اهم عقاید و مبانی اندیشه اشاعره
۱- اعتقاد اشاعره در مورد عقل:
اشعری اعتماد و اتکاء مطلق به عقل را جایز ندانسته و معتزله را در این مورد سرزنش میکرد. او در زمینهی اعتماد به عقل جانب میانه را گرفته و مذهب اوسط را اختیار کرد، در این باره
شهرستانی از قول اشعری نقل کرده که:
معرفت خدا به عقل حاصل شود و به
شرع واجب گردد.
[۱۱]
۲-
صفات خدا:
از نظر اشاعره
خداوند قدیم است و صفات او یعنی
علم،
قدرت،
اراده،
حیات،
سمع،
بصر و
کلام همه قدیمند و در مجموع
قدمای هشتگانه را تشکیل میدهند.
[۱۲]
۳-
رؤیت:
اشاعره معتقدند
خداوند موجود است پس قابل
رؤیت است. اما در عین حال نباید برای خدا
جهت،
مکان،
صورت و... تصور کرد و او را در مقابل خود فرض کنیم.
[۱۳]
۴- افعال انسان و
مساله ی کسب:
اشعری معتقد است خداوند خالق افعال است و انسان تنها کسب کننده فعلی است که خداوند آنرا به دست این انسان ایجاد میکند. وی خود معتقد است: «
حقیقت در نزد من این است که معنای اکتساب و کسب کردن، وقوع فعل همراه و هم زمان با
قوه حادث است. پس کسب کننده فعل کسی است که فعل همراه قدرت در او ایجاد شده است.»
[۱۴]
۵-
تکلیف مالایطاق (تکلیفی فراتر از قدرت انسان):
به گفته شهرستانی اشعری تکلیف مالایطاق را جایز دانسته است.
[۱۵] یعنی رواست خداوند بنده ای را مامور به امری نماید که از حوزه ی توانایی او خارج است. مثلا انسانی بدون بال امر به پریدن مثل پرندگان شود.
۶-
حسن و قبح اعمال:
اشاعره
ملاک حسن و قبح اعمال را شرع دانسته اند. یعنی هر چیزی که
شارع بدان امر کرده حسن است و هر چه از آن نهی کرده قبیح است.
۷-
ایمان:
از نظر اشعری ایمان
تصدیق به دل است. اما
اقرار به زبان و عمل به
ارکان دین از جمله ی
فروع ایمان است. اشعری می گوید ایمان توفیقی است که خداوند به بنده هایش عنایت میکند و منظور از
توفیق آفریدن قدرت بر
طاعت است.
[۱۶]
۸- مرتکب کبیره مومن است یا کافر؟
به اعتقاد اشاعره اگر کسی
گناه کبیره مرتکب شود، نمیتوان او را مومن ندانست اصولا تعین
تکلیف برای چنین مواردی از عهده ی انسان خارج است و باید آنرا به خدا واگذار کرد.
[۱۷]