تخطی از فرازیست[1] شدنی است, ولی در کوتاه-زمان[2]. چون کسیکه تخطی میکند خود به خود ژن اش را به زادمان[3] پسین نمیرساند و نیست میشود.
پس شمار کسانیکه در برابر سختیها کم میاورند و خودمیکشند هم در گذر زمان به 0 مینَمد[4], ولی شاید هرگز 0 نشود (اگر از بیخ فرگشت[5] تا آنجاها پیش برود).
نمونهیِ آسان آن اینکه شما از خوردن و آشامیدن (هر دو در راستای فرازیست) خودمیدارید, خوب سرپیچیدید[6] و در دنباله نیست هم میشوید.پس از توجیه نمونه هایی که از فرازیست تخطی نموده اند؛ بدون باز پرداختن به مطالب بی ربط(همچون روند فرگشت) برایم اثبات کن که نگرشم مردود است؛ تا من هم از اساس جهانبینی خود را
دگرگون نمایم.
فرازیست تنها پالایه (filter) آنجاست که میگوید چه چیزی و چه کنشی درست است (پس باید خوشیآور باشد) و چه کنشی نادرست (و پس دردآور).
چه شد که رهایی از بهره کشی زنان را، موجب نابودی مردان پنداشتی؟!
با مهندسی ژنتیک می توان عوامل خوشی آور و رنج آور مردان را هم دگرگون کرد؛ و در صورتیکه این کار هم به هر دلیلی انجام نگیرد؛ باز هم ایرادی به نگرش من وارد نیست؛
زیرا تاکید من در خردگرایی به چشیدن لذت بیشتر در بلند مدت است؛ هنگامی که بردگی جنسی مردان؛ لذتی ناچیز برایشان دارد؛ در برابر بی نیازی.
پس در خردگرایی، بردگی و نیاز به زنان؛ مردود و خفت بار است.
آدم هم میشاید[8] جاودانه باشد, ولی توانمندی اینکه امروز جاودانه شود را ندارد.
----
1. ^ farâ+zist::Farâzist || فرازیست: بقاء; بجا ماندگی; Ϣiki-En survival überleben
2. ^ Kutâh-Zamân || کوتاه-زمان: مدت کوتاه Ϣiki-En short-term
3. ^ zâd+mân::Zâdmân || زادمان: نسل Ϣiki-En generation
4. ^ Namidan || نمیدن: میل کردن Dehxodâ, Ϣiki-En to limit
5. ^ far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com to evolve
6. ^ sar+pic+idan::Sarpicidan || سرپیچیدن: تخلف کردن ϢDict-Pâ to infract
7. ^ šây+and+i::Šâyandi || شایندی: امکان Ϣiki-En, Ϣiki-De possibility Möglichkeit
8. ^ šây+estan::Šâyestan || شایستن: ممکن بودن Ϣiki-En, ϢDict-Pâ, Dehxodâ to may