• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 19

    جُستار: پروسلوگیون

    Threaded View

    1. #9
      دفترچه نویس
      Points: 186,080, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 99.9%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Activity Award
      آغازگر جُستار
      A Believer
       
      Empty
       
      Ouroboros آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Dec 2010
      نوشته ها
      3,484
      جُستارها
      55
      امتیازها
      186,080
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      3,212
      از ایشان 10,931 بار در 3,331 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      53 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda نمایش پست ها
      وجودِ موجود چطور؟ آیا این هم موجود است؟ وجودِ وجودِ موجود چطور؟ والخ.

      این دقیقا ایرادی بود که فوئرباخ مطرح کرد(البته با الهام از روگه و نقد ِ او بر دیالکتیک)، او گفت که در این برهان «وجود ِ موجود وجود دارد» را می‌توان پذیرفت، اما در پی ِ آن پرسشی جدید رخ خواهد نمود، و آن اینکه «وجود ِ وجود ِ موجود ِ وجود» چه می‌شود. برای ِ ابطال ِ این دور ِ تسلسل طرفداران ِ برهان باز به برهان ِ واجب الوجود دست یازیدند. بعدها با ایراداتی که به آن برهان هم وارد شد، این دفاع ارزش خود را از دست داد. یکی از کسانی که به دفاع از این برهان پرداخته نرمن ملکم است، این بابا می‌گوید که در کمک ِ اضافی ِ برهان واجب الوجود به برهان هستی شناسی(برهانی که بنام برهان آنسلمی شناخته می‌شود)، این «وجوب ِ وجود» نیست که مطرح می‌شود بلکه «ترجیح ِ تصور ِ وجوب ِ وجود» است.

      اصولاً اگر ما یک مجموعه (که وجود عینی دارد) رو در نظر بگیریم و دنبال یک ترین در آن بگردیم و بگیم حتماً وجود دارد کاملاً درست هست ولی وقتی در وجود عینی اعضا مناقشه است این استدلال کاملاً بی ربط میشود.
      اینهم ایراد ِ شوپنهاور به برهان ِ آنسلمی‌ست. و من تصور می‌کنم این همان ایراد ِ ناگفتنی و ناپیدای ِ برهان است نه ایراد ِ کانت(البته بعضی هردو را یکی می‌دانند). اینکه نتیجه‌ در مقدمات به نحوی استادانه پنهان شده و تا آخر ِ استدلال همچون یک شعبده(به تعبیر شوپنهاور)از دیدها پنهان می‌ماند.
      زنده باد زندگی!

    2. 3 کاربر برای این پست سودمند از Ouroboros گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Anarchy (02-20-2011),Russell (02-19-2011),sonixax (02-18-2011)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. فهم فلسفه یونان باستان
      از سوی Philo در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 20
      واپسین پیک: 12-10-2015, 05:22 PM
    2. شیوه گفتگو
      از سوی بهمنیار در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 2
      واپسین پیک: 02-28-2013, 11:00 AM
    3. فرق یهود و صهیونیست
      از سوی SOphie در تالار دین
      پاسخ: 1
      واپسین پیک: 02-08-2013, 09:00 AM
    4. دروغگویی را از مذهبیون آموختم!
      از سوی folaani در تالار هماندیشی
      پاسخ: 4
      واپسین پیک: 01-25-2013, 08:38 PM
    5. شیوه ی نوشتار در تالارهای گفتمان
      از سوی Nocturne در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 24
      واپسین پیک: 10-06-2012, 05:15 PM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •