این حالت رو خیلی از بیخداها دارند و بنظرم این باقی مانده همون تفکر دینی هست.حتی خیلی از دینیون هم باور درستی به دین ندارند ولی باور دارند به باور، یعنی برای خودشان میدانند اینها چرند است و رفتارشان به دیگران هم به خدا و دین ربطی ندارد، ولی گمان میکنند برای بخش بزرگی از مردم واقعا دین کار میکند و همین است که جامعه را نگه داشته همدیگر را تکه پاره نکنند.
البته با بیدین شدن فرد مراحل مختلفی را تجربه میکند که سرگشتگی اخلاقی هم یکی از آنهاست ولی این فقط یک افت موقتیست و بعد از آن وضع اخلاقی جامعه بنظر من بهتر میشود.البته این خودش جای بحث و بررسی دارد و ادعایی تجربیست ولی سخن من این است که اینها افکار و ادعاهای مقدس دینی هستند که هیچگاه آزمایش نشدهاند و هیچ دلیلی برای فرض گرفتن درستی آنها نیست، چیزی که قطعیست اگر هم حتی اینطور بوده از این پس نمیشود با این مهملات و چرندیاتی که دین بنام اخلاق معرفی میکند در قرن 21 با تکنولوژی قرن 21 زندگی کرد و اگر خطر برای خودتان ندارد و گمان میکنید طرفتان انسان خوبیست سعی کنید به او کمک کنید از چنگ دین رها شود.مهم وژدان (بیاد مهربد که اصرار داشت ژ را ج نکنیم !!) خود طرف است.

















































پاسخ با گفتآورد