• Empty
  • قاطی کردم
  • مهربون
  • موفق
  • متعجب
  • مریض
  • مشغول
  • معترض
  • ناراحت
  • هیچ
  • کنجکاو
  • کسل
  • گیج شدم
  • گریه
  • پکر
  • اخمو
  • از خود راضی
  • بی تفاوفت
  • بد جنس
  • بد حال
  • خونسرد
  • خواب آلود
  • خوشحال
  • خجالتی
  • خسته
  • دلواپس
  • رنجور
  • ریلکس
  • سپاسگزار
  • سر به زیر
  • شوکه
  • شاد و سر حال
  • عاشق
  • عصبانی
  • غمگین
  • غافلگیر
  • User Tag List

    نمایش پیکها: از 1 به 10 از 390

    جُستار: ساختارشناسی زبان پارسیک

    Hybrid View

    1. #1
      دفترچه نویس
      Points: 471,639, Level: 100
      Level completed: 0%, Points required for next Level: 0
      Overall activity: 2.0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience PointsGot three Friends
      نِشان‌ها:
      Most Popular
      سرور خویـشتـن
       
      Empty
       
      Mehrbod آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Oct 2010
      ماندگاه
      لاجیکستان
      نوشته ها
      8,712
      جُستارها
      188
      امتیازها
      471,639
      رنک
      100
      Post Thanks / Like
      سپاس
      12,116
      از ایشان 21,650 بار در 7,581 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      62 Post(s)
      Tagged
      1 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      به یک پارسیکزبان بگویید "می خورده بوده باشم" یا "داشته ام می نوشیده بوده ام"، ببینم در می یابد که چم و فرداشت اینها چیست؟!!!! بهتان برنخورد ولی اگر پارسیک تا این اندازه بی در و پیکر شده است که هرکسی پیدا می شود و چند زمان "عجق وجق" به این زبان می افزاید و آنها را "جزو" دستور زبان پارسیک می داند، خُب بگویید تا ما هم چند روال (قاعده) و دستور برای خودمان بسازیم و به پارسیک درون کنیم، شاید تنها دگرسانی من با سرور جهانشیری، نداشتن یک تارنما باشد!!! می دانید که من در ساختن روال و روالمندسازی دستورزبان "ید طولایی" دارم!!!

      اگر هم در این میان از جام زهرآگین مینوشیده بوده باشد, بیگمان تا پایان اش را بتنهایی ننوشیده و میتوانیم بروشنی
      ببینیم که در میان گساردن[1] و آشامیدن توجهش به کار دیگری گرفته شده و کس دیگری نیز به جام لب زده است.

      این هم یک گزاره‌یِ رسا.





      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Sotude نمایش پست ها
      دوست من، شما گویی می دوسید (دوست دارید) زبان را هرچه پیچیده تر و دشوارتر کنید!!! هنگامی که از 13 زمان باشنده (موجود) ذر نوشتار پارسیک تنها [دست بالا] از 7 زمان در گفتار بهریده می شود، این نشان از آسوده خواهی متکلمان (سُخنوَران؟/سُخنمَندان؟) پارسیکزبان است که می کوشند به کوتاهترین گونه ی شاینده، پیام خود را به دیگران برسانند؛
      نخست اینکه من میدانم شما در پیِ سادگی زبان برای میمون‌ها هستید و میخواهید یک پارسیک ساده بسازید که هتا شامپانزه‌های ِ خویشاوند ما آمدمها هم بتوانند به آن بسخنند ستوده جان! (:

      دیگر اینکه این اندازه این ساختار لعنتیِ «می+بن گذشته+بوده+باشیدن» پیچیده بود که مغز من اکنون از ساختن یک گزاره درد میکند و میروم بجا مانده‌یِ روز را بیاسایم!! (((:





      ----
      1. ^ Gosâridan <— Gosârdan || گساریدن: مصرف کردن Dehxodâ, Ϣiki-En to consume

      Sticky بجای وادادن در برابر واقعیت تلخ، بهتر است آدمی بكوشد كه واقعیت را بسود خود دگرگون كند و اگر بتواند حتی یك واژه ی تازی را هم از زبان شیرین مادری خود بیرون بیندازد بهتر از این است كه بگوید چه كنم ! ناراحتم! ولی همچنان در گنداب بماند و دیگران را هم به ماندن در گنداب گول بزند!!

      —مزدک بامداد


    2. یک کاربر برای این پست سودمند از Mehrbod گرامی سپاسگزاری کرده اند:

      Sotude (04-20-2013)

    3. #2
      شناس
      Points: 1,239, Level: 19
      Level completed: 39%, Points required for next Level: 61
      Overall activity: 0%
      دستاوردها:
      First 1000 Experience Points
      Sotudeye Setâyide
       
