1. ایشان حتی تاکید کردند که ادیان ابراهیمی از کنفوسیوس این مفاهیم را (از جمله قاعده طلایی را) دزدیده اند!
از سخن ایشان معلوم است که ایشان (به درستی) فرض کرده اند که قاعده طلایی در ادیان ابراهیمی وجود داشته:
می گوید "این جمله (قاعده طلایی، که به فرم های مختلفی قابل بیان است) + خیلی از تعلیمات مذهبی" را کنفوسیوس "پیش از ادیان ابراهیمی" گفته. اشاره به دزدی هم هر شکی را در این باره که ایشان مدعی اند: "قاعده طلایی را خیلی پیش از اینکه ادیان ابراهیمی بیان کنند، کنفوسیوس بیان کرده"، برطرف می کند.کنفسیوس این جمله و خیلی از تعلیمات مذهبی رو مدت ها پیش از ادیان ابراهیمی گفته(میشه گفت مفاهیم مذهبیش رو اونها دزدیدند!)
2. اصلا مهم نیست که موسی وجود داشته یا نه، این موضوع نه کمکی به موجه شدن استدلال های شما می کند نه بنده. تنها خواستم عین متنی که در بالای سفر پیدایش تورات خودم نوشته شده را آورده باشم. آنچه مهم این است که "در زمانی که کنفوسیوس زندگی می کرده (چه بسا حدود هزار سال قبل از او) تورات و در نتیجه دین یهودیت وجود داشته است"، شما در درستی این گزاره تشکیک ایجاد کرده بودید.
حتی ما از تاریخ می دانیم که عده ای از یهودیانِ بابلی، کورش را منجی موعود خود محسوب می کردند، این خود نشان می دهد که دین یهود در زمان کوروش (و در نتیجه در زمان کنفوسیوس) وجود داشته است.
3. درود بر شما، اگر خوب می فهمن پس نیازی نیست از کنفوسیوس دزدی کنند (یا کنفوسیوس از آن ها دزدی کند)، اصلا قاعده طلایی نیازی به دزدی ندارد. علی هم اگر بخواهد بدزدد از تورات (که دم دستش بود) می دزدد نه از کنفوسیوس!
4. بسیار زیبا گفتید و به نکته بسیار نغزی اشاره کردید، اما این هم کمکی به موجه نمودن سخن جناب آندد نمی کند.
5. خوب گیر شما اشتباه بود آنارشی عزیز![]()