بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
نه, به نگر ام یک نسک را برداریم و آن را با یاری خودت و ایزابل و دیگر هموندان[1] اینجا که خواستند خورد خورد برای یادگیری پارسیک[2] کنیم!
نمونه:
این خودش ١٠٠% پارسیکه:
• رنج امروزین آسودن فردائین بود و آسودن امروزین رنج فردائین . (قابوسنامه )
یا این:
به روزگار خسرو، اندر وقت وزارت بزرجمهر، فرستادهای از روم آمد. خسرو به فرستاده، اجازه ورود داد. خسرو بسیار مایل بود بزرگی و بلندمرتبگی وزیرش بر فرستاده آشکار شود، از اینرو، در حضور فرستاده به وزیر گفت: فلانی! آیا تو در عالم همه چیز را میدانی؟ بزرجمهر وزیر جواب داد: نه ای پادشاه! همه چیز را همگان میدانند و همگان هنوز از مادر زاده نشدهاند. هر که خود را داناتر از همه بداند، نادانترینِ آنهاست، که سقراط نیز با همه بزرگی، چنین میگوید: اگر از بزرگان اهل خرد نمیترسیدم که بر من خرده بگیرند، میگفتم من عاجزم و به هیچ چیز دانا نیستم. بوشکور بلخی نیز چنین گوید:
○ تا بدانجا رسید دانش من
○ که بدانم همی که نادانم
پس به دانش خودت مغرور نشو، اگر چه دانا باشی.
یا یک کتاب همانند دیگر که بشود بیشتر کار کرد, این بالاییها ١٠% کمتر واژه بیگانه دارند.
----
1. ^ ham+vand::Hamvand || هموند: عضو Ϣiki-En, Dehxodâ member
2. ^ pârs+ik+idan::Pârsikidan || پارسیکیدن: پارسیک کردن; ترزبان به پارسیک Ϣiki-En to persianize
بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!
—مزدک بامداد
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)