من فکر میکنم برنده ی نهایی گرایش جزمی و زورگوی انسان به تولید مثل است و چیزی
که تابع منطق و فرنود نیست همین غریزهی جنسیست که طنین انداز می شود و سایه
می گستراند! اینجا تحلیل منطقی هم هرگز کارگر نیست، هرچه هست هورمون ها و
دستورالعل هاییست که رفتار ما را دیکته می کند؛ تحلیل منطقی هم در مراحل پستتر
خدمتکار ژنها برای تداوم بقا،خودبانی،تولیدمثل و.. بوده است.
خود من با اینکه میکوشم مسائل را با در منطق باز کنم هرگز "منطقی" نبودم و تصور
اینکه چقدر در یک رابطهی احساسی کژفرنود هستم قابل توصیف نیست. نمیگویم مردان
با آلتشان فکر میکنند یا زنان با قلبشان، اما کسی که حقیقتاً عقلانیست در نهایت همانا
خواجه حافظ شیرازیست.








































پاسخ با گفتآورد