گویا شما چگونه بودِ غالبِ کمونیستها ( که کیفیتِ آن کاملا مرتبط با نگرشِ ایدئولوژیکِ خودشان است) را چیزی جدا از خودِ کمونیسم میدانید و باور نمیکنید اینها از جایی در درونِ همان کمونیسم نشات گرفته باشند، پس اصلا مهم نیست که تمامِ کمونیستهای جهان هم ضدناسیونالیسم باشند. گویی بیماریِ فمنیستها به شما نیز سرایت کرده!
بیش از ما را نخندانید دیگر.
مبارزه با بردهداری یک ارزش است. آنچه از مبارزه با بردهداری در تاریخ دیدیم یک روش بود. به تقارن، مبارزه با سرمایهداری و بهرهکشی، برای من یک اصل است، کمونیسم اما یک راهکار است. حالا باز بیایید برای ما داستانِ کلثوم ننه بسرایید که اگر من با کمونیسم مخالفم، حتما طرفدارِ سرمایهداری و بهرهکشی هستم. جهانِ دو قطبیِتان برای من حقیقتا سرگرمکننده است.