• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 55

    جُستار: تعالیم ارزشمند اسلام

    Threaded View

    1. #8
      مدیر تالار
      Points: 220,665, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 5.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      سر گیجه !!
       
      مهربون
       
      Anarchy آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      نا کجا آباد
      نوشته ها
      5,234
      جُستارها
      57
      امتیازها
      220,665
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      32,457
      از ایشان 11,792 بار در 4,917 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      86 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      کپی پیست نکنید دوست گرامی مطالب که ارزش علمی ندارد
      دوست گرامی فکر میکنم اون چیزی که ارزش علمی نداره حرف های بدون سند دقیق و بر اساس نظر شخصی هست...من عمدا از سایت های اسلامی مطلب رو به صورت گزینشی و نه فله ای گذاشتم که حرف و حدیثی توش نباشه، حالا بر عکس شده !!!



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      زکات بر چیزهایی تعلق میگیرد که مسلمانان پیش از جنگ بدر نداشتند(حوادث سال یکم و دوم هجری را بخوانید)
      سند لطفا !!



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      پس بعد از جنگ بدر بوده ایات زکات(انتهای سال دوم هجری رجوع شود به تاریخ طبری یا الکامل فی التاریخ)
      این چه طرز سند دادنی هست !! صفحه رو بگید یا خود مطلب روایت شده رو ...



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      ما در جریان بنی مصطلق داریم که پیامبر از انها زکات میخواهد و انها پرداخت میکنند(رجوع شود به سیره ابن اسحاق )
      خب استاد همین که فرمودید کپی پیست کردم و خوشتون نیومد یک مورد آزاد کردن برده بود با پرداخت زکات...پس یعنی ادعای شما که زکات برای ایجاد برابری بین مسلمانان هست پوچ شد با اعتراف خودتون...زکات اینجا پول زوری بود که محمد میگرفت از خانواده اسیران بدبخت !! یعنی درآمد زایی میکرد...



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      که در ابتدای سال شش هجری بوده ماجرا که در سیره ابن اسحاق سال نداردولی مشخص است در سال 6 هجری کاملا قضیه برای همه جا افتاده بوده در صورتی که ما در ادیان دیگر چیزی بعنوان زکات نداریم و این خاص اسلام است
      حالا شما حرف بدون سند میزنی یا من ؟ طبق قرآن شما در ادیان دیگر هم از قبل بوده...

      از آیات قرآن نیز به دست می آید كه زكات در تمام ادیان الهی وجود داشته؛ چنان كه حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ وقتی در گهواره به سخن آمد و فرمود:
      «وَ أَوْصانِی بِالصَّلاهِ وَ الزَّكاهِ ما دُمْتُ حَیًّا»[7]
      خداوند مادامی كه زنده هستم مرا به نماز و زكات سفارش كرده است.
      حضرت موسی ـ علیه السلام ـ نیز خطاب به بنی اسرائیل می فرماید:
      «أَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّكاهَ»[8]
      نماز را به پا داشته و زكات بپردازید.
      پیامبران دیگر نیز به این امر سفارش كرده اند:
      و آنان را پیشوایانی قرار دادیم كه به فرمان ما (مردم را) هدایت می كردند و انجام كارهای نیك و بر پا داشتن نماز و ادای زكات را به آن ها وحی كردیم.[9]
      یعنی سابقه گرفتن پول زور به گذشته های دور بر میگرده و اصلا چیز جدیدی نبوده !!



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      پس یک قانون جدید که در میان مردمانی جا می افتد مشخصا نیاز به زمان دارد پس این قضیه گوسپندان رد است زیرا این شخص بعد از جنگ بدر که گوسپند خریده همان سال اول باید زکاتش را میداده نه اینکه بگذارد زیاد شود بعد از چند سال از دادن امتناع کند
      در ضمن پیامبر در بین صحابه در سالهای بعد از 3 هجری انقدر محبوب بود که این حرف خنده دار است برای کسی که تاریخ اسلام را بداند که پیامبر گفته زکات بدهید و ایه نازل شده شخصی مسلمان انهم از صحابه نداده؟؟؟؟
      خب پس دیدید که طبق قرآن شما رسم جدید نبوده پول زور گرفتن از بقیه برای پیشبرد اهداف !! اینکه چیزی از نظر شما امکان پذیر نیست یا این سوالات که چرا سال اول نداد ( قوانین اسلامی برای اجرا مدتی به زمان نیاز داشته و پول زور هر زمان که میرسید برای محمد نعمت بود دیگه استاد ) ، مشکل من نیست... کتب تاریخی رو مطالعه بفرمایید !! این همه میگید خنده داره ، چیزی که خنده دار حرف های بی سند زدن هست...

