• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 85

    جُستار: آیا این گفته قرآن معجزه است؟

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      بسیاری از مخالفت ها با دین بر اساس همین نقل قول هاست اگر صحیح نیست مستند مخالفت نیز نمی تواند قرار گیرد.
      من تا جایی که خاطرم هست این دینداران و مسلمین هستند که ادعاهای بسیار دارند، از جمله:
      1-فردی بنام محمد ابن عبدالله وجود داشته.
      2-او با خدا در ارتباط بوده
      3-تمام اعمال او مطلقا خوب بوده (معصوم بوده)
      4-او معجزه میکرده.
      5-قرآن سخنان محمد است که از طریق وحی به او الهام میشده.

      برخلاف ادعای شما، نامسلمانان لازم نیست ادعایی ایجابی کنند، تنها اینکه نشان دهند هیچ دلیلی برای باور به گزاره‌هایِ بالا وجود ندارد کفایت میکند.
      مثلا در مورد معصوم بودن محمد، من تنها میتوانم به وجود چیزی بنام معصومیت شک کنم، مخصوصا کسی که بنا بر کتب نوشته شده توسط خود مسلمانان از برده فروشی تا آدم کشی تا سرقت کاروان و... را انجام داده.نیازی نیست من ادعای مضحکی در حد ادعای مسلمین کنم مبنی بر اینکه "تمام اعمال محمد بد بوده".
      برای من حقیقتا جالب خواهد بود اگر کسی رویکرد شکاکانه پیش بگیرد و مثلا وجود محمد را منکر شود و ادعای مسلمانی کند.میبینیم که با توجه به ادعاهای گزاف دینداران، سخنرانی آنها درباره‌یِ شکاکیت را چیزی نمیتوان معنی کرد جز خدعه‌ای مذبوحانه برای دفاع از اسلام و نیاز به دادن ظاهر خردگرایانه و احساس خطر در شرایط امروز.

      شما که بدرستی سخن از استناد تاریخی آوردید بد نیست تعدادی از گزاره‌هایِ بالا را (منهی اولی) به ما به شیوه‌یِ تاریخی (و نه بر اساس صغری و کبری چیدن به شیوه‌یِ اسکولاستیک و فلسفه‌یِ اسلامی و اینها) ثابت کنید یا حداقل نشان دهید که احتمال درستی آنها بیشتر از احتمال درستی نقیضشان است.بلکه ما هم به راه راست هدایت شویم !!
      ویرایش از سوی Russell : 10-11-2013 در ساعت 07:13 AM
      sonixax and سورنا like this.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    2. 5 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-11-2013),Soheil (10-11-2013),sonixax (10-11-2013),مزدك بامداد (10-12-2013),سورنا (11-03-2013)

    3. #2
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      من تا جایی که خاطرم هست این دینداران و مسلمین هستند که ادعاهای بسیار دارند، از جمله:
      1-فردی بنام محمد ابن عبدالله وجود داشته.
      2-او با خدا در ارتباط بوده
      3-تمام اعمال او مطلقا خوب بوده (معصوم بوده)
      4-او معجزه میکرده.
      5-قرآن سخنان محمد است که از طریق وحی به او الهام میشده.


