فلسفه البته به شناخت هم میتونه بپردازه ولی خب حوزه شناخت جایی هست که میتونه توسط دانش هم فتح بشه و به همین خاطر برخی چیزهای فلسفی در این مورد میتونند به گذشت زمان به چیزهای علمی تبدیل بشند، مثل مورد "اتم" که ابتدا یک مسئله فلسفی بود ولی با پیشرفت دانش به مسئله علمی تبدیل شد.
ولی هیچ وقت چیستی و ماهیت پدیده ها و پرسش ها "نهایی" توسط دانش قابل پاسخ دادن نیستند.
آنچه توصیف نمودید؛ همان" فکر کردن" ریشه ای در مورد مفاهیم می باشد که در تعریف ظریف برتراند راسل
بیان شده است.
نوشته اصلی از سوی undead_knight
البته فلسفه به دنبال پیدا کردن بهتر و درست تر اندیشیدن هم هست،یعنی مثلا اگر ما چیزی به نام فلسفه علم داریم نه فقط فلسفه به دنبال یافتن معنا و ماهیت علم هست بلکه به دنبال پیدا کردن روش بهتر و درست تر اندیشه علمی هم هست.
اگر "منطق" را اصول صحیح اندیشیدن بدانیم؛ پس فلسفه، منطق را هم معنا بخشیده و آن را کامل تر
می نماید؟