      این خدمت شما :

      ثعلبة بن حاطب انصاری - ویکی فقه

      نزول آیه در شأن ثعلب

      به نوشته مفسران، آیات ۷۵ و ۷۶ سوره توبه [۷] در شأن وی نازل شده است. [۸]

      دعای مشروط پیامبر برای ثعلبه

      ثعلبه بارها از پیامبر خواسته بود تا برای افزونی ثروتشدعا کند، اما پیامبر امتناع می‌کرد تا اینکه ثعلبه با پیامبر پیمان بست که اگر خداوندمالی نصیبش کند، حق فقیران و مستمندان را بپردازد. پیامبر دعا کرد و گوسفندان ثعلبه زیاد شد تا آنجا که وی ناگزیر برای نگهداری آنها به خارج از مدینه منتقل شد، ازاین رو دیگر نتوانست در نماز جماعت شرکت کند و تنها در نماز جمعه حاضر می‌شد، اما به مرور زمان آن را نیز ترک کرد.

      پذیرفته نشدن زکات از ثعلبه

      با نزول آیه۱۰۳ سوره توبه [۹] و واجب شدن زکات، پیامبر دو تن را برای گرفتن زکات نزد ثعلبه فرستاد، اما وی از پرداخت آن خودداری کرد و آن را جزیه دانست. این امر سبب آزردگی رسول خدا شد، در این هنگام آیات مذکور نازل شدند. ثعلبه چون شنید که درباره او آیه نازل شده است، با صدقات نزد پیامبر رفت، اما آن حضرت صدقه‌اش را نپذیرفت و فرمود که خداوند مرا از پذیرش صدقه از تو منع کرده است. نقل شده است که ثعلبه، پس از وفات پیامبر، زکات اموالش را نزد خلفا برد، آنان به پیروی از پیامبر زکات او را نپذیرفتند [۱۰] [۱۱]، ازاین رو قَتادة بن دِعامه (محدّثنامدار قرن دوم) و سعیدبن جُبَیر (فقیهتابعی، اواخر قرن اول )، ثعلبه را «مانع الصدقه » خوانده‌اند. مقریزی [۱۲] [۱۳][۱۴] ثعلبه و چهار تن دیگر را از اصحابمسجد ضِرار و در زمره منافقان ذکر کرده است.
      این هم به نقل از تفسیر المیزان و نمونه در خصوص آیات 75 و 76 سوره توبه :

