سپاس برای روراستی, ولی خیر, از شما در جایگاه یک آدمِ زنده چشمداشت اندیشیدن میرود, نه اینکه بنشینید و کار اندیشیدن را به ما مردان بسپارید!
اخلاقیات پیوند سرراستی به خداباوری و ناخداباوری ندارد, اخلاقیات (
آرتائیک[1]) چیزی بیشتر از یک پروتکل (protocol) همزیستی میان ما آدمها نیست.
پروتکل همزیستی یعنی اینکه من بهمان کار را میکنم و از دیگران هم چشمداشت اینکه دربرابر اش بهمان کار را بکنند نیز دارم: من
مالیات ام را میپردازم و از دولت چشمداشت اینکه پولِ من را در راستای آبادانی و شهرسازی و بهکرد زیستبوم ام هزینه کند دارم.
اگر یکسوی این پروتکل همراهی نکرد آنگاه ما یک کنش نااخلاقی داشتهایم; اگر دولت از شما مالیات
گرفت ولی بجای
گسارش[2] آن برای رفاه شما آنرا به جیب آقازادهها ریخت, یک کنش نااخلاقی داشتهایم.
در این میان خداباوری شما را بیاخلاقتر میکند, زیرا میتوانید کردار و رفتارهای خودتان را زیر نام اینکه "خدا حتما اینجور میخواد"
ماستمالی کنید, ولی یک خردگرا از این
دستآویزهایِ[3] ذهنی ندارد و اخلاقیات هر کنشی را از اثرهای آن کنش روی خود و پیرامونیان اش
میسنجد[4]!
نمونه برای همین همنجسگرایی, خداباوران بسیار بیشرمتر از ناخداباوران میباشند و بیزاری خودشان را زیرِ نام "God hates fags" مینمایانند:
چنانکه راسل گفت, از آشکاردن باورهایِ راستین اتان خوددارید.
----
1. ^ ârtâ+ik::Ârtâik || آرتائیک: اخلاقیات Ϣiki-En ethics
2. ^ Gosâridan <— Gosârdan || گساریدن: مصرف کردن Dehxodâ, Ϣiki-En to consume
3. ^ dast+âviz::Dastâviz || دستاویز: مستمسک; آنچه همراه آورند و وسیلهیِ داو (ادعای) خود سازند. Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ pretext; excuse
4. ^ Sanjidan || سنجیدن: قیاس کردن Dehxodâ, Ϣiki-En to infer; to conclude