      برخلاف ادعای شما، نامسلمانان لازم نیست ادعایی ایجابی کنند، تنها اینکه نشان دهند هیچ دلیلی برای باور به گزاره‌هایِ بالا وجود ندارد کفایت میکند.
      نگفتم در ادعای ایجابی تکیه بر نقل قول می کنند، بلکه پایه انکار خود را بعضا بر همین نقل قول ها قرار می دهند.
      2- برای یک نفر مثل من محمد ص حکم انسان ایستاده بالای چاه با طنابی در دست را دارد که من چاره ای جز گرفتن طناب او ندارم و الا ته چاه خواهم مرد.
      3- با توجه به اینکه اخلاق از دید شما نسبی است راهی برای اثبات و نفی معصومیت ایشان وجود ندارد.
      4- اینکه معجزه می کرده یا نمی کرده برای من مهم نیست همانطور که گفتم من مجبورم با استناد به صرف ادعای او (که عقل نافی آن نیست) حرفش را بپذیرم.
      5- ظاهرا در اینکه قرآن سخنان محمد ص است شکی نیست آنچه مشکوک است استناد سخنان او به خداست.
      مثلا در مورد معصوم بودن محمد، من تنها میتوانم به وجود چیزی بنام معصومیت شک کنم، مخصوصا کسی که بنا بر کتب نوشته شده توسط خود مسلمانان از برده فروشی تا آدم کشی تا سرقت کاروان و... را انجام داده.نیازی نیست من ادعای مضحکی در حد ادعای مسلمین کنم مبنی بر اینکه "تمام اعمال محمد بد بوده".
      مهم این است مستند شما نقل قول است که اگر از گلچین کردن این نقل قول ها پرهیز کنیم برآیند آن اثبات نبوت محمد ص است.
      برای من حقیقتا جالب خواهد بود اگر کسی رویکرد شکاکانه پیش بگیرد و مثلا وجود محمد را منکر شود و ادعای مسلمانی کند.میبینیم که با توجه به ادعاهای گزاف دینداران، سخنرانی آنها درباره‌یِ شکاکیت را چیزی نمیتوان معنی کرد جز خدعه‌ای مذبوحانه برای دفاع از اسلام و نیاز به دادن ظاهر خردگرایانه و احساس خطر در شرایط امروز.
      متوجه نشدم چطور می شود مدعی مسلمانی منکر وجود محمد ص شود.
      چه احساس خطری در شرایط امروز می شود؟

    4. یک کاربر برای این پست سودمند از کوشا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (10-11-2013)

    5. #3
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      نگفتم در ادعای ایجابی تکیه بر نقل قول می کنند، بلکه پایه انکار خود را بعضا بر همین نقل قول ها قرار می دهند.
      2- برای یک نفر مثل من محمد ص حکم انسان ایستاده بالای چاه با طنابی در دست را دارد که من چاره ای جز گرفتن طناب او ندارم و الا ته چاه خواهم مرد.
      3- با توجه به اینکه اخلاق از دید شما نسبی است راهی برای اثبات و نفی معصومیت ایشان وجود ندارد.
      4- اینکه معجزه می کرده یا نمی کرده برای من مهم نیست همانطور که گفتم من مجبورم با استناد به صرف ادعای او (که عقل نافی آن نیست) حرفش را بپذیرم.
      5- ظاهرا در اینکه قرآن سخنان محمد ص است شکی نیست آنچه مشکوک است استناد سخنان او به خداست.
      1-این گزیده‌ها از تاریخ اسلام مورد استفاده است، چرا که مسلمانان ادعاهای بسیاری دراینباره کرده‌اند ، طبیعیست که منکرین در مرحله‌یِ اول با اتکا به روش مسلمین با این مطالب برخورد میکنند و البته دچار شک میشوند.کل پروپاگاندای اسلام تا کنون بر این بوده که روایاتی از اعمالی که از نظر مردم پسندیده و اخلاقی ست برای عوام تعریف میکرده‌اند، درباره‌یِ عصمت و جوانمردی و بزرگواری و نوعدوستی و حکمت آنها افسانه سرایی میکردند، آنهم با اسناد به روایاتی که بسیاری از آنها از نظر تاریخی قابل مقایسه با همانهایی که گفتید کفار استفاده میکنند نیستند.طبیعی‌ست در چنین پیش زمینه‌ای چنین بخشهای ازی تاریخ اسلام برای افرادی که دچار شک شده‌اند این اندازه مهم شود.

      2- این که نوشتید استدلالی بررای دفاع از ارتباط محمد با خداست؟!!!!!!

      3-من گمان نمیکردم با چنین سخنان آخوندی از طرف شما مواجه شوم، نخست اینکه این ادعا که هر کس مسلمان نیست یا دین ندارد بیاخلاق است (منظور مسلمین و استفاده‌یِ غلط انها از اخلاق نسبی) همانطور که گفتم سخنی ست نادرست و البته غیرقابل دفاع. گذشته از این اصلا اینکه دید من از اخلاق چیست اینجا فاقد موضوعیت است.
      وقتی مسلمانی ادعا میکند محمد معصوم بوده، یعتی میتواند یک سیستم اخلاقی را تعریف کند و اثبات کند و سپس نشان دهد اعمال محمد مطابق آن بوده.تمام اینها به تعریف مسلمین از اخلاق برمیگردد نه من. والبته اگر قرار است اخلاق بر اساس رفتار محمد تعریف شود و عصمت محمد بر مبنای اخلاق اسلامی‌(؟) است.اینگونه من هم احتمالا میتوانم ادعای معصومیت و پیامبری کنم !!

      4-برای شما را نمیدانم، ولی در اسلام معجزات محمد از باورهای مهم هستند.و البته اگر اینجا معیار شما برای باور این است که چون معجزات منتسب به محمد در تاریخ اسلام منافی عقل نیستند قابل پذیرش هستند، بفرمایید چرا برداشت دوستان درباره‌یِ سلمان فارسی را که منافی عقل هم نیست (حداقل کمتر از شق القمر و غیب گویی و... است) را نیازمند اثبات میدانید؟

      5-با توجه به نحوه‌یِ جمع آوری قرآن و داستان قرآن سوزی و دقت کاتبان هم میشود در دقت تاریخی آن و نسب دادن آنها به محمد شک کرد.درباره‌یِ وحی که خودتان هم گفتید مشکوک است، حالا بفرمایید شما بر چه پشتوانه ای به این گزاره‌یِ مشکوک باور دارید، آیا از نظر شما کسی میتواند منکر دریافت وحی از سوی محمد باشد و همزمان بر اساس تعریف مسلمان هم باشد؟

      از نظر من اگر از سخنان غیر قابل فهم برای دوطرف بگذریم و تمرکز را بر بخشهای قابل فهم بگذاریم بهتر است.
      ویرایش از سوی Russell : 10-11-2013 در ساعت 07:59 PM
      sonixax این را پسندید.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    6. 2 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-11-2013),sonixax (10-11-2013)

    7. #4
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      1-این گزیده‌ها از تاریخ اسلام مورد استفاده است، چرا که مسلمانان ادعاهای بسیاری دراینباره کرده‌اند ، طبیعیست که منکرین در مرحله‌یِ اول با اتکا به روش مسلمین با این مطالب برخورد میکنند و البته دچار شک میشوند.کل پروپاگاندای اسلام تا کنون بر این بوده که روایاتی از اعمالی که از نظر مردم پسندیده و اخلاقی ست برای عوام تعریف میکرده‌اند، درباره‌یِ عصمت و جوانمردی و بزرگواری و نوعدوستی و حکمت آنها افسانه سرایی میکردند، آنهم با اسناد به روایاتی که بسیاری از آنها از نظر تاریخی قابل مقایسه با همانهایی که گفتید کفار استفاده میکنند نیستند.طبیعی‌ست در چنین پیش زمینه‌ای چنین بخشهای ازی تاریخ اسلام برای افرادی که دچار شک شده‌اند این اندازه مهم شود.
      تا حدی حق با شماست؛ برای افراد عادی که چندان اهل استدلال عقلی نیستند تمسک به این نوع امور که بیشتر نقش قرینه دارند نه دلیل، کارساز است اما تکیه اصلی قرآن و روایات بر عقل است و اگر ذکری از این گزیده ها می شود آماده کردن زمینه برای تعقل و تشویق به آن است.

