
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
sonixax (11-22-2013),undead_knight (11-24-2013),مزدك بامداد (11-22-2013)

نمی دانم منظورتان از پیشبینی چیست، منظور من هم از قانون فرگشت همین چیزی است که شما می گویید؛ یعنی مجموعه ای از عملکردهای فیزیکی، شیمیایی و ... که نتیجه آن دنیای امروز ماست، اگر دلیل علمی دارید که این عملکرد تنها یکبار زمینه عمل کردن داشته بحثی نیست و الا تا اطلاع ثانوی چاره ای جز پذیرش به قول شما تئوری فوت و گل نیست.
سخن اتان را درست نگرفتم, ولی میسُهم یک چیزی در این مایهها میگویید که اگر هومن
از جانوران پستتر فرگشته, پس چرا این فرگشت را هرروزه نمیبینیم, که این را پاسخیدیم:
١- اگر امروز یک جانور پستتر, به جانور پستی بفرگردد که در آینده خود میشاید به هومن بفرگردد, ما نمیتوانیم همین امروز این جانور را بازشناسیم, زیرا توان پیشبینی ما مرزمند است و این پلههایِ فرگشت را نمیتوانیم برایانیم.
٢- سامههایی که مایهیِ فرگرداندن جانوران میشوند خود دگران هستند: امروز شاید سامههایی که جانور پستتر —> جانور پست —> هومن بفرگردد را دیگر نداشته باشیم, چیزیکه چند میلیون سال پیش پیشامدانه داشتهایم.
باز هم شاید !
این حرف شما با باورتان مبنی بر در جریان بودن فرگشت در زمان اکنون در تناقض است.
به هر حال فاصله بین آنچه امروز پیش روی ماست باید آنچه می توانست باشد، بسیار زیاد و این فاصله قابل چشم بوشی نیست.درسته, اینکه ما چیزها را دستهمیبندیم (گونهیِ هومن, گونهیِ پستانداران, ...) تنها نگرش درونی ما از فربود بیرونی ما است, اگر نه میتوانید هر هومنی
را یک جانور یگانه و بیهمتا بیانگارید که تنها سازگاری بالایی با دیگر هومنان دارد و میتواند
براهِ آنها باز هومنهای نوتری پدید آورد ( و گاه هم نمیتواند, از روی کاستومندی ژنتیک).
این سازگاری را ب.ن. میان اسپ و خَر هم امروز داریم, که جفتگیری ایندو میشود اَستر که فرگشت اینجا دیگر ایرنگ میدهد , زیرا استر نمیتواند خود زادآورد!
در ضمن آیا آنچه میان اسب و الاغ اتفاق می افتد در میان دو نوع انسان نیز قابلیت اتفاق دارد؟
اگر مبنای حرف شما درست باشد باید انتظار این اتفاق را داشته باشیم.

بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)