تنها نشان میدهد که من اگر ناخداباور بودم آدم خطرناکی میشدم.
به شکل دیگر میتوان گفت: خداباوریست که جلوی مرا گرفته است که دست به جنایت نزنم.
شما اگر توانستید، در این زمینه چیزی فراتر را با دلایل روشن و محکم ثابت کنید.باقی هم که شعرهای عرفانیست که تنها درک عرفانی شما از اخلاق را نشان میدهد.
گفتار خودشان که این را نشان نمیدهد.قانون اساسی نوشته شده توسط یک مشت کافر بیدین !!
اتفاقا خیلی هم روشن و پرشور بنظر میاید.
مگر اینکه بگویید اینها از روی ریاکاری و قصد عوامفریبی ایشان بوده است.
که خب اینطور هم مشخص میشود کافرهای بی دین هم حقه باز هستند.
واقعا جرات نداشتند و اینقدر مرد نبودند که حقیقت را بیان کنند یا حداقل اینقدر دروغ و فریب بکار نبرند؟ واقعا نتوانستند با دلایل و اسناد واقعی حقانیت خود را ثابت کنند؟ یعنی کفر ایشان آنقدر خالی از استدلال و سند بوده است؟ با ماهیت و خواست اکثریت مردم خودشان بازی کرده اند بنا بر فکر و تصمیم شخصی خودشان؟






































آغازگر جُستار


پاسخ با گفتآورد