      2- این که نوشتید استدلالی بررای دفاع از ارتباط محمد با خداست؟!!!!!!
      نه، برای دفاع از عملکرد خود این را گفتم؛ افرادی در گذشته و حال مدعی پیدا کردن راه نجاتی برای انسان شده اند من راه محمد ص را دارای نقص کمتر و انسجام بیشتر می بینم، پیمودن این راه هزینه کمتر و در صورت رسیدن به مقصد فایده زیادی دارد اگر هم به مقصد نرسید چیزی از کف نرفته است.
      3-من گمان نمیکردم با چنین سخنان آخوندی از طرف شما مواجه شوم، نخست اینکه این ادعا که هر کس مسلمان نیست یا دین ندارد بیاخلاق است (منظور مسلمین و استفاده‌یِ غلط انها از اخلاق نسبی) همانطور که گفتم سخنی ست نادرست و البته غیرقابل دفاع. گذشته از این اصلا اینکه دید من از اخلاق چیست اینجا فاقد موضوعیت است.
      وقتی مسلمانی ادعا میکند محمد معصوم بوده، یعتی میتواند یک سیستم اخلاقی را تعریف کند و اثبات کند و سپس نشان دهد اعمال محمد مطابق آن بوده.تمام اینها به تعریف مسلمین از اخلاق برمیگردد نه من. والبته اگر قرار است اخلاق بر اساس رفتار محمد تعریف شود و عصمت محمد بر مبنای اخلاق اسلامی‌(؟) است.اینگونه من هم احتمالا میتوانم ادعای معصومیت و پیامبری کنم !!
      من نگفتم هر کس بی دین است لزوما بی اخلاق است؛ حرف من همین است که در انتها به آن اشاره کردید؛ من هر دفاعی که از رفتار محمد ص کنم با استناد به نسبیت اخلاق شما نمی توانید نقصی به دفاع من وارد کنید چرا که لزوما یک فعل اخلاقی در یک دوره زمانی و در یک محیط خاص نمی تواند در برهه ای دیگر از زمان و در محیط دیگر اخلاقی محسوب شود.
      بر اساس سیستم اخلاقی که در اسلام تعریف شده محمد ص معصوم است اما همانطور که اشاره کردید کسی که به سیستم اخلاقی دیگری پایبند است می تواند بر اساس آن ادعای عصمت کند.
      4-برای شما را نمیدانم، ولی در اسلام معجزات محمد از باورهای مهم هستند.و البته اگر اینجا معیار شما برای باور این است که چون معجزات منتسب به محمد در تاریخ اسلام منافی عقل نیستند قابل پذیرش هستند، بفرمایید چرا برداشت دوستان درباره‌یِ سلمان فارسی را که منافی عقل هم نیست (حداقل کمتر از شق القمر و غیب گویی و... است) را نیازمند اثبات میدانید؟
      اتفاقا اسلام نسبت به دیگر ادیان کمترین استناد را به معجزه دارد؛ تا آنجا که فکر کنم به جز خود قرآن، هیچ معجزه دیگری در قرآن به محمد ص نسبت داده نشده است.
      آنچه من ادعا کردم منافی عقل نیست راه ارائه شده توسط محمد ص است نه معجزات منتسب به او.
      در قصه سلمان فارسی چیزی که نیازمند اثبات است معلم بودن سلمان است البته منظور شما را درست متوجه نشدم.
      5-با توجه به نحوه‌یِ جمع آوری قرآن و داستان قرآن سوزی و دقت کاتبان هم میشود در دقت تاریخی آن و نسب دادن آنها به محمد شک کرد.درباره‌یِ وحی که خودتان هم گفتید مشکوک است، حالا بفرمایید شما بر چه پشتوانه ای به این گزاره‌یِ مشکوک باور دارید، آیا از نظر شما کسی میتواند منکر دریافت وحی از سوی محمد باشد و همزمان از نظر شما مسلمان هم باشد؟
      همانطور که عرض شد چاره ای جز پذیرش ندارم اگر شما راه مطمئن تری ارائه کنید من حتما بررسی و در صورت ترجیح آن را انتخاب خواهم کرد در ضمن من شکی در وحی بودن قرآن ندارم، آنجا که گفتم مشکوک است، منظور شک از دید مخالفان است.
      در مورد تحریف قرآن، مسلمانانی که قائل به تحریف شده اند تا آنجا که من می دانم هیچکدام اشاره به اضافه شدن چیزی به قرآن نکرده اند نهایت چیزی که گفته شده کم شدن یا جابجا شدن بعضی از آیات است و این خدشه ای به محتوای کلی قرآن وارد نمی کند.
      از نظر من اگر از سخنان غیر قابل فهم برای دوطرف بگذریم و تمرکز را بر بخشهای قابل فهم بگذاریم بهتر است.
      نمی دانم منظورتان کدام بخش است.

