ولی تا یک آستانهای بیشتر نیست, به نگر من همینکه امروز این اندازه انگیزه برای ساخت هوشوارهها[1] و
هومنوارهها[2] داریم (بجای اینکه روی بهکرد و نامیراییِ[3] خود هومن[4] داشته باشیم) از یک آیندهیِ بسیار بیمناک میگوید.
در یک جهان خرددوست, ما باید اینجا کوشش بیشتری برای خودِ هومنی[5] ببینیم, ولی نمیبینیم چون تکنولوژی براستی دستِ کسی نیست, هر کس
در هر چیزی که آسانتر و همواتر است انرژی میگذارد و در گذر زمان اینکه به کدام زودتر میرسیم (دنبالهها) تنها به بخت[6] و شانس وابسته است, نه خرد و اندیشه.
خوب این را هم خودتان پاسخ دادید مزدک جان, ما هنوز کاربردی برای بوقلمون داریم, فردا که نداشتیم سخن از هماننوشته اصلی از سوی مزدک بامداد
زدایش هم میشود, مانند دیگر گونههای فرگشته[7] که با ما همپیمان نبودهاند و دارند یک به یک نابود و منقرض میشوند, زیرا سودی ندارند.
زمانیکه ما میتوانیم هومنی را به اندازهیِ همان هوشواره توانا کنیم, چرا از بیخ داریم هوشواره میسازیم؟ کدام فرنودانهتر[8] است, نخست هومنی را
به بالاترین جایگاه (هوش برتر, ویر[9] بزرگتر, عمر درازتر, ...) شایند[10] ببریم, یا اینکه گونهیِ نویِ بی نیازی از خود امان با سیلیکون و آهن بسازیم که دیرتر ما را بزداید؟
اینجا خرد و اندیشه کوچکترین نقشی بازی نمیکنند, اینجا «بایستگی» است که همهیِ نقش را دارد. ما در جهان پیچیده و روزبهروز پیچیدهتر شوندهیِ امروز نیاز به هوشِ
بیشتر برای برداشتن دشواریها داریم و اینجور نیز میسَهد[11] که ساخت هوشواره[1] آسانتر* از بهکرد هومن[4] است, پس همین راه هم میبینیم با شور و انگیزهای[12] باورنکردنی گزیده میشود!!
* آسانتر زیرا مانند برنامهریزی است که میخواهد یک نرمافزار کُدبسته را بهتر کند, یک راهِ آن خواندن کُد assembly
و همان بازمِهرازی[13] (reengineering) نرمافزار (بسیار سخت) —> بهکرد هومن, یکی از نو نوشتن نرمافزار است (آسانتر) —> هوشواره
----
1. ^ آ ب huš+vâr+e::Hušvâre || هوشواره: هوش مصنوعی Ϣiki-En artificial intelligence Künstliche Intelligenz
2. ^ human+vâre::Humanvâre || هومنواره: انساننُما Ϣiki-En humanoid
3. ^ nâ+mir+ây+i::Nâmirâyi || نامیرایی: زیستن نامرزمند, ولی به این چم که تنها "مرگِ طبیعی" در کار نیست, امُرداد ندارید و باشنده میتواند با آسیب از پیرامون همچنان بمیرد. Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ immortality
4. ^ آ ب hu+man::Human || هومن: آدم; هو+منش همچون دُژ+منش (دشمن), کسیکه کارکتر و منش والای دارد. human
5. ^ human+i::Humani || هومنی: بشریت mankind || هومنی: یک هومن a human
6. ^ Boxtan || بختن: نجات دادن; رستگاری بخشیدن Dehxodâ, Ϣiki-En to rescue
7. ^ far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com to evolve
8. ^ farnud+âne::Farnudâne || فرنودانه: منطقوار Ϣiki-En logically
9. ^ Vir || ویر: حافظه; یاد; memory || ویر: ذهن mind
10. ^ šây+and::Šâyand || شایند: ممکن Ϣiki-En possible
11. ^ sah+istan::Sahistan <— Sehistan || سهیستن: به نظر رسیدن MacKenzie to seem erscheinen
12. ^ an+gix+tan::Angixtan || انگیختن: به جنبش افتادن; تحریک شدن MacKenzie, ϢDict-Pâ, Dehxodâ to be stimulated stimuliert werden
13. ^ meh+râxtan::Mehrâxtan || مهراختن: معماری کردن; ساختن c2.com, Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-En to design; to build; to architect






































آغازگر جُستار












پاسخ با گفتآورد