آن بخش از نگاشت من؛ مربوط به بخشی از پاسختان بود که زنان را به فرنود در دست داشتن سلاح غریزه جنسی؛ همواره زرنگ و به واسطه آن مردان را برده شده ی آنها توصیف نمودید. و مقصود من نمایاندن این عدم کامیابی(؟!) در سایر شرایط بود. اما اکنون که بدان پرداختید؛
بسیاری از کسان(همچون خود من) در همین همبود متولد شده و تا بلوغ فکری و حتی پس از آن؛ مورد تجاوز روانی قرار گرفته اند؛ ولی با شهامت و آنچه من" اراده آزاد" می خوانم؛ به خرد خود بها داده و از بندگی و بردگی رهایی یافته اند! من منکر آن نیستم که هنوز در قرن بیست ویکم؛ در همبودهایی زنان با محدودیت ها و بی منزلتی های فراوانی دست به گریبانند؛ ولی چه اندازه برای رهایی از این خفت تلاش می کنند؟!
همچنین پیش تر نیز نگاشته بودم؛ که زنان در همبود، خودشان نقشی کلیدی دارند؛ پس همچنان نکوهش های من منطقی و بجا هستند!
ضمن اینکه برایم پرسش برانگیز است، که به بررسی سایر بخش های پاسخم نپرداختید.
سپاس!این فروزه ی (Virtue/Tugend) شما ستودنی است ولی بهتر است انرا در اندرتار(internet) بکار بگیرید تا در زندگی راستین، چرا که میتواند به نابودی و زیان شما بینجامد، درست مانند داستان "آهویی در تویله ی خران". بویژه که اگر در ج. اسلامی بسر ببرید براستی چون آهویی در تویله ی خران گیر کرده اید!
من فردی غیر اجتماعی، کم سخن و بی تفاوت به اجتماع اطرافم هستم.
از این رو؛ کم تر در معرض زیان و خطر می باشم.
پس رو راستی و رک گویی من، متوجه اندک افرادی است که با آنهادر پیوند هستم
و برایشان ارزش و شانی درخور؛ درنگر می گیرم.

















































پاسخ با گفتآورد