    8. 3 کاربر برای این پست سودمند از کوشا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (10-11-2013),sonixax (10-11-2013),یه نفر (10-12-2013)

    9. #5
      دفترچه نویس
      Points: 166,927, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Community Award
      بدون وضعیت
       
      Empty
       
      Russell آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2010
      نوشته ها
      6,147
      جُستارها
      65
      امتیازها
      166,927
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      19,613
      از ایشان 15,276 بار در 5,851 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      67 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی کوشا نمایش پست ها
      تا حدی حق با شماست؛ برای افراد عادی که چندان اهل استدلال عقلی نیستند تمسک به این نوع امور که بیشتر نقش قرینه دارند نه دلیل، کارساز است اما تکیه اصلی قرآن و روایات بر عقل است و اگر ذکری از این گزیده ها می شود آماده کردن زمینه برای تعقل و تشویق به آن است.


      نه، برای دفاع از عملکرد خود این را گفتم؛ افرادی در گذشته و حال مدعی پیدا کردن راه نجاتی برای انسان شده اند من راه محمد ص را دارای نقص کمتر و انسجام بیشتر می بینم، پیمودن این راه هزینه کمتر و در صورت رسیدن به مقصد فایده زیادی دارد اگر هم به مقصد نرسید چیزی از کف نرفته است.من نگفتم هر کس بی دین است لزوما بی اخلاق است؛ حرف من همین است که در انتها به آن اشاره کردید؛ من هر دفاعی که از رفتار محمد ص کنم با استناد به نسبیت اخلاق شما نمی توانید نقصی به دفاع من وارد کنید چرا که لزوما یک فعل اخلاقی در یک دوره زمانی و در یک محیط خاص نمی تواند در برهه ای دیگر از زمان و در محیط دیگر اخلاقی محسوب شود.
      بر اساس سیستم اخلاقی که در اسلام تعریف شده محمد ص معصوم است اما همانطور که اشاره کردید کسی که به سیستم اخلاقی دیگری پایبند است می تواند بر اساس آن ادعای عصمت کند.اتفاقا اسلام نسبت به دیگر ادیان کمترین استناد را به معجزه دارد؛ تا آنجا که فکر کنم به جز خود قرآن، هیچ معجزه دیگری در قرآن به محمد ص نسبت داده نشده است.
      آنچه من ادعا کردم منافی عقل نیست راه ارائه شده توسط محمد ص است نه معجزات منتسب به او.
      در قصه سلمان فارسی چیزی که نیازمند اثبات است معلم بودن سلمان است البته منظور شما را درست متوجه نشدم.همانطور که عرض شد چاره ای جز پذیرش ندارم اگر شما راه مطمئن تری ارائه کنید من حتما بررسی و در صورت ترجیح آن را انتخاب خواهم کرد در ضمن من شکی در وحی بودن قرآن ندارم، آنجا که گفتم مشکوک است، منظور شک از دید مخالفان است.
      در مورد تحریف قرآن، مسلمانانی که قائل به تحریف شده اند تا آنجا که من می دانم هیچکدام اشاره به اضافه شدن چیزی به قرآن نکرده اند نهایت چیزی که گفته شده کم شدن یا جابجا شدن بعضی از آیات است و این خدشه ای به محتوای کلی قرآن وارد نمی کند.
      نمی دانم منظورتان کدام بخش است.
      1-برای اینکه بگوییم تکیه اصلی قرآن و روایات بر عقل یا هر مبنای دیگری‌ست، نیاز به یک معیار عینی داریم.اینکه از بین صدها آیه چند آیه دستچین شود که نمیشود، شکر خدا در قرآن و روایت انقدر موضوعات مختلف و بعضا متضاد هست که هر کس میتواند با آوردن چند نمونه ادعا کند اصل اسلام در این است.وقتی بخش مهمی از قرآن بیم آتش و وعده‌یِ بهشت است و بعضا پبرامون زندگی خصوصی محمد است چطور شما چنین نتیجه‌ای میتوانید بگیرید؟
      این(قرآن) را بگذاریم کنار روش فلاسفه‌یِ یونان باستان مانند افلاطون، جدا از درستی یا نادرستی هر کدام چطور میشود ادعا کرد اصل هر دو عقل بوده؟

