دقیقا همینه !
قرار نیست که همه ی فیلم ها یا به صورت هیجان انگیز به پایان برسه و یا اتفاق خاصی که هرگز ندیده ایم در فیلم های دیگر رخ بده و مهم تر اینکه کار فیلم پرداختن زیبا به آنچه که قرار است بیان شود در قالب فیلم و تصاویر و میخکوب کردن بیننده ی فیلم .
در فیلم پیانیست خیلی از صحنه ها زیبا و واقعی ست .
در سکانس های آغازین فیلم ، آنجا که پس از بمباران نازی های پیانیست به منزل بر می گردد و در جمع خانواده است کارگردان به زیبایی هر چه تمام تر فضای گرم
خانه رو به تصویر کشیده و دیالوگ ها و بازی ها آنچنان واقعی است که واقعا لذت بردم و کلا اتفاقت منطقی در این فیلم زیاد هست .
ازدواج دختری که اشپیلمن دوستش داشت .
حذف خانواده اش در نیمه ی راه و با پیش فرضی که کارگردان برای این اتفاق ساخته بود تا ببیننده این اتفاق رو غیرمنتظره فرض نکنه .
فرارش و زندگی سختی که داشت در خرابه ها .
صحنه ای که ارتش روسیه اختیار شهر رو به دست گرفتند و وقتی اشپیلمن خودش رو به اونها نشون داد و نزدیک بود به خاطر یونیفرم افسر آلمانی که پوشیده بود کشته شود .