      حث روایتى
      داستان (( ثعلبة بن حاطب )) و نزول آیات مربوط به خوددارى از اداء زكات
      در مجمع البیان دارد كه بعضیها گفته اند: این آیات در باره ثعلبة بن حاطب كه یكى از انصار بود نازل شده . وى به رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) عرض كرده بود یا رسول الله ! از خدا بخواه مال دنیائى به من روزى كند. حضرت فرمود: اى ثعلبه مال اندكى كه از عهده شكرش برآئى بهتر است از مال فراوانى كه نتوانى شكرش را بجاى آرى ، مگر مسلمانها كه تو یكى از ایشانى نباید به رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) تاسى بجویند، و مگر خدا نفرموده : (( لكم فى رسول الله اسوة حسنة )) پس چرا چنین تقاضائى مى كنى ؟ با اینكه من به آن خدائى كه جانم بدست قدرت او است اگر بخواهم این كوهها برایم طلا و نقره شود مى شود و لیكن نمى خواهم .
      بعد از چند روز دیگر آمد و عرض كرد: یا رسول الله ! از خدا بخواه مرا مال دنیائى روزى بفرماید، و به آن خدائى كه تو را به حق مبعوث فرموده اگر به من روزى كند من حق همه صاحبان حق را مى پردازم . حضرت عرض كرد: بار الها! ثعلبه را مالى روزى فرما. ثعلبه گوسفندى خرید و زاد ولد آن بسیار شد به حدى كه مدینه براى چرانیدن آنها تنگ آمد و مجبور شد گوسفندان خود را بیرون برده در بیابانى از بیابانهاى مدینه جاى دهد و بچراند، و همچنان رو به زیادى مى رفت و او از مدینه دور مى شد و به همین جهت از نماز جمعه و جماعت باز ماند. رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) كارشناسى فرستاد تا گوسفندانش را شمرده ، زكاتش را بگیرد، ثعلبه قبول نكرد و بخل ورزید و گفت : این زكات در حقیقت همان باج دادن است . رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) فرمود: واى بر ثعلبه ! واى بر ثعلبه !
      چیزى نگذشت كه این آیات در بارهاش نازل شد - نقل از ابى امامه - و در روایت دیگرى بطور رفع وارد شده .
      بعضى دیگر گفته اند: ثعلبه به مجلسى از انصار وارد شد و همه اهل آن مجلس را شاهد گرفت كه اگر خدا مرا از فضل خود چیزى بدهد من زكاتش را مى دهم و حق هر صاحب حقى را مى پردازم و صله رحم هم مى كنم . خداوند او را امتحان كرد، پسر عموى او از دنیا رفته از وى مالى به ثعلبه ارث رسید، و او به آنچه كه عهد كرده بود وفا نكرد و این آیات در بارهاش نازل شد - نقل از ابن عباس و سعید بن جبیر و قتاده .
      بعضى دیگر گفتهاند: این آیات در باره ثعلبه بن حاطب و معتب بن قشیر نازل شده كه از بنى عمرو بن عوف بودند . آنها گفته بودند اگر خداى به ما مالى روزى كند زكاتش را مى دهیم ، ولى وقتى خدا روزیشان كرد بخل ورزیدند - نقل از حسن و مجاهد.