      2-ببینید من میتوانم با پذیرفتن موقت فرضیات و روش یک تفکر دیگر، نادرستی آنرا با معیارهای خود آن نشان دهم، این شامل فرضهایی هم میشود که با باورهای من در تضاد هستند.چنین چیزی مبنی بر استاندارد دوگانه و دوگویی من نیست.برای مثال اگر اسلام میگوید خوردن مال دیگران حرام است ( همیشه و همه جا بد است) ، من میتوانم با فرض آن بپرسم از کجا میدانید که محمد هیچگاه چنین نکرده؟ در همین امروز من درباره‌یِ کسی که خیلی هم خوب میشناسم نمیتوانم با قطعیت قابل قبولی بگویم او همواره کار درست را انجام میدهد.حالا چطور میشود در مورد کسی در 1400 سال پیش چنین حکمی داد وقتی آنچه ما از او میدانیم قابل مقایسه با آنچه گفتم نیست و تازه همان روایات موجود هم پر است از اشتباه و دست بردن دیگران و توهم و افسانه و...

      3-در داستان سلمان فارسی اینکه محمد برخی یا بسیاری زا آنچه گفته و انجام داده را از او یا دیگران میآموخته هم یک توضیح برای منشا سخنان و تصمیمات اوست.چنانچه خود شیعیان ایرانی معتقدند محمد در جنگ خندق، کندن خندق را از او آموخته و چنین روشی برای دفاع میان اعراب ناشناخته بوده.همچنین است بسیاری سخنان دیگر قرآن مانند نسبت دادن تفکر به قلب یا کیهانشناسی بطلمیوسی که همه باورهایی بودند که میدانیم منشا آنها متفکرین یونان باستان بوده‌اند و این نوع اشتباه هم چیزی نبوده که دوباره و دوباره انجام شود(احتمال آن بسیار اندک است)، مانند معلمی که در تصحیح برگه‌‌ها به یک اشتباه دور از ذهن در چند برگه‌یِ مختلف برمیخورد و معقول‌ترین توضیح را این میابد که بخشی از این نوشته‌ها از هم کپی شده‌اند.این شیوه‌یِ بررسی در دنبال کردن رد نوشته‌هایِ باستانی و در زیست‌شناسی هم استفاده میشود و اتفاقا شیوه‌ایست بسیار موثری است.در مقابل آن راه دیگر این است که فرض کنیم اینها معنای مرموز دیگری داشته‌اند که از سوی خدا رمزنگاری شده و ... که همه‌یِ اینها به تولید معماهای بیشتر میانجامد بجای ارائه‌یِ توضیحی برای درک بهتر ما.

      4-برخی از این مراجل، مانند تبدیل متن قرآن از رسم الخط کوفی به شیوه‌یِ فعلی براحتی میتوانند منشا تغییر معنی شده باشند، البته باز هم احتمال اضافه شده مطالبی به قرآن از بین نمیرود ولی حتی اگر از آن چشم پوشی کنیم، تفاوتی از نظر آسیب بین عوض شدن شدید معنی (که میدانیم در عربی با جابجایی چند نقطه براحتی ممکن است) با انواع دیگر نیست، و البته میدانیم همینها باعث بوجود آمدن روایات مختلفی از قرآن شده.

