در یونان که اساسا چیزی نبوده که قانونی باشد یا نباشد. در ایران نیز بسیار شاهد بازی و غلامبارگی رایج و متداول بوده، اگرچه از لحاظ دینی مشروع و از لحاظ قانونی ، معتبر نبوده. مثلا هماکنون مشروباتِ الکلی نیز در ایران نه قانونی است و نه مشروع است اما بسیار رایج است(شاید بیش از اروپا که آزاد است!).در ثانی برای اینکه در زمانِ سعدی (که در دورانِ خود نیز بسیار معروف بوده) دانسته شود که شخصی همجنسگرا است، چه چیزی بیش از اشعاری که به وضوح در وصف شاهدبازی هستند کفایت میکند؟ در ضمن، سعدی در وسط میدان اگر با زن هم سکس میکرد اعدامش میکردند و نیازی به شاهدش نبود!
همهگیر شدن یا نشدنِ آن ، به کسی ارتباطی ندارد و نمیتوان اشخاص را محدود کرد صرفا به این توجیه که فردا ممکن است عمومی شود. تنها اگر واقعا برای جامعه در دراز مدت مضر است، میتوان در موردش آگاهیبخشی کرد. همین و نه اینکه آزادیهای افراد را محدود کرد. مثلا ممکن است در سرزمینی به سببِ جمعیتِ زیاد، نیاز باشد زاد و ولد کم شود . در این راستا به هیچ وجه درست نیست که بخواهیم زوجها مجبور کنیم که مثلا بیش از یک بچه نیاورند.بلکه صرفا با تبلیغات و اطلاع رسانی میتوانیم آنها را در مورد این معضل آگاه کنیم اما در نهایت تصمیم با خود آنهاست و یا ابزارهای کنترل بارداری در همه جا در دسترس بگذاریم . بماند که اساسا همجنسگرایی مشکلی برای جامعهی انسانی پیش نخواهد آورد.
در مورد آن بریدن دست هم گفتم که زمانی مشروع است که آسیب مستقیم به کسی نرساند. این کس میتواند شامل همان دو نفر نیز بشود.
همانطور که پیش از این گفتم، هر سیستمی بخواهد چنین آزادیهایی(آزادیهایی که تعریف کردم) را سلب کند، من بر علیه او خواهم بود، هر کس تئوری پردازی کند، من ضدتئوریاش را بیان خواهم کرد، نظری ابراز شود ، آن را نقد خواهم کرد و ... .
ممکن است من خودم در آن گروهی که آزادیهای فردیِ او تهدید میشود نباشم، اما در دفاع از حقوقِ آنها به خود شک راه نخواهم داد.
ارتباطی نیافتم .
اشخاص را به دلیل داشتنِ افکار تا زمانی که عملی نشدهاند نمیتوان بد یا هتا خوب دانست. اما افکار و عقاید را به طور صرف میتوان نیک یا شر دانست و آنها را شایسته نقد و اصلاح دانستن کاملا قابلِ قبول است . اگر کسی اندیشه و نگاهِ مرا که در یک فضای عمومی ابراز کردهام شایسته اصلاح بداند و آنرا به نقد بکشد به خودی خود کارش هیچ ایرادی ندارد. فارغ از این، همانطور که گفتم و یکبارِ دیگر اینجا تاکید میکنم، وقتی کسی سیستمی، سنتی، فرهنگی، نظری یا نگاهی ، عاشقِ شدنِ من بر یک مرد و رابطهی ما با هم بر اساسِ یک توافقِ دو طرفه را بد و غیر قانونی بخواند ، من همه جا به شیوهی در خورش بر علیهاش خواهم بود : اگر نظر است، آن نظر را نقد خواهم کرد، اکر سیستم است، بر علیه آن مبارزه خواهم کرد، اگر فرهنگ است ضد فرهنگ خواهم شد و اگر سنت است، تابوشکنی خواهم کرد.

















































پاسخ با گفتآورد