پس معنی اش میشود همان عدم آگاهی ایرانیان با این تابلوها و علایم .
و بعدتر معلوم شد که تمام آن علایم به تازگی و تنها در آئین نامه اضافه شده ! به عبارت ساده تر جوانهایی که به تازگی گواهینامه میگیرند با این علایم آشنایی دارند و نه بقیه که قبل تر گرفته اند . تازه همانهایش را هم که نشان دادیم به اشتباه معنی شده اند :)))
در آبادانی آلمان اگر این کار را بکنید مسیر را بند میاورید و جریمه میشوید ! باید با حفظ دست کم یک و نیم متر فاصله و با سرعت قدم زدن از کنار آن رد شوید . (این تنها یک نمونه ی ساده بود)
شهر سازی در ایران دست یک مشت آدم دزد و غیر متخصص نیست ! یا بهتره بگم به شکل انحصاری این طوری نیست . اگر شما میگید هست پس همه مردم ایران از دم دزد و غیر متخصص هستند !
ربطش به فرهنگ هم اینه که کسی که میخواد سبزی بخره پا میشه با ماشینش میره ! یا برای سرگرمی با ماشین راه میوفتند در خیابان و به اصطلاح کُس چرخ میزنند . مقصر اینها فرهنگ درپیتیست .
سوای اینها یک دفعه میبینی ایرانزمین میریزه کلن خیابون به فنا میره :))))
شما از مساحت نتیجه گرفتید که خیابونها غیر استانداردن ؟ :))))
یعنی برلینی که ساختار شهریش به خصوص مراکز شهر مال قبل اختراع اتوموبیل هست استاندارده ؟!
این میشه همون فرهنگ درپیتی که درباره اش گفتم . چون یه آلمانی/اروپایی هرگز این طوری فکر نمیکنه .
80% و شاید هم بیشتر بافت تهران نوساز و جدید هستش ! به طور کلی تهران یک شهر نو محسوب میشه چون تمام ساخت و سازش حد اکثر برمیگرده به دوران رضاشاه که اون دوران جزو دوران مدرن محسوب میشه .
بخشهای بسیار بزرگی از تهران مانند شهرک غرب ، دهکده المپیک ، شهران ، خیابان آزادی به بالا ، ونک ، تجریش و ... تا همین 30-40 سال پیش اصلن جزو شهر تهران نبودند . 40 سال پیش خیابان هاشمی بالاشهر تهران محسوب میشد . اگر قرار باشد بافت قدیمی تهران که تنگ و باریکه رو به حساب بیاریم برلین کلن قدیمی و تنگه :)) باید بکوبن از نو بسازند .
چیزی به اسم خیابون بی سر و ته نداریم ! یک خیابون رو خط کشی و تابلو هستند که با سر و ته میکنند و خط کشی و تابلو ها هم جزو قوانین هستند . اتفاقن در هفت تیر هم خط کشی های درستی وجود داره و هم تا دلتون بخواد تابلو ! (محل کار من اونجا بود) و بیتوجهی همین مردم به علایم باعث شده که اونجا خر تو خر بشه .
و توی کلان شهر های اروپا هم خودروهای بیشتری تردد میکنه و هم سطح ترافیکی بالاتری داره ولی مشکل تهران رو ندارند . یعنی این داستان ربطی به حجم ترافیک نداره .
شما پیشتر گفته بودید که با چاله ها مشکل دارید ! همین خودش یکی از مشکلات قوانین و فرهنگی در ایرانه .
در اروپا شما وقتی چاله وسط خیابون میبینید حق ندارید از روش ویراژ بدید و باید بندازید توش ! چون ویراژ دادن شما باعث به خطر افتادن بقیه میشه .
در ایران نه تنها فرهنگه بلکه بایسته هم هست و اگر کسی این کار رو نکنه بهش میگن گاگول !!!! که تا اینجاش میشه مشکل فرهنگ و از اونجا به بعدش که بیمه و شهرداری قانونی برای این مساله ندارند میشه بی قانونی .
چون در اروپا وقتی شما میندازید توی چاله در صورتی که به ماشینتون آسیب برسه شهرداری باید خسارت شما رو بده .






































آغازگر جُستار












پاسخ با گفتآورد