      خونسرد
       
      Sotude آواتار ها
      تاریخ هموندی
      Nov 2012
      ماندگاه
      ایران
      نوشته ها
      54
      جُستارها
      0
      امتیازها
      1,239
      رنک
      19
      Post Thanks / Like
      سپاس
      126
      از ایشان 97 بار در 43 پست سپاسگزاری شده است .
      یافتن همه‌یِ سپاسهای گرفته شده
      یافتن همه‌یِ سپاسهای داده شده
      Mentioned
      1 Post(s)
      Tagged
      0 Thread(s)
      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nâxodâ_Mehrbod نمایش پست ها
      اگر هم در این میان از جام زهرآگین مینوشیده بوده باشد, بیگمان تا پایان اش را بتنهایی ننوشیده و میتوانیم بروشنی
      ببینیم که در میان گساردن و آشامیدن توجهش به کار دیگری گرفته شده و کس دیگری نیز به جام لب زده است.
      این هم یک گزاره‌یِ رسا.
      این نوشته را چه کسی نوشته؟! از کجا آمده؟! "منبع"؟!!
      هتا اگر در پارسیک کهن (منظورم سده های 6 تا 8 است، نه پارسیک هخامنشیان!) از چنین ساختار زمانی ای بهریده می شده است (که به نگر من دور از درستی و "حقیقت" است)، در پارسیک امروزین، این ساختار زمانی بَهرِشی (استفاده ای) نخواهد داشت!؛ همچنانکه بسیاری از ساختارهای خشک و بی بَهرش زبان پارسیک (داشتن جنسیت برای نام ها در زبان پارسیک هخامنشیک!، صرف شدن زاب ها به همراه جنسیت نام ها!، داشتن پسوند "اَندی" در پایان کارواژه های پارسیک مدرن نخستین و ...) از آن جداییده شدند! کنون باز هم می گویید که در زبان پارسی، 18 ساختار زمانی هست؟!!!!!!

      گفت‌آورد نوشته اصلی از سوی Nâxodâ_Mehrbod نمایش پست ها
      نخست اینکه من میدانم شما در پیِ سادگی زبان برای میمون‌ها هستید و میخواهید یک پارسیک ساده بسازید که هتا شامپانزه‌های ِ خویشاوند ما آمدمها هم بتوانند به آن بسخنند ستوده جان! (:

      دیگر اینکه این اندازه این ساختار لعنتیِ «می+بن گذشته+بوده+باشیدن» پیچیده بود که مغز من اکنون از ساختن یک گزاره درد میکند و میروم بجا مانده‌یِ روز را بیاسایم!! (((:
      شما گویی میمون ها و شمبانزه ها را بسیار می دوسید!!!!! زیرا که این چندمین بار است که این سخنتان زا باز می گویید!! دل استوار باش که نه تنها این ساختار
      «می+بن گذشته+بوده+شدن» بیخود و نارسا ست بلکه ساختار "داشته ام+می+نوشیده+بوده ام" نارساتر و بیخودتر است و به نگر می توان با ساختار بیخود (
      Future Perfect Continuous (will+have+been+verb+ing در انگلیش، همسنجید! نه در زمان آن، بلکه در نارسا و کم کاربرد بودن آن (هرچند که من هنوز هم می گویم که ساختارهایی که شما بر آن ها پا می فشارید هیچ کاربردی ندارند و در پارسیک امروزین نیستند.)
      شما که خود هوادار سادِش (=ساده سازی؛ سادیدن-->ساد--> ساد+ش) زبان بودید، کنون نمی دانم چه شده که نگرتان 180 درجه دگریده است!! همه ی زبان های جهان، نخست دستور زبان پیچیده ای داشتند (در همسنجی با جایگاه کنونی خود) و کم کم و آهسته آهسته، ویژگی های دشوار در دستور زبان خود را کنار گذاشتند، زبان پارسیک و یا زبان انگلیش، نمونه های بسیار خوبی در این باره هستند که 3 چرخه ی دگرگونی داشته اند (کهن --> میانه --> امروزین) و هتا برخی زبان شناسان می باورند که زبان پارسیک، 4 دوره ی دگرگونی داشته است (کهن --> میانه --> نو --> امروزین). نکته ای که نباید فراموشید این است که درست است که دستور زبان بیشتر زبان ها، در گذر زمان، رو به سادگی گذاشته ولی با واژه سازی و افزایش واژه ها، زبان ها پیچیده تر شده اند و فراگیری [واژه های بسیار] آن ها به زمان بیشتر خواهد نیازید.
      کنون سخن من این است که چرا باید به جای واژه سازی و زدایش واژگان "عجق وجق" بیگانه، به جان زبانمان بیافتیم و چندین ساختار زبانی بیخود و کم کاربرد و "تخماتیک" (با پوزش!!) را به زبانمان بیافراییم و بگوییم زبانمان، زبانی ست که در زمینه ی ساختارهای زبانی، بی کم و کاست است؟!!!!!! به جای بازی با واژگان و شوخی، بهتر نیست چند شوند فرنودیم برای این سخنانت بیاوری؟!!
      با سپاس!
      ,Living in a world which everybody is a sheep or a wolf
      ...!I'd rather be a shepherd
      !Let them shred one-another! ... I do play my own flute

    داده‌های جُستار

    کاربری که سرگرم دیدن این جُستار هستند

    هم‌اکنون 1 کاربر سرگرم دیدن این جُستار است. (0 کاربر و 1 مهمان)

    جُستارهای همانند

    1. جداییده: ساختارشناسی زبان پارسیک
      از سوی محمد در تالار ادبسار
      پاسخ: 34
      واپسین پیک: 08-11-2016, 08:11 PM
    2. پاسخ: 22
      واپسین پیک: 04-17-2014, 03:53 PM
    3. پاسخ: 5
      واپسین پیک: 11-11-2013, 07:50 PM
    4. پاسخ: 72
      واپسین پیک: 10-26-2013, 02:02 PM

    کلیدواژگان این جُستار

    مجوز های پیک و ویرایش

    • شما نمیتوانید جُستار نوی بفرستید
    • شما نمیتوانید پیکی بفرستید
    • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
    • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
    •