از این دیدگاه هم میشود نگریست. من «وسوسه کردن» ولی را همان ابزاری ذهنی میگیرم, چیزهایی که نمودهایِ فیزیکیِ آشکارتری داشته باشند را «کنش».
اگرنه, میتوانیم بهمینریخت اندیشیدن به پرتقال را هم کنش ببینیم, زیرا یک کنشی روی چینش پییاختگانیِ[1] مغز امان است! (:
نخواندی؟ اینکه زادمان[2] بشر برنیافتد یک فرنود[3] خوب.
تازه مگر باید ببایست فرنودی برای کشتار ٩٠% مردم باشد؟
----
1. ^ pey+yâxt+e::Peyyâxte || پییاخته: یاختهیِ پی; یاختهیِ عصبی Ϣiki-En neuron
2. ^ zâd+mân::Zâdmân || زادمان: نسل Ϣiki-En generation
3. ^ far+nud::Farnud || فرنود: استدلال; منطق; دلیل Ϣiki-En reason