بیشتر واژگانی که اکنون به آ پسوندی پایان میپذیرند در گذشته به "آگ" پایان میگرفته اند که دیرتر "آی" و سپس "ا" شده اند،
مانند
دان + اگ = دانای =دانا
شکیب + آگ = شکیبای = شکیبا
(شکیییدن = صبر کردن)
بسیاری دیگر هم با "ا" پسوندی نیستند، باز ایگونه بودند، مانند
دیباگ = دیبای = دیبا
بساری هم که با "او" پایان میگرفته اند در بیخ، "اوگ" بوده، مانند هندوگ = هندو، مینوگ = مینو ، ...
پسوند "ی" زابی هم در گذشته "ایک" بوده مانند پارسی که پارسیک بوده و هنوز هم در واژگانی مانند تاریک، باریک، نزدیک، زندیق بجای مانده.
بر این پایه, سود جستن از این ریخت امروزه هم روا هست و با دستور زبان پارسی در ستیز نمیباشد.
همچنین به این انگیزه است که در چندینه ی واژگانی که به "ا" پایان میپذیرند، این "ک" بگونه نوین آن "ی" خودنمایی میکند و از بیرون نیامده. همچنان که "گ" در ستارگان از بیرون نیامده و نشانگر این است که ستاره ، در بیخ ستارک بوده است:
پس آوردن "گ" در اژدهاگان، همان اندازه بجاست که "گ" در ستارگان و نه اینکه ادبیک کهن باشد.
واژه . [ ژَ / ژِ ]
(اِ) به لغت زند و پازند به معنی کلمه باشد که لفظ است و آن از دو حرف یا بیشتر
مرکب میشود. (ازبرهان ). واژه کلمه را گویند. (رشیدی ). پهلوی : واچک
واژه | لغت نامه دهخدا
![]()