آفرین!خب من هم دقیقا این مثال رو برای این زدم که میلاد عزیز مدعی بودند دموکراسی در ایران وجود نداشته که طبیعتا با استانداردهای سخت گیرانه لیبرال دموکراسی باید مقایسه انجام میشد.
خب فکر میکنم بحثی سر این نباشه که حکومت قاجار پیش از رضاشاه مشروطه بود، ولی حکومت پهلوی حتی نزدیک مرزهای مشروطیت هم نیست.قانون اساسی مشروطه
قانون اساسی مشروطه اولین قانون اساسی ایران بود که در هشتم دیماه سال ۱۲۸۵ خورشیدی (۱۴ ذیقعده ۱۳۲۴ هجری قمری) به امضای مظفرالدینشاه رسید. این قانون ۵۱ ماده داشت که عموماً مربوط به طرز کار مجلس شورای ملی و مجلس سنا میشد، به همین دلیل[نیازمند منبع] در آغاز به نظامنامه نیز مشهور بود.
این قانون بعد از موفقیت مشروطهخواهان در گرفتن فرمان مشروطه و با عجله تهیه شده بود و در آن ذکری از حقوق ملت و سایر ترتیبات مربوط به رابطه اختیارات حکومت و حقوق ملت نبود، بنابراین «متمم قانون اساسی» تهیه شد و به تصویب مجلس رسید و محمدعلیشاه نیز آن را در ۱۴ مهر ۱۲۸۶ خورشیدی (۲۹ شعبان ۱۳۲۵ هجری قمری) امضا کرد.
این قانون و متمم آن تا سال ۱۳۵۷ که حکومت پادشاهی در ایران برافتاد، قانون اساسی ایران بود.
آیا قدرت پادشاه در دوران حکومت پهلوی زیادتر نشد!؟(فکر میکنم افزایش قدرت پادشاه یا به طور کلی یک نفر از نشونه های آشکار افزایش دیکتاتوری باشه!)
اصلا یکی از دلایلی که رضاشاه تونست به قدرت برسه ضعف قاجار بود و این یعنی اینکه حکومت پادشاهی تضعیف شده بود و بهترین موقع برای برداشتن یک قدم دیگه به سمت دموکراسی بود که این موقعیت تاریخی هم از دست رفت.
در واقع اگر جناب رضا شاه خیلی علاقه به خدمت داشتند میتونستند به جای افزایش قدرت شخصی سعی در تحکیم مشروطه بکنند و در عناوین دیگه به جز شاهنشاه! به خدمت بپردازند:))


















































پاسخ با گفتآورد