sonixax (09-24-2013)
یه نفر (09-24-2013)
آن متاسفانه را هم من در پست شما اضافه کردم؟ مفهوم جمله ی شما این است از اینکه دلیلی برای دشمنی شخصی با من ندارید متاسف و ناراحتید! بعد هم من را متهم به دون کیشوت بودن میفرمایید. باور کنید من هم نه دشمنی شخصی با شما دارم نه دشمنی با عقاید و نظرات شما دارم. دوستانه میخواهم در نگرشتان به دیگران تجدید نظر کنید.
آمد شدن تو اندرین گیتی چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد!
چون بحث یکی از شهرهای استان ما شد لازم دونستم بگم:
استان فارس به راستی مهد فرهنگ و تمدن ایران زمین هست. هر نژاد و قومیتی را می توانید در استان پهناور فارس پیدا کنید.
در غرب استان لرها هستند. در جنوب استان عرب ها و قطری ها و بحرینی ها و لاری ها هستند. در جنوب غرب استان ترک های قشقایی و عشایر ها هستند.
در مرکزش فارس ها.. در شرقش بلوچ ها..
همین نسبت در بین عشایر هم وجود داره و انواع عشایر ترک و لر وعرب در استان هستن که همه این عشایر ها و شهری ها و قومیت ها با هم در صلح وصفا زندگی میکنن
شاید همین موضوع باعث شده شیراز مرکز استان بیشترین آمار پذیرش مهاجرت رو در خودش داشته باشه..
مرودشت هم یه شهر تازه تاسیس هست که به قول مادربزرگم کارخونه قند! هست. زیرا ابتدا کارخونه ای بوده و کم کم شهرک سازی اطرافش شروع شده.. بیشترین مردم ساکن مرودشت که پرجمعیت شهر استان بعد از شیراز هست از قوم لر هستند. زیرا اطراف مرودشت ، روستاهای عشایرهای یکجا نشین شده وجود دارد..
من تا حالا ندیدم یک مرودشتی یا شیرازی یا استان فارسی از کورش بدشان بیاید. حتی یک مورد ندیده ام!
عرب های باصری هم جمعیتی در مرودشت هستند. البته نسبت به لرها و فارس ها کمتراند.. با این وجود اونها هم کوروش دوست اند..
علاوه بر این پراکندگی دینی هم در شیراز زیاد هست..
میگن شیراز بهشت یهودی هاست.. از کسری بپرسید.. میداند.. یهودی های شیراز بسیارند و اکثرا تاجر و بازاری .. اصلا شنبه ها قسمت قدیم شیراز تعطیله..!
اکثرا یهودی اند و تعطیل میکنن
سنی ها هم دور تا دور این استان هستند و میشه گفت اکثریت اند
شرق استان هم پذیرای هموطنان زرتشتی هست.. مسیحی ها هم در شیراز حضور دارند.. ولی کم اند
چندروز پیش هم از دفتر استانداری فارس مطلع شدم قرار استان فارس به خلیج فارس برگرده دوباره ه بسیار خبر خوبی هست..
آن متاسفانه بخاطر لازم بنظر رسیدن چنین دشمنیست، از انجا که ظاهرا شما دلیل لازم را یافتهاید و دوستی یکطرفه هم نا ممکن است به ناچار من هم باید تاسف بخورم. این دشمنی دیدن شما هم که من اشاره کردم به پیش از حتی بحث رضا شاه برمیگردد.من در بحث پیرامون فرگشت با شما بحث سادهای کردم، شما بعدتر (در همان تاپیک بحث پیرامون دموکراسی و رضاشاه) گفتید که آن بحث من مغرضانه بوده!!! خوب وقتی من غرضی نداشتهام(خود من میدانم) و بحث قکچوال پیرامون فرگشت هم طبیعتا موضعی نیست که کسی در آن غرض و دشمنی ببیند نتیجه گرفتم که شما با من مشکل شخصی دارید. نحوهیِ سخن گفتن من هم تا آنجا که میدانم مطابق قوانین بوده و این حق را برای طرف مقابل قائل بودهام که مانند آنچه گفتهام را به من بگوید و طرف مقابلم را برای گفتم همانکه خودم مجاز میدانستهام سانسور نکردهام.من هم دوستانه از شما میپرسم که نحوهیِ سخن گفتن من در دنیای مجازی چرا باید برای شما مهم باشد؟
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound
آلیس جان، سامکینگ و .. راستش من بیشتر از همه مورد سرزنش و لحن بد (راسل)ها قرار گرفته ام. ولی با این وجود دوس ندارم کسی رو دلخور کنم و از دستم ناراحت بشه و من اونو توی ادد لیستم قرار بدم...
باید قبول کرد شخصیت ها متفاوته. قرار نیست همه مثل هم باشند. شخصیت کسی مثل راسل برای اینجا ضروریه .
ولی شخصیت میلاد به چه درد این دفترچه میخوره؟ 99% نوشته هایش کپی و پیست از خبرگزاری ها در باب زن ستیزی هست. 1% دیگرش هم با من کل کل میکنه! :-)
بیایید آشتی کنیم و یه بار دیگه با کمک هم بحث های فلسفی و جدید راه بیاندازیم...
نه اینکه بهم بتازیم..
من وظیفه ی خود ام می دانم در اینجا که هجمه ای بیهوده وبی اساس علیه راسل ایجاد شده از او حمایت کنم.به نگرم نیازی نیست اینجا تا این اندازه با یکدیگر ناز نازی سخن بگوییم.در مورد خود من یک بار من تند با امیر گرامی سخن گفتم و ایشان هم متقابلا و یکی دو بار هم با کسرا یه چندباری هم گفتگویم با شوالیه و آلیس به جدل کشیده شد.اتفاقا من عاشق لحن کوبنده در بحث هستم و به نگرم بهترین شیوه برای شکستن سد دفاعی طرف مقابل و تاثیر گذاری سخن است.از لحن تند به خاطر اینکه کاربر مدیر این انجمن است نمی توان ایراد گرفت.اینجا برخی مانند آنارشی و مزدک و آندد سخن می گویند،برخی هم مانند راسل و امیر،مهربد و میلاد هم میانه این دو هستند.هیچ دلیلی ندارد تا زمانی که دشنام به هم نگوییم از یکدیگر ناراحت شویم.بحث است دیگر،نقل و نبات که پخش نمی کنند.
هر کس میتواند هر اندازه که دوست دارد آزرده شود یا اینجا گلایه کند, ولی از آنجاییکه شیوهیِ گفتمان
ایشان هیچ پیوندی به گردانندگی اشان ندارد, پس مانند هر کاربر دیگر, آزادند هر آنگونه که دوست دارند, نرمخو, تندخو,
بدخو, کژخو یا خوشخو بنویسند. تا زمانیکه هیچ قانون انجمنی شکسته نشده, محدودیتی هم نخواهد بود.
به شخصه هم با شیوهیِ گفتمان راسل گرامی همرای ام و پشتیبان ایشان.
پ.ن.
پیش از این نمیشد یک گرداننده را به سیاههیِ نادیدهها (ignore list) افزود, که امروز این هم شدنی شد.
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 3 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 3 مهمان)