      ترجمه تفسیر المیزان جلد 9 صفحه 477
      مؤ لف : روایاتى كه صاحب مجمع البیان آورده با یكدیگر منافاتى ندارند، زیرا ممكن است ثعلبه با رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) عهد كرده باشد و جماعتى از انصار را هم بر آن گواه گرفته باشد، و یا غیر او مرد دیگرى نیز با او بوده باشد. بنا بر این ، نه تنها روایات با هم منافات ندارند بلكه یكدیگر را تایید هم مى كنند.
      همچنانكه آن قولى كه از ضحاك نقل شده كه گفته است : (( آیات مذكور در باره عده اى از منافقین به نام نبتل بن حارث ، جد بن قیس و ثعلبة بن حاطب و معتب بن قشیر نازل شده )) نیز آن روایات را تایید مى كند.
      و اما آنچه را كه مجمع البیان از كلبى نقل كرده كه گفته : (( آیات مذكور درباره حاطب بن ابى بلتعه نازل شده كه داراى مالى در شام بوده و دیر بدستش رسیده و او بسیار تلاش كرد، پس قسم خورد كه اگر خداوند این مال را برساند زكاتش را بپردازد، خداوند هم مالش را به سلامت به او رسانید و او بعهد و قسم خود وفا نكرد )) انطباقش بر آیات مورد بحث بعید است ، براى اینكه رسانیدن مال به صاحبش ایتاء فضل كه اعطاء و رزق باشد، نیست .
      و در تفسیر قمى مى گوید: در روایت ابى الجارود از ابى جعفر (علیه السلام ) در ذیل آیه مورد بحث آمده كه فرمود: این آیات در شان ثعلبة بن حاطب بن عمرو بن عوف نازل شده كه مردى محتاج بود و با خدا عهدى بست ، و چون خدا مالدارش نمود بخل ورزید و بعهد خود وفا نكرد.
      و در الدر المنثور است كه بخارى ، مسلم ، ترمذى و نسائى از ابى هریره از رسول خدا (صلى الله علیه وآله ) روایت كرده اند كه فرمود: نشانه منافق سه چیز است : اول اینكه وقتى حرف میزند دروغ مى گوید و چون وعده مى دهد خلف مى كند و چون امین شود خیانت مى كند.
      مؤ لف : این روایت بطرق بسیارى از ائمه اهل بیت (علیهم السلام ) نقل شده كه بعضى از آنها قبلا ایراد شد.
      شان نزول :
      در میان مفسران معروف است كه این آیات در باره یكى از انصار به نام ثعلبة بن حاطب نازل شده است ، او كه مرد فقیرى بود و مرتب به مسجد پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) مى آمد اصرار داشت كه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) دعا كند تا خداوند مال فراوانى به او بدهد!، پیغمبر به او فرمود: قلیل تؤ دى شكره خیر من كثیر لا تطیقه مقدار كمى كه حقش را بتوانى ادا كنى ، بهتر از مقدار زیادى است كه توانائى اداء حقش را نداشته باشى آیا بهتر نیست كه توبه پیامبر خدا تاءسى جوئى و به زندگى ساده اى بسازى ، ولى ثعلبه دستبردار نبود، و سرانجام به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) عرض كرد به خدائى كه ترا به حق فرستاده سوگند یاد مى كنم ، اگر خداوند ثروتى به من عنایت كند تمام حقوق آنرا مى پردازم ، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) براى او دعا كرد.
      چیزى نگذشت كه طبق روایتى پسر عموى ثروتمندى داشت از دنیا رفت و ثروت سرشارى به او رسید، و طبق روایت دیگرى گوسفندى خرید و بزودى زاد ولد كرد، آنچنان كه نگاهدارى آنها در مدینه ممكن نبود، ناچار به آبادیهاى اطراف مدینه روى آورد و آنچنان مشغول و سر گرم زندگى مادى شد كه در جماعت و حتى نماز جمعه نیز شركت نمى كرد.
      پس از مدتى پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) مامور جمع آورى زكات را نزد او فرستاد، تا زكات اموال او را بگیرد، ولى این مرد كم ظرفیت و تازه به نوا رسیده و بخیل ، از پرداخت حق الهى خوددارى كرد، نه تنها خوددارى كرد، بلكه به اصل تشریع این حكم نیز اعتراض نمود و گفت : این حكم برادر جزیه است یعنى ما مسلمان شده ایم كه از پرداخت جزیه معاف باشیم و با پرداخت زكات ، چه فرقى میان ما و غیر مسلمانان باقى مى ماند؟!

      تفسیر نمونه جلد 8 صفحه 49
      در حالى كه او نه مفهوم جزیه را فهمیده بود، و نه مفهوم زكات را، و یا فهمیده بود اما دنیا پرستى اجازه بیان حقیقت و اظهار حق به او نمى داد بهر حال هنگامى كه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) سخن او را شنید فرمود: یا ویح ثعلبه ! یا ویح ثعلبه ! واى بر ثعلبه اى واى بر ثعلبه ! و در این هنگام آیات فوق نازل شد.
      شاءن نزولهاى دیگرى نیز براى آیات فوق نقل شده كه كم و بیش با داستان ثعلبه مشابه است ، و از مجموع شاءن نزولهاى فوق ، و مضمون آیات ، چنین استفاده مى شود كه شخص یا اشخاص مزبور در آغاز در صف منافقان نبودند، ولى به خاطر همین گونه اعمال به آنها پیوستند.
      پس شما مشکل خودتون رو با قرآن و تاریخ اسلام اول حل کنید...اون چیزی که خنده داره بی اطلاعی شما و در عین حال ادعای زیاد شماست....



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      خوب ما در سال 3 هجری و 4 هجری و 5 هجری که غزوهای زیادی داشتیم که بشدت وضعیت پیامبر از دید مالی قدرت یافت
      پس چه نیازی به زکات داشته ایشان(ایشان یک پنجم غنایم را میگرفت و این قنایم در این 3 سال بسیار زیاد بود مخصوصاغنایمی که از یهودیان حاصل امده بود)
      بله میدونم در اثر غارت اموال کاروان ها وضع مالیشون خوب شد...چون محمد که اصولا شغلی جز همین راهزنی نداشت !! اگر داشت برای ما بگید در آمد جناب محمد از کجا تامین میشد ؟؟ بعد هم یعنی اگر کسی به پول رسید از دریافت پول بیشتر خودداری میکنه؟ خب خمس بوده زکات هم اضافه میشه برای پیشبرد امور دیگه... حرف های خنده دار نزنید لطفا !!