      "Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound



    10. 4 کاربر برای این پست سودمند از Russell گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (10-11-2013),azadah (10-14-2013),kourosh_bikhoda (10-12-2013),sonixax (10-11-2013)

    11. #6
      سخنور یکم
      Points: 5,769, Level: 49
      Level completed: 10%, Points required for next Level: 181
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      بدون وضعیت
       
      خالی
       
      کوشا آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2013
      نوشته ها
      742
      جُستارها
      7
      امتیازها
      5,769
      رنک
      49
      Post Thanks / Like
      سپاس
      10
      از ایشان 202 بار در 171 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      8 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Russell نمایش پست ها
      1-برای اینکه بگوییم تکیه اصلی قرآن و روایات بر عقل یا هر مبنای دیگری‌ست، نیاز به یک معیار عینی داریم.اینکه از بین صدها آیه چند آیه دستچین شود که نمیشود، شکر خدا در قرآن و روایت انقدر موضوعات مختلف و بعضا متضاد هست که هر کس میتواند با آوردن چند نمونه ادعا کند اصل اسلام در این است.وقتی بخش مهمی از قرآن بیم آتش و وعده‌یِ بهشت است و بعضا پبرامون زندگی خصوصی محمد است چطور شما چنین نتیجه‌ای میتوانید بگیرید؟
      این(قرآن) را بگذاریم کنار روش فلاسفه‌یِ یونان باستان مانند افلاطون، جدا از درستی یا نادرستی هر کدام چطور میشود ادعا کرد اصل هر دو عقل بوده؟
      وجود تناقض و تضاد در روایات بر اساس ماهیتی که دارند موضوعی طبیعی است اما اگر در قرآن تناقضی یافت شود وحی بودن آن بر اساس گفته خود قرآن (لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا) به طور کامل زیر سوال می رود و تاکنون کسی تناقضی (منطقی) در قرآن نیافته است.
      بر اساس آیات ابتدایی سوره بقره قرآن کتاب هدایت است، برای رساندن مخاطب به این هدف از هر موضوعی که قابلیتی در این زمینه داشته باشد استفاده کرده است؛ ذکر تاریخ، زندگی خصوصی صاحب کتاب، اخبار غیبی، دعوت به تفکر در آیات و نشانه های آفاقی و انفسی و ...
      اگر صحبتی از معقول بودن گفته قرآن می شود ناظر به موضوع آن است نه اینکه کتابی در عرض کتابهای فلسفی با آنها سنجیده شود.


