Ethical Relativism را من نه تنها به سببِ ابطالناپذیریاش مضحک میدانم بلکه بدان جهت که بر اساس ِ سلسلهای از مغالطات بنا شده، مهمتریناش ad ignorantiam(تشبث به نادانی)، آنرا کودکانه میبینم، بدین معنی که چون احتمالا ارزشهای اخلاقی یونیورسال نمیتوانیم داشته باشم، پس هر اخلاقیاتی با توجه به شرایط، زمانه، جغرافیا، شخص و... سنجیدن تواند شد(امروز هم کسی برایش اعتباری قائل نیست). بماند که اساسا اخلاقیاتِ اسلامی را با Ethical Relativism که هیچ، با
Meta-Ethical Relativism هم نمیشود انسانی و اخلاقی تصور کرد. چرا که سراسر به دنبالِ منافعِ گروهی است. دفاع از دستگاهِ اخلاقیای که در اولین گام، انسانها را بر اساسِ عقایدشان دستهبندی و ارزشگزاری میکند(مسلمان، اهلِ کتاب، کافرِ کتابی، کافرِ حربی، منافق، مشرک و...) و به سببِ تمامِ فجایعی که منشاشان بوده، گمان نمیکنم چندان کارِ سادهای باشد؛ برای من که خندهدار هم نیست!
تقسیمبندی فعلها و انفعالها به دو دسته خوب و بد هم
سفسطه سیاه-سفید است. انواع دیگری هم هستند : مناسب، نادرست اما ضروری، درست اما غیرضروری و... .بنابراین در پاسخ به بدی حتما لازم نیست شما هم به بدی توسل بجویید یا از خوبی پرهیز کنید، میتوانید پاسخِ مناسب بدهید. به سبب توهینی که شخصِ مقابلِ شما به شما کرده، توهین کردنِ خود را نمیتوانید توجیه بدانید.
بقیه سخنانتان هم چیزی برای پاسخ دادن ندارند، فقط، نیچه کجا از نسبیتِ اخلاقی دفاع کرده؟(البته اگر هم کرده باشد، چیزی بر ادعای شما نمیافزاید).
آپدیت:پیرامونِ توهینها و فحاشیهای قرآن هم بد نیست نگاهی به اینجا داشته باشید:
نقد قرآن: توهین و فحاشی در قرآن