زبان ابزار ما برای اندیشیدن و فکر کردن است و یکی از انگیزههای مهادین خود
من در یادگیری پارسی نه زیبایی آن، که شتاب و تندای بالای آن برای فکر کردن بوده است.
برای نمونه، زمانی که یاد گرفتید به جای یک واژه «سرعت» بگویید «شتاب»، واژگان
دیگری مانند «شتابدهنده»، «شتابان»، «شتابزده»، «شتابسَنج»، «پُرشتاب»،
«شِتابزا» و ... همگی در یک رده در ویر و حافظه شما رفته و به نوبه خود و دستکم
در بازیابی چَم و معنی واژه، شیوه فکر کردن شما را بسیار منطقیتر و تندتر میکنند.
از سوی دیگر، سخن شما در اینکه «چه فرقی میکند، زبان زبانه» چیزی نامنطقی
و نادرست است. برای دانستن تفاوت آن میتوانید از یک برنامهنویس کامپیوتر بپرسید
که آیا براستی «زبان زبان است» است یا نه، تا پاسخ دراز و مفصل آن را به شما بدهد.
پاسخ کوتاه و ساده آن اما این است: «خیر، زبان زبان نیست».
---------- ارسال جدید اضافه شده در 03:18 am ---------- ارسال قبلی در 03:09 am ----------
چیزی که من در این دبیره کنونی دوست دارم، کوتاه بودن و تندتر بودن نوشتن با آن است. بیشتر دبیرههای
دیگر از چینی و لاتین و .. تا سیرلیک واکهها را مینویسند که نوشته را دراز و تایپ را اندکی دشوارتر میکند.
به جز این البته هیچ چیز بدردبخور دیگری ندارد
پ.ن.
اکنون که نوشته را یکبار دیگر میخواندم، دیدم که «شتاب» برای «سرعت» برابر خوبی نیست چرا که
در فیزیک ما هر دو را بکار میبریم. برای «سرعت» برابر درست «تندا» است و نمونه بالا را میتوان
با واژگانی مانند « «تندا»، «تندروی»، «تندگویی»، «تندخوانی»، «تُندباد» و ... بازنویسی کرد.