بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
روشنگری این سخت است ولی میتوان گفت که پرگاه همان پسوند "-ان" در ته کارواژه هاست .
همان جایگاه لازم و متعدی ( گذرا..)
برای نمونه اجاره دادن و اجاره کردن، یکی
mieten و دیگری vermieten است.
نمونه ی دیگر سوزاندن و سوختن، brennen -verbrennen
یا سخن گفتن و سخن دادن ( قول دادن)
spreche - versprechen
ولی اندک گاهی هم همانگونه که گفتید، چم وارونه میدهد، مانند پند دادن و پند بد دادن (خیانت کردن)
raten - verraten
دیدن و اشتباه دیدن
sehen، versehen
•
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
sonixax (10-03-2013)
این "زال" در کهن همان ig و +s پیوندی +al ، پسوندی است که برابر "- ایک بودی"،
برای نمونه همین trüb برابر گل آلود، مات تاریک و تار است، و
trubsal = تار-یک-ال = تاریکال = تاریک بودی = برابر اندوهگساری ،
اندوه، ، دلتنگی و تیره روانی (از غم) میباشد= تیره و تار بودن، دلتنگی
schicken = فرستادن،
geschick - Schicksal = فرستیکال = فرستیک بودی = سرنوشت از دید آلمان
ها چیزی است از سوی بالا یا خدا یا آسمان فرستاده میشود.
یک ورتش دیگر این همان sel است، مانند Rätsel = گمانیکال = گمانیک بودنی = چیستان
از raten گمان بردن
ویرایش از سوی مزدك بامداد : 10-03-2013 در ساعت 03:32 PM
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
این در فربود دو پیشوند است، یکی
be که کارواژه را نیازمند به کارگیر یکراست میکند و دیگری mit که همان "با" است.
نمونه
Leid = رنج، درد
leiden درد کشیدن
mit-leiden = بهمراهی درد کشیدن
be - mit-leiden = کسی یا چیزی "را" هم دردی کردن
ich leide mit = من هم ( بهمراه) درد میکشم
Ich bemitleide sie = من اورا باهم درد میکشم = من دلم براش میسوزه
-----
ich spreche mit ihm = من با او سخن میگویم
Ich bespreche dieses Problem mit ihm = من این پرسمان را با او مطرح میکنم
ویرایش از سوی مزدك بامداد : 10-04-2013 در ساعت 12:10 AM
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
این ent چم واشدگی و گشودگی و دور شدگی دارد. مانند همان de- لاتین
برای نمونه بستن و رها کردن از بند:
binden، entbinden
کشیدن/ در هم کشیده/ منقبض شدن در برابر از هم وا کشیده شدن
zücken = pull، draw
entzücken = to delight
تنش یافتن در برابر گشوده شدن تنش:
spannen، entspannen
هشدار دادن و گشوده شدن و از میان رفتن هشدار:
warnen، entwarnen
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد
sonixax (10-03-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)