sonixax (10-11-2013)
sonixax (10-11-2013)
می شود استاندارد هایی را تعریف کرد مثلا ضرر وارد نکردن به بدن خود و دیگری.
اشکال کار کجاست، همین قدر که شما بدون دلیل اعتقاد داری بعد از مرگ نیست می شوی اجازه بدهید دیگری هم بدون دلیل اعتقاد داشته باشد که زندگی دیگری در راه است و با این اعتقاد خود خوش باشد.یا اینکه, اگر بیشتر مردم میخواستند خودفریبی نموده و به خدایی مهربان و بخشاینده و ... بباورند و به اینکه
پس از مرگ نیست نمیشوند که هیچ, بجایش میروند بهشت و ٤٠ حوری, خوب این مایهیِ این نمیشود بجای کوشش و
اندیشه در همین جهان برای درمانیابی بیماریها و دستیابی به پردیسی زمینی (نه بهشتی آسمانی), در خودفریبی و پندارههایِ شیرین زندگی اشان را دور بریزند؟
ایشون یه چیزی گفته در ظاهر تفاوت معنا داری بین زندگی دو گروه دیده نمی شود اگر نگوییم مومنان زندگی سالم تری داشته و لذت بیشتری می برند به خصوص از میان سالی به بعد.بگفت زنده یاد صادغ هدایت, «بهشت بزرگترین فریب برای جهنم کردن دنیا است».
قال الواقدى: قتل شیرویه أباه كسرى لیله الثلاثاء لعشر لیال مضین من جمادى الاولى من سنه سبع لست ساعات مضت منها- رجع الحدیث الى حدیث محمد بن إسحاق، عن یزید بن ابى حبیب.
فدعاهما فأخبرهما، فقالا: هل تدرى ما تقول! انا قد نقمنا علیك ما هو ایسر من هذا، ا فنكتب هذا عنك، و نخبره الملك! قال: نعم، اخبراه ذلك عنى، و قولا له: ان دینی و سلطانی سیبلغ ما بلغ ملك كسرى، و ینتهى الى منتهى الخف و الحافر، و قولا له: انك ان اسلمت اعطیتك ما تحت یدیك، و ملكتك على قومك من الأبناء، ثم اعطى خرخسره منطقه فیها ذهب و فضه، كان أهداها له بعض الملوك.
فخرجا من عنده حتى قدما على باذان، فأخبراه الخبر، فقال: و الله ما هذا بكلام ملك، و انى لأرى الرجل نبیا كما یقول، و لننظرن ما قد قال، فلئن كان هذا حقا ما فیه كلام، انه لنبی مرسل، و ان لم یكن فسنرى فیه رأینا.
فلم ینشب باذان ان قدم علیه كتاب شیرویه، اما بعد فانى قد قتلت كسرى، و لم اقتله الا غضبا لفارس لما كان استحل من قتل اشرافهم و تجمیرهم فی ثغورهم، فإذا جاءك كتابی هذا فخذ لی الطاعة ممن قبلك، و انظر الرجل الذى كان كسرى كتب فیه إلیك فلا تهجه حتى یأتیك امرى فیه.
فلما انتهى كتاب شیرویه الى باذان قال: ان هذا الرجل لرسول فاسلم و اسلمت الأبناء معه من فارس من كان منهم بالیمن، فكانت حمیر تقول سنه 6 لخرخسره: ذو المعجزه، للمنطقه التی اعطاه إیاها رسول الله ص- و المنطقه بلسان حمیر المعجزه- فبنوه الیوم ینسبون إلیها خرخسره ذو المعجزه.
تاریخ طبری،ج2،ص:657
خلاصه قصه اینکه فرستادگان کسری جهت کشتن پیامبر، توسط پیامبر از قتل کسری توسط شیرویه مطلع می شوند و این را نشانه (معجزه) پیامبری او دانسته و ایمان می آورند.
sonixax (10-11-2013)
اگر دقت میکردید ، نوشته بودم گمانه زنی !! به هر حال مطلب مهمی بوده که در محمد در قرآنش بهش اشاره کرده !!
اما خنده دار تر توجیه مسخره ای بود که برای رد این مطلب نوشته شده در قرآن... یعنی چون زبان اون فرد عربی نیست ، دیگه نمیتونه چیزی به محمد یاد بده ؟
خب کجای این معجزه هست ؟؟ شاید از جای دیگه ای مطلع شده باشه...
ضمنا کتب تاریخی هم به طور مطلق قابل استناد نیستن... بفرمایید واقدی چند سال با محمد فاصله داشته از نظر زمانی ؟
sonixax (10-11-2013)
یه روزی همین کوروش مومن گفت: تاریخ قبول داری؟؟؟ دارم از تاریخ حرف میزنم! کتاب تاریخی! نه چرت و پرت های وبلاگ ها و ویکیپدیا!
یه روز همین sonixax گفت من ویکیپدیا رو قبول دارم. معتبرترین منبع هست :-)
حالا هروقت منافع خودشون در خطر بیوفته، میزنن زیر همه چی. از کتب تاریخی تا ویکیپدیا و تحقیق و ..
دوستان عزیزم، پرچم اسلام بالاست :-)
به ما نمیخوری حالا حالا هااااا
این جمله ام خیلی رو مخ بود. نه؟ :-)
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
من تا جایی که خاطرم هست این دینداران و مسلمین هستند که ادعاهای بسیار دارند، از جمله:
1-فردی بنام محمد ابن عبدالله وجود داشته.
2-او با خدا در ارتباط بوده
3-تمام اعمال او مطلقا خوب بوده (معصوم بوده)
4-او معجزه میکرده.
5-قرآن سخنان محمد است که از طریق وحی به او الهام میشده.
برخلاف ادعای شما، نامسلمانان لازم نیست ادعایی ایجابی کنند، تنها اینکه نشان دهند هیچ دلیلی برای باور به گزارههایِ بالا وجود ندارد کفایت میکند.
مثلا در مورد معصوم بودن محمد، من تنها میتوانم به وجود چیزی بنام معصومیت شک کنم، مخصوصا کسی که بنا بر کتب نوشته شده توسط خود مسلمانان از برده فروشی تا آدم کشی تا سرقت کاروان و... را انجام داده.نیازی نیست من ادعای مضحکی در حد ادعای مسلمین کنم مبنی بر اینکه "تمام اعمال محمد بد بوده".
برای من حقیقتا جالب خواهد بود اگر کسی رویکرد شکاکانه پیش بگیرد و مثلا وجود محمد را منکر شود و ادعای مسلمانی کند.میبینیم که با توجه به ادعاهای گزاف دینداران، سخنرانی آنها دربارهیِ شکاکیت را چیزی نمیتوان معنی کرد جز خدعهای مذبوحانه برای دفاع از اسلام و نیاز به دادن ظاهر خردگرایانه و احساس خطر در شرایط امروز.
شما که بدرستی سخن از استناد تاریخی آوردید بد نیست تعدادی از گزارههایِ بالا را (منهی اولی) به ما به شیوهیِ تاریخی (و نه بر اساس صغری و کبری چیدن به شیوهیِ اسکولاستیک و فلسفهیِ اسلامی و اینها) ثابت کنید یا حداقل نشان دهید که احتمال درستی آنها بیشتر از احتمال درستی نقیضشان است.بلکه ما هم به راه راست هدایت شویم !!
ویرایش از سوی Russell : 10-11-2013 در ساعت 07:13 AM
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
Anarchy (10-11-2013),Soheil (10-11-2013),sonixax (10-11-2013),مزدك بامداد (10-12-2013),سورنا (11-03-2013)
کافه تریایی نبود. سالادی بود..
نه خیر. هنوز در پی جمع آوری مستندات و تحقیق درباره دینم هستم..
به زودی شما رو به دینم دعوت میکنم.. :-)
میدونم که قبولش نمیکنید.. ولی من دعوتت میکنم :))
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)