با تشکر. جمع اژدها چه می شود؟

با تشکر. جمع اژدها چه می شود؟
آغازگر جُستار

خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد

مزدک ارجمند، تا جاییکه من میدانم "اژدهاگان" واژهی درست و درخوری نیست، نمونهوار چندینههای زیر را ببینید:
جانور ==> جانور+ان
دانــا ==> دانــا+ی+ان
در چندینهی دومی صامت /ی/ به نشانهی جمع افزوده شده است، برای اینکه دو مصوت در کنار هم خوانشپذیر نیستند و
چندینهی "دانــا" به ریخت "دانــاآن" نادرست است، از همین رو صامت میانجی را برای این واژگان، که در این نمونه واج /ی/
نمایندهی آن بود میاوریم. ولی صامت میانجی /گ/ که شما آن را بکار بردید برای واژگان مختوم به /ه/ بکار میرود، مانند خوانندگان،
شنوندگان، زندگان، تشنگان و ... از این رو چون اژدها به مصوت /آ/ در آمده است واژهی اژدهاگان چندینهی سزاوار و درستی
برای اژدهـآ نمیباشد.
آغازگر جُستار

هماگونه که پیشتر نوشتم، گزینه ی نخست اژدهایان بود، چرا که از "ی" پنهان در اژدها(ی) سود جستیم، دانا هم در بیخ همان دانای است که در پهلوی داناک بوده که کم کم "ک" بسوی "ی" ساییده شد و سپس خود "ی" هم افتاد .پس این "ی" بیخود در چندیده نیامده و از بیرون هم نیامده است.
همین گونه از آژیداهاگ، اژدها پدید آمد. ( نام ضحاک هم از همین اژدهاک گرفته شده.
)
ابر کتف ضحاک جادو دو مار
برست و برآورد ز ایران دمار
سر بابت از مغز پرداختند
مر آن اژدها را خورش ساختند.
Ferdowsi
پس ما اگر داناگان هم بگوییم درست است ولی به ریخت کهن.
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد

چرا از بیرون نیامده؟!
زبان پارسی قانون هایی دارد که همنشینی واجها کنار یکدیگر را میپالاید و سادهسازی میکند. همانطور
که گفتم دو مصوت کنار هم خوانش نمی شوند و برای همین «واج میانجی» در اینگونه واژگان پدید آمد.
پس انگیزه ی /ی/ در این واژه ها پیشینهی آنان نیست، بساکه چندینهی دستوری و قانونی آن هاست، چرا؟
بسادگی برای اینکه هر واژه ای که به /آ/ مختوم شود چندینه ی آن "ا آن" نمی شود و فارغ از پیشینهای که دارد
واج میانجی بخود میگیرد. پس انگیزهی /ی/ در دانایان چندینهی کهن و پیشین آن نیست، همانطور که چندینهی
اژدها بریخت اژدهاگان نادرست است. (مگر اینکه چهرهی کهن و ادبیک آن را بخواهیم)
بنابراین واج /ی/ در چندینهی واژگان از بیرون و دستور زبان به واژه راه میابد و اینطور هم نیست که چندینهی
یک واژه ازلی و ابدی با /ی/ بوده باشد.
آغازگر جُستار

بیشتر واژگانی که اکنون به آ پسوندی پایان میپذیرند در گذشته به "آگ" پایان میگرفته اند که دیرتر "آی" و سپس "ا" شده اند،
مانند
دان + اگ = دانای =دانا
شکیب + آگ = شکیبای = شکیبا
(شکیییدن = صبر کردن)
بسیاری دیگر هم با "ا" پسوندی نیستند، باز ایگونه بودند، مانند
دیباگ = دیبای = دیبا
بساری هم که با "او" پایان میگرفته اند در بیخ، "اوگ" بوده، مانند هندوگ = هندو، مینوگ = مینو ، ...
پسوند "ی" زابی هم در گذشته "ایک" بوده مانند پارسی که پارسیک بوده و هنوز هم در واژگانی مانند تاریک، باریک، نزدیک، زندیق بجای مانده.
بر این پایه, سود جستن از این ریخت امروزه هم روا هست و با دستور زبان پارسی در ستیز نمیباشد.
همچنین به این انگیزه است که در چندینه ی واژگانی که به "ا" پایان میپذیرند، این "ک" بگونه نوین آن "ی" خودنمایی میکند و از بیرون نیامده. همچنان که "گ" در ستارگان از بیرون نیامده و نشانگر این است که ستاره ، در بیخ ستارک بوده است:
پس آوردن "گ" در اژدهاگان، همان اندازه بجاست که "گ" در ستارگان و نه اینکه ادبیک کهن باشد.
واژه . [ ژَ / ژِ ]
(اِ) به لغت زند و پازند به معنی کلمه باشد که لفظ است و آن از دو حرف یا بیشتر
مرکب میشود. (ازبرهان ). واژه کلمه را گویند. (رشیدی ). پهلوی : واچک
واژه | لغت نامه دهخدا
![]()
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد

شما میگویید چندینهی واژگانی که به /آ/ پایان میگیرند از گذشته و دیرینهی آنها برمیاید و بسیاری از آنان در بیخ
به /ی/ ختم میشدند، همانطور که /گ/ در ستارگان از بیخ "ستارگ" بوده و امروزه اینچنین جمع میشود.
ولی من میگویم این پیوندی به پیشینهشان ندارد! چرا؟! چون هر واژهای که به /آ/ و /ه/ مختوم شود، فارغ از پیشینهی
آن، به شیوهی "یان" و "گان" جمع بسته میشود، دلیل آن هم به قول فرهنگیهای متعهد «قواعد واجی» در دستور
زبان فارسیست که مانع از اجتماع واجهای بیگانه کنار یکدیگر میشود. اگر اینطور بود که ما واج /ی/ را از گذشتهی
واژه وام بگیریم (و نه طبق دستور زبان چندینه کنیم) پس برپایهی فرنود شما همچنان دلیلی برای نادرستی "دانـاآن" نداریم!
الگوهای هجایی :
1) صامت + مصوت : تا ، ما ، وَ ...
2) صامت + مصوت + صامت : ذات ، خوب ...
3) صامت + مصوت + صامت + صامت : رَفت ، ماند ...
اکنون طبق قاعدهی بالا هر واژهی مختوم به /آ/ را نمیتوانیم بریخت "ا آن" چندینه کنیم، چون با الگوی هجایی دستور زبان ستیزنده
است. پس به ناگزیر واج /ی/ را برای آن میاوریم تا از همنشینی دو مصوت کنار یکدیگر پرهیز شود، این قاعده برای جملهی واژگان
صادق و رواست. مگر اینکه شما یک واژه به من نشان بدهید که "اآن" چندینه شود، آنگاه ابطال و نادرستی سخن ما روشن میشود.
![]()
ویرایش از سوی Alice : 09-08-2013 در ساعت 10:58 PM
sonixax (09-08-2013)
هماکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)