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      ایات زکات طبق تاریخ قران اولینش ایه 2 سوره بقره یا انفال می باشد(نولدکه با دلایلی ثابت میکند در سال 3 هجری بوده ایات ابتدایی سوره بقره و انفال هم که مشخصا بعد از جنگ بدر بوده بیشتر ایاتش رجوع شود به تاریخ قران نولدکه)
      استاد حرف هایی میزنید که علمای اسلامی هم نمیزنند...نخستین آیه در زمینه زکات ، آیه 103 سوره توبه هست :

      خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاَتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۱۰۳﴾
      فولادوند: از اموال آنان صدقه‏اى بگیر تا به وسیله آن پاك و پاكیزه‏ شان سازى و برایشان دعا كن زیرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست
      مکارم: از اموال آنها صدقه‏ای (زكات) بگیر تا به وسیله آن آنها را پاك سازی و پرورش دهی، و به آنها (هنگام گرفتن زكات) دعا كن كه دعای تو مایه آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است.
      خرمشاهی: از اموال ایشان كفاره‏ اى بگیر كه بدان پاكیزه‏شان كنى و در حق آنان دعا كن كه دعاى تو مایه آرامش آنان است و خداوند شنواى داناست‏
      سوره انفال در مورد دزدی دیگری به نام غنائم جنگی هست نه زکات !! شما چطور مسلمانی هستی آخه !! ضمنا مشتاقم بدونم نولدکه کجا و چطوری چنین چیزی رو اثبات کرده ؟ این رفرنس های بی سر و ته رو هم ندید لطفا...دقیق بگید که اینجا چنین چیزی رو کسی از شما قبول نمیکنه !!



      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      از خود مصارف زکات هم مشخص است که در 8 مساله صرف کارهای میشده که کوشش در چند حرکت مهم داشته مثلا کسانی که مشرک بودند و از مکه میگریختند و به مدینه امده مسلمان میشدند یا فقیران و بقیه مسایلی که اوردید اینها مصارف زکات بوده که خیلی هم پسندید است که به فقیران پول دهیم و بقیه موارد و سبب شکل گیری یک عدالت در جامعه میشود
      البته این 8 مساله که فکر کنم در قرآن نیومده و در همین آیه 103 سوره توبه گفته شده زکات بده تا پاکیزه شی...دیگه بعدا موارد رو احتمالا خودشون منیوال بهش اضافه کردن !! اما وقتی برای آزاد کردن اسیر پول میگرفتن این دیگه درآمدزایی از طریق پول زور بوده نه ایجاد برابری بین مسلمانان !! یا حقوق کارگزاران رو با این پول زور میداده یا اینکه از کفار میگرفتن تا مجبور شن اسلام بیارن...


      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی mmns2001 نمایش پست ها
      در ضمن از این داستانها گوسفند و اینها اگر می اورید یک سند تاریخی و معتبر رو کنید نه یک تفسیر از یک اخوند بی سواد
      سپاسگذارم
      تفسیر آخوند بی سواد کدومه برادر !! دیدی همون لینک رو میدیدی و به نقل از تفسیر المیزان منبع اصلی آورده شده(یک مورد از منابع مجمع البیان)...مشکل این هست که شما دنبالش نمیری !!

      من هم از شما سپاسگزارم...

    2. 2 کاربر برای این پست سودمند از Anarchy گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Russell (07-01-2013),sonixax (07-01-2013)

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. تناقض در تعاریف موجود از خدا
      از سوی Theodor Herzl در تالار فلسفه و منطق
      پاسخ: 23
      واپسین پیک: 01-16-2013, 07:05 AM
    2. رویای صادقه و تعبیر خواب
      از سوی Soheil در تالار گفتگوی آزاد
      پاسخ: 10
      واپسین پیک: 12-13-2012, 04:27 PM
    3. تعریف دوستی
      از سوی Mehrbod در تالار هماندیشی
      پاسخ: 43
      واپسین پیک: 12-06-2012, 07:55 PM
    4. پاسخ: 43
      واپسین پیک: 09-10-2012, 10:38 AM

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •