• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 2183

    جُستار: گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم

    Threaded View

    1. #10
      دفترچه نویس
      Points: 83,861, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.8%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      HE
       
      Empty
       
      Dariush آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2012
      ماندگاه
      No man's land
      نوشته ها
      3,040
      جُستارها
      30
      امتیازها
      83,861
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,020
      از ایشان 8,977 بار در 2,888 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      60 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
      این هم که نوکران و رسانه ها
      و شیفتگان و گول خوردگان سرمایه ، دارند از "جنایت" های کمونیسم می نالند،
      برای این نیست که دلشان به روزگار ان مردم و ان ستمدیدگان گرایندی میسوزد،
      آنها در پی انند که هرگونه کنش در راستای بستن دست بهره کشان، در تخم خفه
      شود کسی جلوی راه بهره کشی ها و چپاول های انان را نگیرد. ما نمیتوانیم
      از ترس شانتاژ خاموش بمانیم، زمانی که گفته میشود که استالین ، مانند خودشان
      مفت خور و در پی پول و پله بوده، و هتّا اگر به ما استالینیست هم بگویند، از
      فرهود پدافند کرده و از فروزه های نیک استالین هم سخن خواهم گفت. اینکه
      هیچ دارایی گرد نیاورد، همواره در نبرد با نیروهای تزاری و واپسگرا بود،
      جوانی اش را در زندان سیبری و گریز از پلیس و یاری به باهماد کمونیست
      و کارگران گذراند و با سازماندهی بزرگ، برای نمونه شهر استالینگراد را
      در جوانی اش از دست نیروهای واپسگرا درآورد ( و از اینرو این شهر بنام
      وی شد). با المان نازی پیمان نامه بست تا آن دیوانه را از مرزهای خود
      بدور نگه دارد تا بتواند بنمایه پدافندی کشور را نیرومند سازد، (و خودش
      گمان میکرد که تا سال ١۹۴٢ زمان دارد) او ساختاوری کشور را با جهشی
      بزرگ و نوسازماندهی سرایداشت، که با ناسازگاری گروهی روبرو شد، به
      پیش برد و سنگ پایه ی اَبَرکشور شدن شوروی را نهاد. در این میان ناچار
      گروهی ناخرسند و کارشکن هم که از ارزشهای گذشته آویزان بودند، از
      میان رفته یا گوشمالی شدند. دگرگزین آنهم این بود که این کارها نمیکرد و
      شوروی از هیتلر شکست میخورد که آنگاه میگفتند چه آدم خوبی ولی خوب،
      هیتلر برنده شده بود و همه ی دستاورد های همبود گرایانه که امروزه از
      سر انها داریم را نداشتیم. همواره از بالای سر او شمشیر بیمداد نیروهای
      دشمن بیگانه و نیروهای درونی بجای مانده از تزاریسم آویزان بود و این
      نه تنها او بساکه همه کمونیست هارا به بدگمانی و درشتی دچار کرده بود.
      میرگ و میر همه جا همراه کمونیست ها بود و هنوز هم هست. هتّا لنین هم
      ترور شدو از زخم ان گلوله اندکی دیرتر جان سپرد. استالین نه تنها دارایی ای
      گرد نیاورد، بساکه همواره جان خود و خانواده اش را سپر کشور شوروی
      نمود، زمانی که ورماخت هیلتر به دروازه های مسکو رسید، بیشتر کشوریان
      را به اورال فرستاد ولی خود دلیرانه در مسکو ماند تا مردم دلگرم و امیدوار
      باشند. پسر خودش هم در جنگ با آلمان ها بود ( بسنجید با اخوند ها که نه
      خود و نه فرزندشان را به جبهه نفرستادند مگر برای روضه خوانی آهنگرانی)
      و این پسر بدست المان ها گرفتار شد و آلمان ها پیشنهاد دادند که پسر او
      را برابر فیلدمارشال فون پاولوس باز پس دهند ولی او گفت که نمیتواند یک
      "سرباز ساده" را با یک فیلدمارشال تاخت بزند و اندکی دیرتر، پسرش در
      اردوگاه گرفتاران جنگی به تیر المان ها کشته گردید.
      مزدک گرامی به قول خودتان هوش کنید هیچکدام این نوحه ها هرگز توجیحی برای جنایات استالین و آن رذالتها نمیشوند. در آن لینکی قبلا گذاشتم گوری یافته شده که ۱۱۰۰ نفر در آن تیرباران شده و دست جمعی دفن شده بودند و تمام اینها سال ۱۹۳۷-۱۹۳۸ رخ داده است. زمانیکه جنگی در میان نبوده. اینکار مشخصا یکی از جنایتهای پرشما دیگر استالین است که صرفا در جهت ارعاب و وحشت انجام شده است وگرنه مخفیانه و به آن شکلی غیرانسانی و رذیلانه شهروندانش را نمیکشت. تصویر زیر میدانید مربوط به چیست :
      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: vlcsnap-2013-11-10-03h48m53s80.png
دیدن: 59
حجم: 229.4 کیلو بایت



      در اینجا نخست وزیر تبعیدی لهستان به استالین لیستی از آفیسرهایی که در زمان اشغال لهستان توسط شوروی اعدام شده بودند و ناپدید بودند را میدهد و از او میخواهد که در مورد سرنوشت اینها توضیح دهد. استالین همه اینها را بیشرمانه و با دروغگویی تکذیب میکند. اما در سال ۱۹۹۲ یلتسین حکم اعدام آن آفیسرها را با امضای خود استالین رو میکند :
      برای دیدن سایز بزرگ روی عکس کلیک کنید

نام: vlcsnap-2013-11-10-03h55m28s211.png
دیدن: 49
حجم: 273.9 کیلو بایت

      پس از آنکه لهستان را میان خود و هیتلر تقسیم کرد مرتکب چنین جنایتهای جنگی کثیفی نیز شد. در مورد این چیزها سخن بسیار است اما این شما بودید که از روز نخست خود را مدافع سیستم استالینی-کمونیستی معرفی کردید و گفتید ایرادها و اشکالات عمو استالین را ما باید خودمان کمونیستها در میان خود حل کنیم و اجازه ندهیم که دیگران پررو شوند:)))

      پیرامون پیمان او با هیتلر هم سخن زیاد است و گمانه دیگر و قوی تر این است که او میخواست که نخست آلمان اروپا را بگیرد سپس او با شکست دادن آلمان کل اروپا را تصرف کند. پس ما نمیتوانیم اینجا با قطعیت بگوییم هدف او از این پیمان با هیتلر چه بوده. دیگر آنکه نگهداشت کشور از تازش بیگانگان تنها هنر او نبوده و همین حکومت تزاری که پیاپی آن را میکوبید سالها پیش از استالین, روسیه را از دست ناپلیون با آن همه قدرت و لشکر نجات داد.
      بنابراین به جای این نوحه هایی که شبیه به داستانهای رشادتها و دلاوری ها و عدالت خواهی های آخوندها از علی و حسن و حسین است اینها را برایمان توجیه کنید.
      بیهوده نیست که
      هم اکنون هم او در نگرسنجی ها میان مردم روس ، در جایگاه یکی از
      پسندیده ترین رهبران تاریخی روسیه جای دارد.
      این سفسطه را هم که دوستتان اسمش را خوب میداند.

      پس میبینید که سخن
      گفتن از دور و داوری از ایستار اینده به ایستار گذشته، در زمانی که به پر قو خو
      گرفته, و بزرگترین نبرد زندگی مان زدن تخته کلید و چس ناله در اینترنت است,
      نارواست، بویژه اینکه کار پروپاگاندیست های سرمایه و پیروزمندانی باشد
      که تاریخ را بسود خود از نو مینویسند !
      این هم سفسطه ای دیگر (اگر گفتید اسمش چیست؟) البته ما به ادبیات کمونیستی آشنا هستیم و به خوبی میدانیم که در این ادبیات تنها چریکها و وفداییان و آنها که در جنگ و نبرد بوده اند حق سخن گفتن و اظهار نظر دارند و شاید سخنشان پذیرفته شود و آنانکه در خانه خود نشسته اند بهتر است خفه خون بگیرند.
      Confusion will be my epitaph
      As I crawl a cracked and broken path
      If we make it we can all sit back
      And laugh
      But I fear tomorrow I'll be crying,
      Yes I fear tomorrow I'll be crying
      .Yes I fear tomorrow I'll be crying

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Dariush گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      kourosh_bikhoda (11-10-2013),sonixax (11-10-2013),undead_knight (11-10-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. گفتگو پیرامون فمینیسم
      از سوی shirin در تالار زنامرد
      پاسخ: 516
      واپسین پیک: 03-29-2020, 07:36 PM
    2. گفتگو پیرامون فمینیسم
      از سوی shirin در تالار هماندیشی
      پاسخ: 161
      واپسین پیک: 03-15-2013, 08:51 PM
    3. مازوخیسم / سادیسم / لذت‌جویی و ...
      از سوی yasy در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 6
      واپسین پیک: 01-20-2013, 08:03 PM
    4. جایگاه فرهنگی ملت ایران در مقایسه با ملل دیگر
      از سوی Nocturne در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 8
      واپسین پیک: 09-12-2012, 11:17 PM
    5. سکولاریسم و روشنفکر دینی
      از سوی Russell در تالار سیاست و اقتصاد
      پاسخ: 27
      واپسین پیک: 09-12-2012, 07:00 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •