خیلی قبل تر این معما را در یکی از ماهنامه های شطرنج دیدم که زیرش نوشته بود مسئله ای از فردوسی ، راست و دروغش پای خودشان من هم فقط نقل کردم ، اما اینکه جناب مزدک میگویند ده در ده بوده، جای تفکر دارد، از آنجایی که در این مسئله فقط از شاه و رخ استفاده شده (که حرکتشان همینگونه بوده)و در صفحه ده در ده مسئله همچنان به قوت خود باقیست (ده در ده بودن صفحه تغییری محسوس ایجاد نمیکند ) بعید هم نیست که همان مسئله را هشت در هشتش کرده باشند ،البته نظر جناب مزدک عاقلانه تر است و احتمال اینکه این ادعا کذب باشد بیشتر خواهد بود.
Russell (10-02-2013),sonixax (10-02-2013),مزدك بامداد (10-02-2013)
این یکی معما مربوط به همین چند روز پیش در بازی بین 2 استادبزرگ تراز اول جهان است و این تورنمنت هنوز تمام نشده.
ایوانچک-گریچک گراندپری پاریس 2013
گریچک(سیاه) با حرکتش ثابت می کند که آخرین حرکت ایوانچک 30.Rc1-c5 اشتباه بود. حرکت گریچک چیست و چگونه به برتری قاطع سیاه منجر می شود؟
شما هم اگر می توانید مسئله بگذارید تا حل کنیم.
تنها چیزی که به ویرم میرسد این است که راه برگشت رُخ را به رده بنیادینش با فیل در c4 ببندم و همزمان اسبش را در e2 به بیم افکنم.
در اینجا اگر سپید بجای آوردن شاه به یاری اسب، اسبش را به یکی از دو جایی که میشود،(c1 + c3) ببرد، آنگاه میتوان از فیل f1 برای
گرفتن سرباز پیش روی شاه سفید سود جست ، اگر نه، اگر شاه سفید را بجنباند f1 ، میتوان از اسب سیاه g4 برای فشار آوردن سود جـُست
•
ویرایش از سوی مزدك بامداد : 10-02-2013 در ساعت 05:44 PM
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
همچنان که فردوسی در شاهنامه گفته است، شترنگ بنیادین
( که در زمان او هم چنین بایستی بوده باشد) ، ده در ده خانه
داشته و سوار دیگری بنام شتر هم در آن بوده است که گویا
مانند پیل میرفته ولی مانند اسب میجهیده که دیرتر از بازی زدوده شد.
زمیدان چو برخاست آوازِ کوس
جهاندیدگان خواستند آبنوس
یکی تخت کردند ازو چارسوی
دو مردِ گرانمایه و نیک خوی
همانند آن کنده و رزمگاه
به روی اندرآورده رویِ سپاه
بر آن تخت صد خانه کرده نگار
خرامیدنِ لشکر و شهریار
پس آنگه دو لشکر زِ ساج و زِ عاج
دو شاه سرافراز با فرّ و تاج
پیاده پدید اندر او با سوار
صفت کرده آرایشِ کارزار
از اسپان و پیلان و دستورِ شاه
مبارز که اسپ افگند بر سپاه
همه کرده پیکر بهآیینِ جنگ
یکی تیز و جنبان، یکی با درنگ
بیاراسته شاه قلبِ سپاه
زِ یك دست فرزانه نیكخواه
اَبَر دست شاه از دورویه دو پیل
زِ پیلان شده گَرد هم رنگِ نیل
دو اشتر برِ پیل كرده بهپای
نشانده بر ایشان دو پاكیزهرای
به زیر شتر در دو اسپ و دو مرد
كه پرخاش جویند روزِ نبرد
مبارز دو رخ بر دو روی دو صف
زِ خونِ جگر بر لب آورده كف
پیاده برفتی زِپیش و زِپس
كجا بود در جنگ فریادرس
چو بگذاشتی تا سر آوردگاه
نشستی چو فرزانه بر دستِ شاه
همان نیز فرزانه یک خانه بیش
نرفتی، نبودی ازین شاه پیش
سه خانه برفتی سرافراز پیل
بدیدی همه رزمگه از دو میل
سه خانه برفتی شتر همچنان
بر آوردگاه بر دمان و دنان
همان رفتن اسپ سه خانه بود
به رفتن یكی خانه بیگانه بود
نرفتی كسی پیشِ رخ كینهخواه
همیتاختی او همه رزمگاه
همیراند هریك به میدانِ خویش
به رفتن نكردی كسی كمّوبیش
ویرایش از سوی مزدك بامداد : 10-02-2013 در ساعت 02:27 PM
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)