارائه میدهد باشد.
اما آدمی خود میداند، چون اصل عقل و منطق را بطور ذاتی میدانیم، که اینها همه تلقین و بی پایه هستند.
به مرور متوجه این خواهیم شد اگر بخواهیم.
ویرایش از سوی folaani : 12-02-2013 در ساعت 09:55 AM
بنده خودم سالها پیش یک زمانی در دفاع از خداباوری، ماوراء، و دین و پیامبران و آموزه ها و فرمانهای مذهبی فعالیتهایی میکردم و با مخالفان درگیر میشدم. اما سرانجام درمقابل مخالفان کم آوردم و دست خویش را عملا خالی دیدم. البته تقریبا خالی. و متوجه شدم که این همه تبلیغات و تلقین و تقلید که ما را با آنها پر کرده اند، چقدر توخالی و پر از دروغ و پنهان کاری و سانسور بوده است.
این بود که دیگر از دفاع از این مسائل دست کشیدم.
خب آدمی چطور میتواند مدام به این بی منطقی ها ادامه دهد؟
چطور وقتی سند و استدلال کافی و قویتری نداریم، روی چیزی پافشاری کنیم؟
خدا و دین، حقیقت، چطور میتواند اینقدر متناقض باشد؟
پس مشکلی درکار است.
مشکلی یا مشکلاتی.
مشکلاتی اساسی.
اینکه چیست و چطور حل میشود دقیقا نمیدانم، شاید هیچوقت هم نتوانم، اما حداقل دیگر مزخرف نخواهم گفت و خودم را مسخرهء این ادعاهای باستانی و تکراری بی مایه درمورد خدا و دین نخواهم کرد!
فکر نمیکنم خدا هم اگر وجود داشته باشد و واقعا خردمند و منطقی و نیک باشد، از این بابت از من خرده ای بگیرد.
منطقا نباید اینطور باشد!
پس من فکر میکنم اگر خدایی هم هست، باید در اصل طور دیگری، چیز دیگری، باشد.
من نمیدانم چرا ادیان اینقدر با چنان خدایی در تناقض هستند، اما این چطور دلیل بر چه چیز دیگری میشود؟
آیا باید به خدایی باور بیاورم که با عقل و منطق و وجدانم سازگاری کافی ندارد؟
آیا خداوند خودش عقل و وجدان ما را آفریده است و بعد شرط رستگاریمان را کنار گذاشتن و مخالف آنها عمل کردن قرار داده است؟
نه اینکه بگوییم لزوما در همه چیز و همه مراحل میان عقل و وجدان ذاتی انسان و دین تضاد وجود دارد، اما این تضاد حداقل در بعضی مراحل و چیزها به چشم میاید. مثل همین که در قدم اول میفهمیم وجود و صفات خدا و منشاء ادیان آنقدرها هم روشن و اثبات شده نیست.
ویرایش از سوی folaani : 12-02-2013 در ساعت 09:59 AM
منهم اول از دست مخالفان عصبانی میشدم.
اما به مرور و سرانجام فهمیدم که بجایش باید از دست آخوندها و اسلامشان عصبانی شوم.
چراکه آنها بودند که مدام با تبلیغات و تلقین هایی توخالی، و با سانسور واقعیات مخالف زیادی که در جهان هست، مرا دارای آن تصورات نامنطبق با واقعیات کرده بودند.
تصوراتی که در یک جهان باز و آزاد و برخورد با افکار مخالف، به تدریج، اما نسبتا سریع، فرو میریختند، و مرا تنها میگذاشتند.
یک زمانی به خود میایی و میبینی فکر میکردی چیز زیادی داری، حداقل در وادی عقل و سند و اثبات، اما در حقیقت تقریبا هیچ چیز نداری!
سعی نه... حتما باید این کار رو بکنید و گرنه حرف مفت زده اید !!
وقتی به قرآن استناد میکنید برای پاسخ ، یعنی همه اون مراحلی که گفتم رو باید طی کرده باشید که نکردید پس مصادره به مطلوب است !! احتمال وجود خدا دیگه چه صیغه ایه...
خودت هم میدونی داری جک میگی و مصادره به مطلوب کردی !! خدای احتمالی
شما اول برو آداب بحث کردنو یاد بگیر بعد بیا اینجا حرف بزن...
خوب شد بی انصافی نکردی و ما رو از علم بیکرانت بی نصیب نذاشتی !! با این مثلا نقدی که شما کردی (که در واقع پهلوان پنبه ای بیش نبود) فهمیدم کلا از مرخص هم مرخص تری و من نباید از افرادی مثل شما انتظار زیادی داشته باشم برای فهم مطالب...
sonixax (12-02-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)