      2-ببینید من میتوانم با پذیرفتن موقت فرضیات و روش یک تفکر دیگر، نادرستی آنرا با معیارهای خود آن نشان دهم، این شامل فرضهایی هم میشود که با باورهای من در تضاد هستند.چنین چیزی مبنی بر استاندارد دوگانه و دوگویی من نیست.برای مثال اگر اسلام میگوید خوردن مال دیگران حرام است ( همیشه و همه جا بد است) ، من میتوانم با فرض آن بپرسم از کجا میدانید که محمد هیچگاه چنین نکرده؟ در همین امروز من درباره‌یِ کسی که خیلی هم خوب میشناسم نمیتوانم با قطعیت قابل قبولی بگویم او همواره کار درست را انجام میدهد.حالا چطور میشود در مورد کسی در 1400 سال پیش چنین حکمی داد وقتی آنچه ما از او میدانیم قابل مقایسه با آنچه گفتم نیست و تازه همان روایات موجود هم پر است از اشتباه و دست بردن دیگران و توهم و افسانه و...
      خب در این جستار من همین کار را کردم که بعضی از دوستان متوجه نشدند و من را در مقام دفاع از معجزه و کارکردهای آن و غیره تصور کردند.
      در مورد مثالی که زدید اصل بر برائت است نیازی به اثبات تک تک موارد نیست مگر دلیلی بر خلاف آن یافت شود.
      3-در داستان سلمان فارسی اینکه محمد برخی یا بسیاری زا آنچه گفته و انجام داده را از او یا دیگران میآموخته هم یک توضیح برای منشا سخنان و تصمیمات اوست.چنانچه خود شیعیان ایرانی معتقدند محمد در جنگ خندق، کندن خندق را از او آموخته و چنین روشی برای دفاع میان اعراب ناشناخته بوده.همچنین است بسیاری سخنان دیگر قرآن مانند نسبت دادن تفکر به قلب یا کیهانشناسی بطلمیوسی که همه باورهایی بودند که میدانیم منشا آنها متفکرین یونان باستان بوده‌اند و این نوع اشتباه هم چیزی نبوده که دوباره و دوباره انجام شود(احتمال آن بسیار اندک است)، مانند معلمی که در تصحیح برگه‌‌ها به یک اشتباه دور از ذهن در چند برگه‌یِ مختلف برمیخورد و معقول‌ترین توضیح را این میابد که بخشی از این نوشته‌ها از هم کپی شده‌اند.این شیوه‌یِ بررسی در دنبال کردن رد نوشته‌هایِ باستانی و در زیست‌شناسی هم استفاده میشود و اتفاقا شیوه‌ایست بسیار موثری است.در مقابل آن راه دیگر این است که فرض کنیم اینها معنای مرموز دیگری داشته‌اند که از سوی خدا رمزنگاری شده و ... که همه‌یِ اینها به تولید معماهای بیشتر میانجامد بجای ارائه‌یِ توضیحی برای درک بهتر ما.
      قرآن یک شکل دارد و یک محتوا آنچه نفی می شود که از دیگران باشد شکل است، اگر محمد ص را به عنوان یک معلم فرض کنیم بسیار طبیعی و قابل انتظار است که شاگردان او نیز در سبک و سیاق سخن گفتن از او پیروی کنند اما چنین چیزی مشاهده نشده است و معجزه بودن قرآن ناظر به شکل و سیاق آن است.
      در مورد تفکر با قلب و هیئت و ... جای بحث آن اینجا نیست.
      4-برخی از این مراجل، مانند تبدیل متن قرآن از رسم الخط کوفی به شیوه‌یِ فعلی براحتی میتوانند منشا تغییر معنی شده باشند، البته باز هم احتمال اضافه شده مطالبی به قرآن از بین نمیرود ولی حتی اگر از آن چشم پوشی کنیم، تفاوتی از نظر آسیب بین عوض شدن شدید معنی (که میدانیم در عربی با جابجایی چند نقطه براحتی ممکن است) با انواع دیگر نیست، و البته میدانیم همینها باعث بوجود آمدن روایات مختلفی از قرآن شده
      شاید به راحتی بتواند اما چنین چیزی ثابت نشده است و اختلاف در قرائت همانطور که از اسم آن پیداست اختلاف در شیوه خواندن است که اثر محتوایی در اصل هدف (هدایت) ندارد به طور مثال مالک یوم الدین بخوانیم یا ملک یوم الدین فرقی در اصل موضوع نمی کند.
      ویرایش از سوی کوشا : 10-12-2013 در ساعت 05:42 PM

    12. یک کاربر برای این پست سودمند از کوشا گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      sonixax (10-12-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. محمد چرا اینقد زن میگرفته است؟
      از سوی viviyan در تالار دین
      پاسخ: 17
      واپسین پیک: 11-02-2014, 07:28 PM
    2. ریشه مشکلات فرهنگی ایرانیان در کجاست؟
      از سوی Anarchy در تالار تاریخ، فرهنگ، همبود
      پاسخ: 31
      واپسین پیک: 12-19-2013, 07:32 PM
    3. طراحی هوشمند و برهان نظم یکی است؟
      از سوی بهمنیار در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 12
      واپسین پیک: 01-13-2013, 10:21 PM
    4. آیا وجود خدا لازم هست؟
      از سوی Theodor Herzl در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 64
      واپسین پیک: 10-13-2012, 10:08 PM
    5. مرز قانون و اخلاقیات تا کجاست؟
      از سوی Anarchy در تالار هماندیشی
      پاسخ: 60
      واپسین پیک: 10-10-2012, 07:42 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •