means ≠ ابزار
means میشود همان انگیزهها و فرایند رسیدن به یک چیز, نه ابزارهای رسیدن به یک چیز.
ابزار میشود چیزیکه به خودی خود کاری نمیکند. ابزارها میتوانند ٩٩.٩٩٩٩٩% زیانآور باشند (جنگافزارهای بیولوژیکی), ولی در
فرنودسار[1] ناب (in strict logical sense) ابزارها کاری نمیکنند که اخلاقی و نااخلاقی باشند, کاربر آنها که ما باشیم آنها را به کنش میواداریم.
بسیاری ابزارها توندی[2] سراسر زیانآوری دارند و همراه با پیشرفت فندآوری[3] ما ابزارهایی داریم میسازیم که از ابزارِیِ تنها فراتررفته و خودآگاه نیز میباشند که اینها را دیگر نمیشود ابزار دانست.
با برگشت به گزارهای که آوردی, روشنه که سرانجام یک چیز اخلاقی کنندهیِ فرایند آن است.
----
1. ^ farnud+sâr::Farnudsâr || فرنودسار: دانش منطق Ϣiki-En logics
2. ^ tav+and+i::Tavandi || توندی: پتنسیال داشتن ⚕Heydari, Ϣiki-En potentiality
3. ^ fand+âvar+i::Fandâvari || فنداوری: تکنولوژی Ϣiki-En technology